آیا مفتش گرگور آیزنهورن میتواند برای همیشه بدون آنکه از راه امپراتور خارج شود در زیر سایه او بجنگد؟
تا سرگذشت او را نخوانید، پاسخ سؤالهایتان را نخواهید گرفت. اشتباه نکنید، این داستان برخلاف تمام تصوراتتان پیش میرود…
…
آنها میگویند که مأمور تفتیش عقاید امپراتوری کسی است که با وحشت واقعی روبهرو شود و همچنان اراده لازم برای غلبه بر آن را در خود داشته باشد، اما مانند هر چیزی، حقیقت نیز چهرهی دیگری دارد.
من با وحشتهای عالم چشم در چشم شدم و آنها را سرنگون کردم. من میلیاردها نفر را قضاوت کردم و برخی را بخشیدم. من طعم پیروزی را چشیدم و شکست را لمس کردم. و درسی که در تمام سالهایم به عنوان مأمور تفتیش عقاید بودن آموختم، آن بود که غلبه کردن به خودی خود کافی نیست. ما باید تلخی تاریخ را تاب بیاوریم. ما باید از گناهان خود جان به در کنیم. نام من، گرگور آیزنهورن است و اینها اعمال من هستن.










