کتابجم | کاملترین مرجع خرید کتاب در ایران
سه شنبه ها با موری
قیمت اصلی ۱۶۰,۰۰۰ تومان بود.۱۴۴,۰۰۰ تومانقیمت فعلی ۱۴۴,۰۰۰ تومان است.
کتاب سه شنبه ها با موری، اثری نوشته ی میچ آلبوم است که اولین بار در سال 1997 انتشار یافت.
شاید در زندگی تان، آن شخص صبور و خردمندی که شما را درک می کند و در مواقع سختی با نصیحت ها و راهکارهای مفید به شما کمک می کند، دوست، معلم و یا همکارتان باشد.
این شخص برای میچ آلبوم، استاد کالج او در حدود بیست سال پیش، موری شوارتز بود. شاید شما هم مانند میچ با گذر زمان این شخص راهنما را گم کرده باشید؛ در این صورت آیا دوست نخواهید داشت که دوباره او را ببینید و سوال هایتان را از او بپرسید؟
میچ آلبوم این فرصت دوباره را یافت و در آخرین ماه های زندگی موری، دوباره او را پیدا کرد.
این نویسنده که از بیماری کشنده ی موری باخبر بود، هر سه شنبه با او ملاقات می کرد و درس های ارزشمندی را درباره ی «چگونه زندگی کردن» از این شخصیت عجیب و تأثیرگذار می گرفت؛ درس هایی که همگی در این کتاب فوق العاده تأثیرگذار گرد هم آمده اند.
سه شنبه ها با موری جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز می باشد.
نقد و بررسی کتاب سهشنبهها با موری
به محض اینکه شروع به خواندن سهشنبهها با موری کردم میخکوب شدم.
این کتاب در مورد بازتاب و افکار یک پیرمرد در مورد زندگی است. من متوجه شدهام که به نظر میرسد افراد مسن به اندازۀ هم سن و سالان من قضاوت نمیکنند، و من این موضوع را دوست دارم که آنها بر اساس تجربیات خود نصیحت میکنند. من این کتاب را دوست داشتم. موری زیاد پایبند گذشته نیست، زیرا او تماماً به دنبال بخشش و دوست داشتن افراد دور و برش است.
برخلاف موری، من فکر میکنم که اگر در زمان مرگ خواب باشم راحتتر است. او میخواست در زمان مرگ هوشیار و تنها باشد.
این کتاب داستانی واقعی را روایت میکند و میچ آلبوم، نویسندۀ کتاب، داستان را از بهار 1979 شروع میکند، یعنی زمانی که دانشجوی دانشگاه Brandeis است. او استاد مورد علاقهای به نام موری شوآرتز دارد که واحد روانشناسی اجتماعی را تدریس میکند.
موری به منتور میچ تبدیل میشود، کسی در زندگیتان که احترام زیادی برایش قائل هستید و برای کسب دانش و توصیه به او مراجعه میکنید. میچ در مراسم فارغالتحصیلی خود موری را به والدینش معرفی میکند. موری به آنها میگوید:« پسر درجه یکی دارید.». میچ به استادش قول میدهد که در ارتباط خواهند ماند اما این کار را نمیکند.
پانزده سال بعد موری به بیماری لاعلاجی به نام لوگریک مبتلا میشود. میچ در دترویت زندگی میکند و یک روزنامهنگار ورزشی موفق است. گرچه پول زیادی درمیآورد و چیزهای مادی زیادی دارد اما خوشحال نیست.
معنای زندگی
در سال 1995 موری مصاحبهای با برنامۀ ABC’s Nightline انجام میدهد و میچ او را در تلویزیون میبیند. او تصمیم میگیرد با موری ارتباط بگیرد.
او به خانۀ موری رفت و وقتی پس از 16 سال موری را دید در جای خود میخکوب شد. موری او را بغل کرد و او حرفی برای گفتن نداشت. موری زمزمه کرد: «دوست قدیمی من، تو بالاخره برگشتی.»
آنها شروع به صحبت میکنند و موری به او میگوید: «میدانی که دارم میمیرم. میخواهی به تو بگویم چطور است؟» پس از آن میچ هر سهشنبه به دیدار موری میرود. آنها تصمیم میگیرند که این صحبتها باید مانند یک کلاس برگزار شود، اگرچه میچ تنها دانشجوی آن است. موضوع «معنای زندگی» است. همانطور که میچ بعداً مینویسد، «اگرچه امتحان نهایی گرفته نشد، از شما انتظار میرفت که یک مقالۀ طولانی در مورد آنچه آموختید تهیه کنید.» آن مقاله همین کتاب است.
درسهای مربوط به زندگی
عنوان فصل مربوط به اولین سهشنبه «ما دربارۀ جهان صحبت میکنیم» است. در حین صحبت، میچ متوجه بستۀ روزنامه در آشپزخانۀ موری میشود که قبلاً خوانده شده بود. میچ میپرسد:«آیا به خود زحمت میدهی تا اخبار را دنبال کنی؟»
«به نظرت عجیب است؟ فکر میکنی چون دارم میمیرم، نباید برایم مهم باشد که در دنیا چه اتفاقی میافتد؟» او ادامه میدهد که حالا که رنج میکشد، رنج دیگران را احساس میکند، «انگار درد من است».
دلیل دیگری که کتاب را خیلی دوست دارم این است که مانند موری، فیلسوف هستم. من دوست دارم به دنیا و همه چیز اطرافمان فکر کنم. همچنین عبارت «هر اتفاقی به دلیلی رخ میدهد» را دوست دارم. فکر میکنم در بیشتر مواقع درست است. من بیشتر اوقات اعتماد به نفس دارم و شروع به درک این امر میکنم که شکست بخشی از روند موفقیت است. فقط باید به تلاش ادامه بدهی.
برخی از جوانب دیگر زندگی که در مورد آنها صحبت میکنند عبارتند از: «احساس تاسف برای خود»، «افسوس و حسرت»، «مرگ»، «خانواده»، «احساسات» و «بخشش».
موضوع مورد علاقۀ من «مرگ» است، زیرا از زمانی که موری متوجه میشود بیمار است، تا آخرش پا پس نمیکشد. او همچنان به جلو حرکت میکند. چیزی که بیش از همه در مورد او مرا تحت تاثیر قرار داد این بود که نمیترسید. موری به میچ میگوید: «وقتی یاد میگیری چطور بمیری، یاد میگیری چطور زندگی کنی.» این جمله برای من معنادار است، زیرا معتقدم او میگوید وقتی ترس از مرگ را از دست دادی، میتوانی قدر هر ثانیهای را که زنده هستی بدانی. «من میخواهم در آرامش و بدون شاهد بمیرم.» بر خلاف موری، من فکر میکنم وقتی در حال مرگ هستم اگر خواب باشم راحتتر است. او میخواست هوشیار و تنها باشد.
قدرت عشق
موری در فصل خانواده اشاره میکند که چگونه داراییهای مادی، پول و شهرت نمیتوانند جایگزین عزیزان شما شوند. او به شعر «یا عشق یا تباهی» از W.H. Auden اشاره میکند که به نظر من درست است. دانستن اینکه در زندگی خود افرادی دارید که از شما محافظت میکنند از هر چیز دیگری قدرتمندتر است. معتقدم این جهانبینی او به عنوان یک روانشناس اجتماعی بود. به جای تمرکز بر پول و قدرت، باید بر عشق، خانواده و احترام تمرکز کنیم. فکر میکنم این گفتگو به طور خاص از تاثیرگذارترین موضوعات روی میچ بود، که قبل از شروع گفتگوهایشان سرگرم پول و حرفهاش بود.
آنها در آخرین «کلاس» خداحافظی کردند. بسیاری از بخشهای این کتاب متاثرکننده است اما خواندن این یکی سخت بود، خصوصاً که با حال و هوای آرام اول صبح در قطار گوش کردم. غم انگیز بود. خیلی واقعی بود، من کتاب را دوبار خواندم. در بار دوم برای جلوگیری از اشک ریختن مجبور شدم از فصلی که مربوط به مردن اوست بگذرم.
در بخش پایانی کتاب، میچ تامل کرده و مینویسد: «اگر استاد قدیمیام موری شوارتز یک چیز به من آموخته باشد این است که: چیزی به نام «خیلی دیر» در زندگی وجود ندارد.» در واقع میچ دوباره با برادری که ارتباطش را با او از دست داده بود ارتباط گرفته و حتی کتاب را به او تقدیم میکند.
من از یادگیری دیدگاه موری چیزهای زیادی برداشت کردم. در اواسط کتاب نقل قولی از هنری آدامز، مورخ آمریکایی، وجود دارد: «تاثیر معلم تا ابدیت است. او هرگز نمیتواند بگوید که تاثیرش در کجا متوقف میشود.» من امیدوارم روزی با یک موری در زندگی خودم ملاقات کنم، کسی که تجربه داشته و بتواند به من کمک کند تا از پس چالشهای زندگی برآیم و به عنوان یک معلم به او نگاه کنم.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
مترجم | |
دسته بندی ها | ادبیات آمریکا, پرفروش ترین کتاب ها, پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز, پرفروش های کتاب جم, خود زندگی نامه, دهه 1990 میلادی, کتاب هایی که شما را شگفت زده خواهند کرد |
شابک | 9789643413132 |
قطع کتاب | |
تعداد صفحات | 263 |
سال انتشار | |
سال انتشار میلادی | 1997 |
نوع جلد | شومیز |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.