

قدرت تخیل دیکنز چه در داستان نویسی و چه در روزنامه نگاری بی مثال است. در این مطلب به معرفی بهترین کتابهای دیکنر می پردازیم.
این رمانها شبیه به آثار نویسندگان دیگر نیستند. زیبایی آنها به حدی است که مردم آنها را به اشعار و افسانهها تشبیه کردهاند. اگر میخواهید ببینید دیکنز تا چه حد با هم دورهایهایش متفاوت بود، به جورج الیوت یا تاکرای یا خواهران برونته بیندیشید. در آن زمان که این نویسندگان توجه زیادی به مردمان نداشتند، او تورهای کتابخوانی برگزار میکرد و مردم از سرتا سر کشور برای شرکت در این تورها میآمدند. استقبال به حدی زیاد بود که از زمان سفرهای تبلیغاتی جان وسلی، مشابه آن دیده نشده بود.
هزاران کتاب در مورد دیکنز وجود دارد که بر جنبههای مختلف زندگی و شخصیت او تمرکز دارد. با این وجود موضوعی که بسیار مرا جذب کرد رابطه بین زندگی شخصی و کاری او بود. بیشتر نویسندگان تجربههای شخصی خود را در قالب داستان میآورند، اما دیکنز با تراژدیهای زندگی خود یعنی دوران سخت کودکی و روابط وحشتناک با زنان روبرو شد و آنها را به شکل تراژدی بر روی کاغذ آورد.
شاید شروع این لیست با یک اثر روزنامه نگاری متناقض به نظر برسد، اما دیکنز کارش را از روزنامه نگاری شروع کرد و هرگز از روزنامه نگاری دست نکشید. دیکنز حتی زمانی که به عنوان نویسنده و بازیگری موفق و خیری خوش نام شناخته شد، از روزنامه نگاری دست نکشید و دو نشریه ادبی خود را منتشر میکرد. داستان یک صحنه شبانه در لندن را بخوانید. در این داستان دیکنز ما را به وایتچپل میبرد. یکی دیگر از قویترین قطعات او شب زندهداری است.در این داستان حکایت اعدام عمومی دو قاتل را میخوانید.
او نام بوز را از نام مستعار برادرش آگوستوس گرفته است. این داستان ژورنالی یک سال قبل از بر تخت نشستن ملکه ویکتوریا منتشر شد. او این داستان را در اوایل 20 سالگی نوشت که تمی بسیار زنده، گرم و بسیار پرشور دارد. داستان اتفاقات لندن همانطور که از نامش پیداست صرفا داستانی توصیفی نیست. بلکه داستان شرایط حاکم بر آن دوره زمانی را توصیف میکند.
روایتی از دیدگاه دیکنز جوان نسبت به ایالات متحده. او از زندانهای آمریکا دیدن کرد، سرتاسر آمریکا را گشت و از مهمان نوازی و دل باز بودن مردم آن قدردانی کرد. اما نتوانست آن تم مذهبیش را در این داستان هم حفظ کند. “به هر کجا که از دین به عنوان یک راه فرار از زندگی یکنواخت و کسل کننده یاد شد، افرادی در قدرت بودند که از این باور سواستفاده کنند. کسانی که راه ابدی را طی کردند و گلها و برگهایی را که در کنار راه رشد میکنند زیر پا گذاشتند، عادل ترین آنها خواهند بود. “
از بسیاری جهات میتوان گفت این کتاب، مشهورترین و بهترین کتاب اوست. کریسمس در باور او زمانی بود که باید نسبت به افراد و جامعه خود مهربانتر بود. اگر تا به حال داستانی از دیکنز نخواندید توصیه میکنم با داستان تبدیل اسکروج از فردی تشنه پول به فردی که قدرت عشق را مییابد، شروع کنید. این داستان ذهن شما را آماده پذیرش داستانهای بلندتر او میکند.
این رمان، رمان مورد علاقه بسیاری از ما در بین آثار دیکنز است. دیوید کاپرفیلد کتابیست که میتواند میلیونها نفر دیگر را به گریه یا قهقهه بیندازد. این داستان به نوعی زندگینامه او محسوب میشود اما کاملا منطبق بر واقعیت نیست. پدر دیوید قبل از شروع کتاب مرده است، مادرش وقتی او هنوز خیلی جوان است میمیرد و برخلاف دیکنز، دیوید خواهر و برادر ندارد. بیشتر بدبختی ها و ظلم های وحشتناکی که به دیوید روا شد، تقصیر ناپدری شرور او آقای مردستون است. این کتاب برخی از بهترین شخصیتهای ساخته ذهن دیکنزمانند آقای دیک، آقای میکاوبر، بتی تریوتوودرا در بر دارد و یکی از قدرتمندترین توصیفات او از طبیعت است.
اگر کاپرفیلد نسخه مثبت زندگی نامه او بود در اینجا با بخش سختتر زندگی او آشنا میشوید. پیپ باور دارد که ثروتش را از خانم شوم هاویشام، زن ثروتمند روچستر به ارث برده است، اما در اصل منبع اصلی این ارثیه مگویچ است که پیپ در کودکی با او با مهربانی برخورد کرده بود. اشتباهی که پیپ به آنها پی میبرد یا ارزشهای او و شرایط زندگیش این داستان را به یکی از بینقصترین روایتهای او تبدیل کرده است.
در کاپرفیلد، پدر خوانده دیکنز به شکل آقای میکاوبر به تصویر کشیده شد. در دوریت کوچک، تجربه واقعی پدر او در زندان مارشالسی به کمک او آمد و این داستان را به یکی از بهترین داستانهای او تبدیل کرد. در این داستان ابراز نفرت عمیق از که خانم کلنام تاجر قدرتمند دیوانه داستان دچارش بود و بخاطرش در اتاق تاریک خانهاش زندگی میکرد یک شاهکار شگفت انگیز خلق کرده است.
یک شاهکار بزرگ دیگر. یکی از چیزهایی که هنگامی که آثار دیکنز را بازخوانی میکردم نظرم را به خود جلب کرد دید او به قرن 19ام بود. در این کتاب او میزان فساد دادگاههای عالی را به تصویر میکشد اما در اصل داستان به ماجرای مرگ جو برمیگردد و با بررسی مرگ و زندگی آقای تولکین هورن وکیل داستان متوجه می شوید که قرن نوزدهم خود در حال محاکمه است.
این داستان به نسبت سایر داستانهای او جدیدتر است و حال و هوایی افسانهای دارد. یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای خلق شده توسط او یعنی آقای کوئیلپ در این داستان حضور دارد. این شخصیت خودنما، خشمگین و دیوانه بهتر از کاپرفیلد شخصیت دیکنز را به شما نشان میدهد. ظلم کوئیلپ نسبت به همسرش، پرترهای از رفتار خود او به عنوان همسر نسبت به همسرش است. رابطه بین نل کوچولو و پدربزرگ معتاد به قمار و تلاش آنها برای فرار از کوئیلپ، ما را به سفری خارج از لندن میبرد. با چشم اندازهای زنده و توصیفات شهری دیکنز یکی از زیباترین آثار ادبیش را خلق کرد.
دیکنز در این کتاب که عمرش اجازه تمام کردنش را به او نداد به روچستر شهر دوران نوجوانی خود باز می گردد. این داستان بسیار با داستانهای دیگر او متفاوت است. او قصد داشت این داستان را با مونولوگ یک قاتل که تحت تاثیر اعتیاد به افیون مرتکب قتل شده به پایان برساند. اما نظریههای زیادی در مورد اینکه چه کسی ادوین درود را کشته است یا در واقع آیا او کشته شده است یا نه وجود دارد. این کتاب نشانههایی از ضعفهای روانی دیکنز را نشان میدهد. برخی بخشهای داستان چنان بی روحند که انگار او در نگارش آنها دستی نداشته، اما برخی دیگر کاملا شوری که در نوشتههایش مرسوم است را دارد.
این رمان یکی از پرفروشترین رمانهای انگلیسی است و تخمین زده میشود که 200 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته باشد. این رمان از جهات مختلف، یک رمان عجیب و غریب غیرمعمول از دیکنز است. این کتاب کوتاهتر از سایر رمانهای او بوده و لحن آن هم جدیتر است. شاید دلیل این موضوع شرایط وقایع تاریخی است که دیکنز در این داستان به تصویر میکشد. یادتان نرود که این رمان در طول انقلاب فرانسه اتفاق میافتد و شرایط شرایط جنگی و سختی بود. بیش از این درباره این کتاب چیزی نمیگوییم. زیرا ممکن است داستان را لو بدهیم.
یکی از داستانهای مورد علاقه من این داستان کمتر شناخته شده از دیکنز است. این غول ادبی دیکنز 800 صفحه است و یکی از آثار بلند او محسوب میشود.
این داستان را نباید برای شناخت دیکنز یا رفتار او نسبت به شخصیت اصلی که از دخترش الهام گرفته خواند. بلکه باید آن را برای توصیفات شگفت انگیزش از خط راه آهن در حال ظهور و تأثیر آن بر انگلستان آن دوره مطالعه کرد. شخصیت مورد علاقه من سرگرد جو بیگستاک است که با چهره بنفش و اعتماد به نفس خودش را شخصی سرسخت معرفی میکند. خوانندگان هم میتوانند در برخی از شخصیتها رد پایی از رفتار پدربزرگ و مادربزرگ خود را بیابند. یکی از این شخصیتها که ما را یاد مادربزرگمان میاندازد خانم تاکس است.
آخرین رمان تکمیل شده دیکنز یعنی همین رمان دوست مشترک ما، مانند بسیاری از رمانهای او خط داستانی اصلی دارد و در دل آن خط داستانی هزاران خط داستانی دیگر در میآورد. تم اصلی رمان پول و توانایی آن برای تخریب بشریت است. تی. اس. الیوت در ابتدای شعر سرزمین بایر از دوست مشترک ما الهام و چند جمله از آن به عاریه گرفت.
این رمان که اولین رمان دیکنز است نشان میدهد که او بسیار از رمانهای ماجراجویانه قرن 18 مانند اسمولت و فیلدینگ الهام گرفته است. در حقیقت این رمان بیش از آنکه یک رمان باشد، چند داستان کوتاه درباره ماجراجوییهای افراد مختلف است که به هم پیوند داده شدهاند.
این رمان دنباله دار است و دنبالههای آن با نام “شیرینیهای پیکویک” و “شیرینیهای پسر چاق” منتشر شد. او در این دو کتاب به یک بیماری به نام سندرم پیکویکیان و توصیف مشکلات تنفسی که افراد چاق تجربه میکنند میپردازد.
این رمان شاید بیشتر بخاطر توصیف او از شرایط کاری شخصیت اصلیش معروف باشد که در آن الیور جوان-که همکار گرسنهاش تشویقش کرده بود صحبت کند-مودبانه درخواست غذای بیشتر میکند. با این حال، این صحنهها و توصیفات تنها یک سوم اول کتاب را در بر میگیرد و در آن اولیور از محله خود به لندن میرود. او در آنجا با آرتفول داجر، چارلی بیتس (که دیکنز با شیطنت او را “استاد بیتس” مینامد) و بقیه اعضای گروه جیب بران که رهبرشان هم فگین بود، ملاقات میکند.
جهت مشاهده و خرید کتاب های چارلز دیکنز می توانید از اینجا اقدام فرمایید.