کتاب می‌ توانی مرا بکشی

مستقیمی (۱۳۵۹) جستارنویس و فعال حوزه مطبوعات است. از او به عنوان اولین کسی که به آموزش تخصصی جستارنویسی در ایران اقدام نموده یاد میشود. مجموعه بازپرسی به همت مستقیمی و تیمش در قالب جستار روایی نوشته شده و در هر جلد به روایت ماجرای یک پرونده جنایی اجتماعی یا سیاسی که در برهه هایی از تاریخ قبل از انقلاب ایران رخ داده، پرداخته شده است می‌ توانی مرا بکشی سومین کتاب از این مجموعه است که به قلم حمیده جمالی، یکی از اعضای این تیم به رشته تحریر در آمده. می‌ توانی مرا بکشی شامل بازگشایی یکی از جنجالی ترین پرونده های جنایی تاریخ ایران است؛ پرونده مشکوک مرگ منیژه حجازی، دختر ارتشبد حجازی و اتهام انوشیروان رزاق منش به قتل او که نویسنده با پرداختن به تمامی جوانب و افرادی که به گونه ای با این پرونده در ارتباط بودند به طور ضمنی و گاه به طور عینی گزارشی نیز از شرایط اجتماعی ایران در دوران حکومت محمدرضا شاه ارائه میدهد دادگاهی که برای رسیدگی به این پرونده تشکیل شد یکی از اولین دادگاه های مدرن در ایران بود که در آن دوره بسیار پرسروصدا و پرتماشاگر شد. انوشیروان رزاق منش مدعی است که مرگ منیژه بر اثر تصادف رخ داده اما با توجه به مدارک و اظهار نظر اشخاص مختلف به نظر میرسد انوشیروان او را کشته است با وجود اینکه تمامی شواهد و مدارک علیه انوشیروان است و دادگاه نیز حکم اعدام او را صادر می کند در آخرین لحظات مادر منیژه رضایت می دهد و دادگاه در حکم انوشیروان تجدید نظر می‌کند اما آیا این تمام واقعیت این ماجرای پرپیچ وخم است؟