خرید کتاب از میان ۱۲۰ هزار عنوان

کتاب حیرانی

«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه های نوری که چشم را آزار می داد. ناگاه نعره های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه… محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می کند که حیرانی نامیده اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار… . داستان حیرانی سال ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند.

SKU: a28efe18fa11
دسته:

ویژگی‌ها مقدار
نویسنده

ناشر

شابک

978-9643119263

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات داستانی, رمان

قطع کتاب

تعداد صفحات

512

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

0 دیدگاه برای کتاب حیرانی

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب حیرانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط