دو زن معمولی در این داستان هیجان انگیز و روان شناختی که مخصوص طرفداران گیلین فلین و آلفرد هیچکاک است، پیمانی مرگباری می بندند تا برای یکدیگر انتقام بگیرند.
در یک شب تاریک در شهر نیویورک، دو غریبه به طور اتفاقی با هم آشنا می شوند.
آماندا و وندی متوجه وجه اشتراک های زیاد میانشان می شوند، از جمله میل شدید به انتقام از مردانی که خانواده هایشان را ویران کرده اند. تا پاسی از شب صحبت می کنند و نقشه ای عالی می کشند: برایم بکش، برایت می کشم.
در قسمت دیگری از شهر، روث در خانه تنهاست که مورد تهاجم قرار می گیرد. مردی با چشمانی آبی به او حمله کرده و ناپدید میشود. آیا او دوباره میتواند احساس امنیت کند، درحالی که غریبه ی چشم آبی آن بیرون است؟