اندکی سایه

راوی رمان «اندکی سایه» نقطه عزیمت روایتش را، «سایه» قرار می دهد. راوی بوف کور، هم برای سایه اش می نوشت و با او گفت و گو می کرد. راوی «اندکی سایه» «خود» پشت سرنهاده، یا زندگی گذشته اش را، شبیه سایه ای می بیند که همیشه ایام با او همراه و همسفر می شود تا به یادش بیاورد نام ها و نشانه ها را… لحن هر دوی راوی، با مایه ای از حزن و حسرتی هزار ساله، شباهت زیادی دارند. این شباهت را در پاراگراف افتتاحیه رمان اندکی سایه، به خوبی می توان دریافت: «… همه اش را که نمی توانم تعریف کنم؟ آدمی، زاده نسیان و فراموشی است. «نیست وش باشد خیال اندر جهان». حافظه ام حالا دیگر همه این گذشته را، لحظه های کوتاه ناپیوسته را به خاطر نمی آورد. می خواهد اما نمی تواند. زیرا نخست باید مرا «خود» مرا به خاطر بیاورد که از یاد می شوم، و این شدن هم الزامی است و بعد بنا بر قاعده دیرین، هر تکه، تکه دیگر را تداعی می کند… ص9»

نویسنده

ناشر

شابک

978-6002294289

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات داستانی, ادبیات معاصر, دهه 2010 میلادی

قطع کتاب

تعداد صفحات

99

سال انتشار

سال انتشار میلادی

2016

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اندکی سایه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *