کتابجم | کاملترین مرجع خرید کتاب در ایران
پنج قدم فاصله
قیمت اصلی ۲۰۰,۰۰۰ تومان بود.۱۸۰,۰۰۰ تومانقیمت فعلی ۱۸۰,۰۰۰ تومان است.
کتاب «پنج قدم فاصله» رمانی نوشته ی «ریچل لیپینکات» است که اولین بار در سال 2018 به انتشار رسید. دانش آموزی دبیرستانی به نام «استلا گرنت» به بیماری «فیبروز سیستیک» مبتلا است و از زندگیای که در آن، «بیماری حرف آخر را می زند»، خسته شده است. «استلا» اما دختری قوی و مصمم است—او داروهایش را با برنامه ای مدیریت می کند که خودش طراحی کرده، و ویدیوهایی را درباره ی بیماری «فیبروز سیستیک» تهیه می کند تا دیگران را بیشتر با این بیماری آشنا کند. «استلا» کارهای زیادی برای انجام دادن دارد، اما آشنایی با هنرمندی به نام «ویل نیومن» که به همان بیماری مبتلاست و در همان بیمارستان حضور دارد، همه چیز را تغییر می دهد. «ویل» به خاطر این بیماری، عفونتی حاد پیدا کرده که باعث شده او از فهرست پیوند ریه خارج شود. این عفونت همچنین به این معنی است که «ویل» برای این که سلامت «استلا» را به خطر نیندازد، باید همیشه فاصله ای مشخص از او داشته باشد—حتی وقتی این دو، عاشق یکدیگر می شوند.
برنده ی جایزه ی بهترین کتاب داستانی نوجوانان گودریدز سال 2019
از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نقد و بررسی کتاب پنج قدم فاصله اثری از ریچل لیپینکات
خلاصهی کتاب: پنج قدم فاصله اثری از ریچل لیپینکات
استلا گرنت دوست دارد روی همه چیز مسلط باشد، هرچند ریههایش که اصلا کنترل کردنی نیست، بیشتر وقتها او را به بیمارستان کشانده و مرخصش کرده است. در این نقطه از زندگی، بیشترین چیزی که استلا باید حواسش به آن باشد این است که از هرچیزی و هرکسی که ممکن است به او عفونتی منتقل کند و پیوند ریهاش را در خطر بیندازد دوری کند. از همهشان شش قدم فاصله. بی استثنا.
تنها چیزی که ویل نیومن میخواهد کنترل کند، مرخص شدنش از این بیمارستان است. او از این بیشتر نمیتواند نسبت به درمان و داروهای تجملاتی و آزمایشی بیمارستان بی اهمیت باشد. به زودی هجده سالش میشود و دیگر میتواند تمام این دستگاهها را از خودش جدا کند و به معنای واقعی کلمه برود و همهی دنیا را ببیند نه فقط بیمارستانهایش را.
ویل دقیقا همان چیزی است که استلا باید از آن دوری کند. فقط کافی است که نفس ویل به او بخورد تا استلا جایش را در لیست پیوند ریه از دست بدهد. هرکدام از آنها ممکن است بمیرد. تنها راه زنده ماندن این است که از هم دور باشند، ولی یکدفعه این ۶ قدم فاصله دیگر حس امنیت ندارد. بیشتر شبیه تنبیه است.
چه میشد اگر میتوانستند از تمام فرصتهایی که ریههای مریضشان از آنها دزدیده اند، تنها کمیشان را پس بگیرند؟
اگر این پنج قدم فاصله جلوی شکسته شدن قلبشان را بگیرد، باز هم خطرناک است؟
نقد کتاب: پنج قدم فاصله اثری از ریچل لیپینکات
پنج قدم فاصله اثر ریچل لیپینکات رمان نوجوان و جوان شیرین، جذاب و گیرایی است که دو شخصیت اصلی آن دو تینیجر هستند. استلا و ویل که هر دو به خاطر فیبروز سیستیک در بیمارستان بستری شده اند و حالا عاشق هم شدهاند.
استلا گرنت تمام عمرش به بستری شدن و مرخص شدن گذشته است. مادرزادی فیبروز سیستیک دارد و بهترین گزینهی پیش رویش برای زندگی بهتر پیوند ریه است. به خاطر همین استلا درمانش را جدی می گیرد و همیشه حواسش است که قانون شش قدم فاصله بیماران فیبروز سیستیک را رعایت کند، چون هر نوع آلودگی ممکن است به قیمت جانش تمام شود.
اگر قرار است بمیرم، دوست دارم اول زندگی کرده باشم.
ویل نیومن هم فیبروز سیستیک دارد، ولی اخیرا بورخولدریا سپاسیه گرفته است که این عفونت اسم او را از لیست پیوند ریه خط زده است. او از هرچه بیمارستان و دارو است خسته شده است. دقیقا چیزی که استلا باید از آن فاصله بگیرد، ولی با این حالا استلا میفهمد که نمی تواند. ویل چیزی دارد که باعث شده است استلا اولین بار زندگی را درست در آغوش بگیرد.
پنج قدم فاصله اثر ریچل لیپینکات درست مثل خطای ستارگان بخت ما از جان گرین است که دو نوجوان با بیماریهای سخت عاشق یکدیگر شدهاند. استلا گرنت بعد از اینکه تبش قطع نشد دوباره در بیمارستان بستری شده است و ویل برای یک نوع داروی آزمایشی که امید دارد بورخولدریا سپاسیه را درمان کند، در بیمارستان است. استلا برای هر دقیقه از روزش برنامه دارد و حتی لیست هم درست کرده است. ویل منتظر است تا هجده سالش شود تا دنیای پشت دیوارهای بیمارستان را ببیند. بزرگترین آرزوی استلا این است که ریههای جدید داشته باشد تا اینکه یک روز ویل را میبیند. این برای استلا خطرناک است، چون هرگونه تماسی با ویل باعث میشود که پیوند ریهاش شکست بخورد. همیشه باید شش قدم فاصله بینشان باشد.
همهی آدمها در هوای قرضی نفس میکشند.
ولی این موضوع جلوی آنها را نمیگیرد و آنها به هم احساس پیدا میکنند. با اینکه بعضی چیزها در پنج قدم فاصله از ریچل لیپینکات قابل پیشبینی است، ولی در کل داستانی ظریف و احساسی و از صمیم دل است. میشود خیلی راحت شخصیتهایش را درک کرد. شاید به نظر برسد که روند عاشقانهی داستان ناگهانی است، ولی اگر شرایط را در نظر بگیریم با منطق جور در میآید و رابطهشان با هم صاف و ساده بود. از صمیم قلب میگویم که پنج قدم فاصله از ریچل لیپینکات رمان خوبی است.
ریچل لیپینکات داستانی جذاب و احساسی خلق میکند که قصهی خوبی دارد و به خوبی هم نوشته شده است. شخصیتهایش آنقدر دوستداشتنی و قابل درک هستند که من ناخودآگاه عاشقشان شدم. زاویه دید داستان بین استلا و ویل جابهجا میشود و من از هر دو زاویه دید به یک اندازه لذت بردم. هریک دیگری را تکمیل میکرد و من کاملا حسشان میکردم. وضعیت هر دو و احساساتشان به همدیگر واقعی به نظر میرسید و از اینکه اطلاعاتم دربارهی فیبروز سیستیک بیشتر شد بسیار لذت بردم.
از روی کتاب پنج قدم فاصله فیلمی هم ساخته شده است که هیلی ریچاردسون و کول اسپراوس دو نقش اصلی آن هستند.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
مترجم | |
دسته بندی ها | ادبیات آمریکا, ادبیات داستانی, ادبیات معاصر, ادبیات نوجوان, پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز, داستان عاشقانه, دهه 2010 میلادی, فهرست برترین رمان های عاشقانه |
شابک | 9786008812517 |
قطع کتاب | |
تعداد صفحات | 216 |
سال انتشار | |
سال انتشار میلادی | 2018 |
نوع جلد | شومیز |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.