از پنجره های باز برایم بخوان

دلقک: وقت بلندشدن است، جناب عثمان. دلقک لبه ی ملحفه را رها می کند، شمع را فوت می کند، ردای طلایی ئی را از کف اتاق بر می دارد و آن را به دقت کنار آیینه می آویزد. مرد که عثمان خوانده شده از لب ملحفه به بیرون نگاه می کند. ‎عثمان: گفتم پنجره ها رو ببند. دارم از سرما می میرم. دلقک یک جفت دم پایی طلایی کنار تخت می گذارد. ‎دلقک: امروز روز اول بهار ئه. ‎عثمان: یاوه می گی. بگو چلّه ی زمستان ئه. حالا پنجره ها رو ببند. مطمئن ام الآن ئه که برف بباره.

شناسه محصول: 67305584f9af دسته:
نویسنده

ناشر

مترجم

دسته بندی ها

ادبیات آمریکا, ادبیات نمایشی, دهه 1960 میلادی, نمایشنامه درام

شابک

9786002296191

قطع کتاب

تعداد صفحات

35

سال انتشار

سال انتشار میلادی

1965

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “از پنجره های باز برایم بخوان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *