کتاب دزد شمشیر (پالتویی)

در مسابقه برای یافتن سی و نه سرنخ پنهان در سراسر جهان تنها یک قانون وجود دارد: به کسی اعتماد نکن. اما وقتی ایمی کاهیل چهارده ساله و دن، برادر کوچکترش، در مسیر جست وجو به ژاپن می رسند، به نظر می رسد که تنها شانس آن ها برای پیدا کردن سرنخ سوم در اختیار آلیستر اوه، عموی غیرقابل اعتمادشان است. آیا آنقدر نادان هستند که با او هم پیمان شوند؟ با این سرنخی که باید پیدا شود، شاید ایمی و دن حق انتخاب دیگری نداشته باشند. اما در خانوادۀ کاهیل، اعتماد کردن به فامیل ممکن است به مرگ ختم شود…