یکی بود که کاش نبود

می‌دانم چرا یک‌دفعه هول به دلم می‌افتد؛ هول اینکه نکند توی راه، سر همان چهارراهی که آن زن ‏و مرد ایستاده بودند، پیاده شده باشم! به سقف مینی‏بوس نگاه می‌کنم، به پنجره‌ها، به صندلی‌ها، به دستگیره‌ی در؛ ولی هنوز توی مینی‏بوس هستم؛ صدای خِرخِر موتور آن را هم هنوز می‌شنوم… پس چرا دارم از شدت سرما قالب تُهی می‌کنم؟ چکمه‌هایم خیسِ خیس است؛ انگار ساعت‌ها توی آب یا شاید هم برف راه رفته‌ام! همین چند دقیقه‌ی پیش که خشکِ خشک بودند. باز این هراس به دلم می‌افتد که نکند توی راه پیاده شده باشم. اگر پیاده شده باشم چه؟

نویسنده

ناشر

دسته بندی ها

داستان کوتاه

شابک

9786229429075

قطع کتاب

تعداد صفحات

98

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “یکی بود که کاش نبود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *