در دسترس نیست

آخرین باری که با هم دعوا کردیم، در آپارتمان گیشا می‌نشستیم که چشم‌انداز قشنگی به شهر داشت. شب‌ها که چراغ‌ها روشن می‌شد، از هر دری حرف می‌زدیم. برای شیرین شعر می‌خواندم و زیر نور آکواریوم، ماهی‌ها به ما نگاه می‌کردند. اما یک روز به چشم هم زل زدیم و هر چه از دهنمان درمی‌آمد، نثار هم کردیم. چیزهایی به هم گفتیم که آدم شرمش می‌شود. راه فراری نداشتیم و کسی هم نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد. مثل این بود که داری با ماشین توی جاده می‌روی و می‌دانی جلوتر راه خراب است و ممکن است با کله بروی ته دره اما نه برمی‌گردی و نه می‌زنی روی ترمز و با حرصی که در وجودت جمع شده پدال گاز را فشار می‌دهی و یک کله تا آخرش می‌روی.

شناسه محصول: 1903bf2b2c77 دسته:
نویسنده

ناشر

شابک

978-6004056762

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات معاصر, داستان کوتاه, دهه 2020 میلادی

قطع کتاب

تعداد صفحات

156

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “در دسترس نیست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *