

فلسفه مانند دوستی مزاحم است که در شبنشینی یک بحث کاملا جدی را پیش میکشد و مهمانی را به کام همه تلخ میکند. فلسفه شیفتهی این است که سوالات تند و انتقادی به جان آدمی بیندازد.حقیقت چیست؟ واقعیت کدام است؟ آیا اصلا اهمیتی دارد؟ این ها همان سوالاتی هستند که همیشه در ذهن بشر بوده و او در جستجوی جواب آنهاست. (که اگر با لودویگ ویتگنشتاین، بنیانگذار عقیدهی فلسفهستیزی، موافق باشیم، فلسفه از عهدهی این کار برنمیآید. دربارهی این موضوع بعدا مفصلتر صحبت میکنیم) اما فلسفه دامنهی گستردهتری دارد. فلسفه به تفکر انتقادی، منطق، قوهی تخیل، اخلاق و خودشناسی میپردازد. قطعا آشنایی با فلسفه یکی از بهترین روشها برای کسب خودآگاهی است.
در این مطلب گلچینی از کتابهای فلسفه برای خوانندگان ناآشنا، کارشناسان این رشته و افرادی که به طور کلی ذهن کنجکاوی دارند گردآوری کردهایم که با مطالعهی آنها میتوان به تعمق درونی و پرورش قوای فکری پرداخت. فهرست کتابهای معرفی شده را به دو قسمت تقسیم کردهایم: کتابهای فلسفی که در محیط کلاس درس پیدا میشوند و داستانهای فلسفی. اگر سوال شود که تفاوت این دو در چیست، در جواب باید گفت: داستان به جزئیات یک دیدگاه اخلاقی یا عقیدهی فکری مشخص میپردازد اما فلسفه در اصل یک فرضیهی علمی است که با ایجاد نظامهای فکری، واقعیت را تشریح میکند. به بیان دیگر، داستان اجرای علم فلسفه در صحنهی عمل است.
در دوران اولیهی تاریخ تمام دانش بشر را میشد در یک رشتهی علمی گنجاند که آن رشته فلسفه بود. با افزایش دانش بشر، متفکران که نمیتوانستند همهی علوم را فرا بگیرند، در رشتههای علمی جداگانه تخصص پیدا کردند. با وقوع انقلاب علمی و زمانی که محتوای این علوم به اندازهی کافی رشد کرد، به طور کلی خود را از فلسفه جدا کردند.
تا اواخر قرن هفدهم میلادی، شخصی را که امروز دانشمند خطاب میکنیم، فیلسوف علوم طبیعی میخواندند. به عنوان یک نکتهی جالب، کتاب ایزاک نیوتن در علم فیزیک که به اثبات جاذبه، حرکت سیارات و مکانیک کلاسیک میپردازد، اصول ریاضی فلسفهی طبیعی نام دارد.
امروزه فلسفه به اندازهی دوران یونان باستان طرفدار ندارد زیرا در زمان ما تقریبا همهی مسائل اصلی فلسفه توسط علوم و رشتههای دانشگاهی دیگری حل و فصل میشود.
دلیل دشواری درک کتابهای فلسفی این است که فیلسوفان برای فیلسوفان مینویسند، نه برای عوام. به دلیلی که ذکر شد، فیلسوفان معمولا شیوایی متن را فدای زبان دقیق و استدلال منطقی محکم میکنند تا نظراتشان مردود یا دچار سوء برداشت نشود.
متأسفانه همین مسئله معمولا خوانندگان ناآشنا به فلسفه را دلسرد میکند، مخصوصا وقتی به نظریات مهم اما پیچیدهی فیلسوفی چون کانت میرسند.
برای دانستن نحوهی کار موتور خودرو، اول باید اجزای موتور مانند سوپاپ، شمع، پیستون و میللنگ را شناخت.
فلسفه هم درست مثل موتور از اندیشهها، مفاهیم و نظریات زیادی تشکیل شده است. در کتابهای فلسفه رایج است که نظریات پیچیده را در یک کلمه خلاصه کنند و تفکرات دیگری را به کمک آنها توضیح دهند. چند نمونه: جبرگرایی، ظهور یافتگی، مثال، سازگارگرایی، شدن
از این رو سختترین بخش فلسفه، یادگیری نظریات و مفاهیم متداولی است که فیلسوفان به کار میبندند. پس از طی این سختی اولیه فهمیدن متون فلسفی آسان میشود.
بعضی از ترجمهها روانتر از بقیه هستند، تا آنجا که آدم حتی باور نمیکند ترجمهی همان کتاب باشند.
وقتی کتاب مورد نظر خود را مشخص کردید، حتما یک ترجمهی روان پیدا کنید که دقت را فدای شیوایی متن نکرده باشد. در غیر این صورت معلوم نیست از خواندن کتاب لذت ببرید یا چیزی به معلومات شما اضافه شود.
آیا دلتان میخواهد خودتان را غرق در شگفتی کنید بیآنکه دچار بحران وجودی شوید؟ کتابهای فلسفی را که توصیه به خواندن آنها میکنیم در فهرست زیر مرور کنید.
افلاطون را میتوان نامدارترین فیلسوف تاریخ دانست. کتاب پنج رسالهی او شروع خوبی برای آشنایی با آثار این فیلسوف و به طور کلی مطالعات فلسفه است. در این کتاب با زندگی سقراط (افلاطون شاگرد او بود) و مفهوم مُثُل و عقیدهی روح جاودان آشنا میشوید. این رسالهها مربوط به دوران یونان باستان هستند، اما نثر آنها ساده و غیر متکلف و فهم آنها بسیار آسان است.
تقریبا در همهی رشتههای علوم انسانی از تاریخ گرفته تا مطالعات رسانهای و فلسفه، خواندن کتاب شرقشناسی را ضروری میشمارند. ادوارد سعید در این کتاب بیسابقه توضیح میدهد که یک روش جهان غرب برای تغییر ساختارها و تسلط بر تفاوتهای ظاهری موجود در جهان شرق، نمایش عقبماندگی سایر جوامع است. این دانشمند در قالب یک چارچوب مشخص، ما را متوجه عواقب جدی این دیدگاه و پیامدهای آن در طول تاریخ میکند، پیامدهایی که دامنهی آن به زمان ما هم کشیده شده است.
اگر به دنبال کتابی جذاب هستید که طرز فکرتان را عوض کند همین کتاب را بخوانید. شرقشناسی لزوما یک کتاب فلسفی معمولی نیست زیرا بیشتر به تفکرات فلسفی رایجی که از علم شرقشناسی نشات گرفته حمله میکند و در صدد اصلاح این تفکرات برمیآید.
اگر میخواهید با تاریخچهی فلسفه یعنی متفکران و شخصیتهای مهم این رشته، برهههایی که به پیدایش نظریات بیسابقه و تعیین کننده انجامید و مهمترین دیدگاههای فلسفی آشنا شوید، این کتاب عالی را تهیه کنید. کتاب به ترتیب زمانی تنظیم شده و ضمن پرداختن به مضامین پیچیده، حکایتهای سرگرمکنندهی بسیاری در خلال آن آمده که باعث میشود از مطالعهی آن لذت ببرید. البته این اثر آنقدرها هم شوخیبردار نیست. با توجه به اینکه در کتاب به تعداد زیادی از فلاسفهی بزرگ اشاره شده، سوالات تند و انتقادی در سراسر کتاب ذهن شما را مشغول میکند.
علاقهی رالف والدو امرسون به طبیعت و اعتقاد او به تعالیگرایی در زمان خودش کاملا افراطی تلقی میشد. زیرا در آن زمان بیشتر مردم اعتقاد داشتند که بشر باید طبیعت را تسخیر و آن را مطیع خود کند. او در این رساله استدلال میکند که چگونه میتوان با مطالعهی طبیعت، به واقعیت پی برد. در زمان کنونی که با تغییرات آبوهوایی خطرناک روبرو هستیم، دوباره خواندن این کتاب اهمیت بیشتری دارد.
این کتاب شامل دو مورد از بهترین آثار فردریش نیچه است. اولین و آخرین آثاری که از او چاپ شد. نویسنده در زایش تراژدی و تبارشناسی اخلاق، به بررسی تعارض میان دو نگاه مختلف به زندگی، نگاه اخلاقی و نگاه زیباشناسانه، میپردازد و معنای کارکردهای دین، علم، پوچانگاری و تقابل آپولون و دیونیسوس را بررسی میکند. یکی از دیدگاههای بهیادماندنی کتاب این است که «زندگی سراسر بر پایهی صور، هنر، خیالات، برداشتها، نیاز به چشمانداز و نیاز به خطا بنا شده.» که تنها شمهای از تلاش نیچه برای ترویج عقیدهی منظرگرایی به جای حقیقتگرایی است. کتاب متحولکنندهی دیگر این نویسنده فراسوی نیک و بد نام دارد که طرفداران نیچه باید نیمنگاهی هم به این کتاب داشته باشند.
این کتاب موثق در همهی برنامههای دروس پایهی فلسفه به چشم میخورد، زیرا کتابی ارزشمند برای آشنایی با جنبههای مختلف این رشته است. به بیان دیگر، اگر با فلسفه آشنایی ندارید و صرفا میخواهید شناخت کلی از فلسفه داشته باشید، یا اگر به مطالعهی فلسفه علاقهمندید اما راه و چاه آن را نمیشناسید، این کتاب مناسب شماست. قلم راسل تند، ساده و مبسوط است که فهمیدن نوشتههای او را آسان میکند.
اگر میخواهید معلومات خود را از اگزیستانسیالیسم افزایش دهید، سارا بیکول به طرز بسیار جالبی این امکان را فراهم کرده است. در سال ۱۹۳۳ در پاریس فیلسوفان بزرگ، انسانشناسان، مخترعان و حتی خلافکاران در یک صحنهی خیالی به صرف نوشیدنی دیدار میکنند و دربارهی عقایدشان راجع به پدیدارشناسی، انسانگرایی، آزادی نژادی، فمینیسم، استعمارستیزی، اصالت وجود و البته اگزیستانسیالیسم گفتوگو میکنند. از جمله شخصیتهای گوناگون این ماجرا میتوان به سیمون دوبووار، آلبر کامو و ژان پل سارتر اشاره کرد.
کتاب سه جلدی فیلسوف و تاریخدان اصلاحطلب میشل فوکو به نام تاریخ جنسیت به موضوعات بسیاری پرداخته است. فوکو در این کتاب دربارهی تأثیر نهادهای مختلف بر تکوین هویت و نقش قدرتمند گفتمان در تنظیم و کنترل جامعه صحبت کرده و نظریات قدرت و کنترل را در مباحث جنسیتی وارد کرده و از این طریق برای تغییر و مخالفت بیشتر زمینهسازی کرده است. اصل مطلب این است که «هر جا قدرت باشد مخالفت هم هست، با این وجود، یا بهتر است بگوییم بالتبع آن، مخالفت هیچ وقت به اندازهی قدرت علنی نمیشود.» تاریخ جنسیت کتابی دشوار و متکلف اما ارزشمند است.
به او لقب فیلسوف نابودگر فلسفه دادهاند. (او بنیانگذار فلسفهستیزی است) کتاب دیگری از لودویگ ویتگنشتاین این نویسندهی انقلابی منتشر نشده است (استاد او برتراند راسل بود). این کتاب را که ۷۵ صفحه بیشتر ندارد، وقتی نوشت که در جنگ جهانی اول سرباز بود. اگر دید خوشی به فلسفه ندارید، همین کتاب مناسب شماست. او در اصل فرضیهی ساپیر – ورف را بر فلسفه اعمال کرد. (فرضیهی مذکور که نام دیگرش نسبیت زبانی است، معتقد است که زبان افراد عامل تعیین کننده در ادراک و استنباط و طبقهبندی تجربیات آنهاست) ویتگنشتاین مدعی است که ماهیت مواردی از قبیل حقیقت، زیبایی و «نیک» به نظر اشخاص بستگی دارد، زیرا این مفاهیم چیزی نیستند بجز ترکیبی از چند صدا که بعدا به آنها معنا و اقتدار داده شده است. او استدلال میکند که تقریباً محال است کسی بتواند بدون استفاده از زبان چیزی از دنیای خارج بفهمد، زیرا روش اصلی برقراری ارتباط استفاده از زبان است، اما کل تجربیات ما از واقعیت را همین زبان میسازد.
فیلم پرمخاطب بلید رانر با الهامگیری از کتاب آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟ ساخته شد. در سال ۲۰۲۱ و بعد از یک جنگ جهانی دیگر، میلیونها نفر جان باخته و بسیاری از موجودات منقرض شدهاند. به همین دلیل زمین دیگر قابل سکونت نیست و انسانها را به سیارهای دور فرستادهاند تا در آنجا خانه و کاشیانه بسازند. چون موجودات زنده کمشمارند، شرکتهای فناورانه به شبیهسازی آنها پرداختهاند. کدام آدممصنوعی است؟ کدام انسان است؟ فرقش چیست؟
موبی دیک ماجراجویی جنونآمیز ناخدا اهب را روایت میکند که در صدد کاری غیر ممکن برآمده و قصد دارد وال سفید افسانهای را شکار کند. در این کتاب که یکی از بهترین رمانهای آمریکایی است، بزرگی جسهی وال قصه را فقط میتوان به حجم خود کتاب تشبیه کرد. اما این مسئله نباید شما را از خواندن کتاب فراری دهد زیرا موبی دیک با زبانی ادبی به بررسی نیک و بد، هویت و نگرش، تجاریسازی و سرمایهداری پرداخته که کاملا ارزش دارد وقت زیادی را صرف خواندن آن کنید.
خواندن کتاب شوخی بیپایان تجربهای متحولکننده است. در هر صفحهی کتاب دستکم یک جمله وجود دارد که به خواننده درسهای پیامبرانه میدهد. از طرفی خواندن همهی کتاب از انجام دو ماراتون دشوارتر است. داستان دربارهی خانوادهای نابسامان اما دوستداشتنی است که همهی اعضای آن در پی خوشبختی هستند. داستانی متعارف که دیوید فاستر والاس طبق معمول آن را به طنز، ماهرانه و بسیار طولانی به رشتهی تحریر درآورده است.
تصویر دوریان گری تنها رمان منتشر شده از اسکار وایلد است و همین آن را از کتابهای دیگری که در قفسه گذاشتهاید متمایز میکند. این فراداستان که دربردارندهی انحطاط، فساد اخلاقی و همهی چیزهای زشت و زننده است، روایتگر ماجرای مرد جوانی است که به زیبایی، هنر و تمام چیزهای دیگر به شکل سطحی دلبسته شده است. وقتی بیشتر در فساد جامعهی بریتانیایی قرن هجدهم فرو میرود، رفتارش تغییر میکند و اتفاق هولناکی برای یکی از نقاشیهایش میافتد.
اگر به دنبال کتابی ادبی با مضمون دوستی و تحولات آن در مراحل مختلف زندگی هستید، موجها را بخوانید. این کتاب نمونهی اعلای نوگرایی است که در آن وولف آگاهی فردی را در کنار مفاهیم ذهنی عظیمی مانند مرگ، معنویت، هویت ملی و احساس تعلق مجسم کرده است. خواننده با افکار درونی و اندیشههای ژرف چند دوست دوران کودکی آشنا میشود و فرصت مییابد که بزرگ شدن آنها را از یک چشمانداز درونی به نظاره بنشیند و در این اثنا گذر زمان را در بخشهای مختلف کتاب حس میکند که هر کدام یک روز به طول میانجامند. قطعا این کتاب رنگ و بوی فلسفی دارد.
زنی برای گذراندن تعطیلات به کشور اروپایی نامعلومی سفر میکند و در پایان در یک شرایط آشفتهی خشونتآمیز گرفتار میشود. درست معلوم نیست که آیا خودش به دنبال این آشفتگی است، با اعمال و افکارش به این آشفتگی دامن میزند یا اینکه همه حاصل تخیلات اوست. مفاهیم مختلفی از جمله کنترل، اختیار، هنجارهای جنسیتی، زمان و هویت در این رمان بررسی شده و خواننده را دچار شک میکند که واقعا چه کسی روی صندلی راننده نشسته و کنترل امور را بدست دارد.
راوی بینام و نشان کتاب مرد نامرئی خواننده را مجذوب تأملاتی دربارهی نژاد در کشور آمریکا میکند که گاهی لطیفهآمیزند و گاهی دردناک، اما همیشه خردمندانهاند. رمان رالف الیسون به نحو احسن زندگی یک مرد سیاهپوست را در آمریکای اواسط قرن بیستم به رشتهی تحریر در میآورد.
اگر این کتاب را در دورهی دبیرستان نخواندید توصیه میکنیم اکنون آن را مطالعه کنید، مخصوصا اگر دلتان میخواهد در یک دنیای خیالی غرق در فلسفه شوید. اگر هم قبلا کتاب را ورق زدهاید، هر بار که آن را بازخوانی کنید بیشتر لذت میبرید. این کتاب نگاه هولناکی است به تاثیر فناوری بر شعور انسان، رستگاری و آزادی و تقابل نیک و بد.
به آرمانشهر فمینیستی وینتر خوش آمدید. «جهانی در فضای بیرون که در آن خبری از تبعیض جنسیتی نیست و ساکنان شهر هر وقت اراده کنند میتوانند جنسیت خود را تغییر دهند.» دست چپ تاریکی بیانگر بیمعنایی و خمودگی موجود در ساختارهای اجتماعی است که جوامع بشری را به تنگ آورده است. یک موجود زمینی را به جامعهای میبرند که جهانبینی بسیار متفاوتی بر آن حکمفرماست و از این رو واقعیت بسیار متفاوتی هم دارد و برابری اجتماعی را جز هنجارها میدانند.
بعد از اینکه با رواقیگری در اینترنت آشنا شدم، اولین کتابی که در ارتباط با فلسفهی رواقی خواندم تأملات اثر مارک اورل بود. همه باید این کتاب را بخوانند، زیرا برای مشکلات بزرگ روزمره راهحلهایی ساده ارائه میدهد. سه درس بزرگ از خواندن تأملات گرفتم که از این قرار است:
اگر خانهای را ماهی یک میلیون تومان اجاره کنید و صاحبخانه از همان اول به شما بگوید که درست بعد از یک سال صد هزار تومان روی اجارهبها میگذارد، بعد از گذشت یکسال عصبانی نمیشوید. چرا؟ چون انتظار داشتید که نرخ اجاره را زیاد کند.
اما اگر بدون اطلاع قبلی شما، ناگهان اجارهبها را افزایش دهد، به شدت عصبانی میشوید.
این است قدرت توقعات. اورل با ما یاد میدهد که در زندگی روزمره، هر کجا زحمت کشیدیم و انتظار داشتیم به نتیجهی مشخصی برسیم، از انتظارات به نفع خود استفاده کنیم. عمل به این موضوع در ازدواج، کار، روابط و تناسب اندام به کار میآید.
بجای داشتن انتظارات زیادی، فکر کنید قرار است بدترین اتفاق ممکن رخ دهد. انجام این کار در ابتدا هولناک به نظر میرسد، اما طی درازمدت برای سعادت شما معجزه میکند.
فرض کنید کاری راه انداختهاید و انتظار ندارید قبل از یک سال به شما سود بدهد، اگر عملا بعد از شش ماه سود کنید، از خوشحالی بال میآورید. اما اگر انتظارات زیادی داشته باشید، مثلا توقع داشته باشید که ظرف یک سال یک میلیارد تومان سود کنید، آن وقت حتی اگر دویست میلیون تومان هم درآمد داشته باشید، ناراحت میشوید چون انتظارات شما معقول نبوده است.
نیروهای درونی کاملا تخت اختیار شما هستند اما نیروهای بیرونی حساب و کتاب درستی ندارند. اگر سعادت خود را بر مبنای چیزی بگذارید که از اختیار شما خارج است، روزگار خود را سیاه کردهاید.
تمرین سنگین در باشگاه بدنسازی مثالی برای نیرویهای درونی است. تعداد جلسات در هفته و تعداد ستها و تعداد تکرار حرکت در هر ست را فقط شما تعیین میکنید.
اگر به حالت درست بدن، رژیم غذایی و وزنههایی که بلند میکنید توجه کنید، خیلی شادتر از کسی خواهید بود که به عوامل خارجی توجه میکند، شخص دیگری را در نظر میگیرد و میکوشد به تناسب اندام او دست پیدا کند.
اورل در این کتاب فلسفی دربارهی نادیده گرفتن همهی چیزهایی که خارج از کنترل ماست و توجه به آنچه تحت کنترل ما قرار دارد صحبت میکند.
یک اصل تجربی که مایلم آن را رعایت کنم این است که اگر نصیحت کسی را قبول نمیکنم، انتقادش را هم نپذیرم.
اگر در این باره فکر کنید متوجه میشوید که حرف حساب است. افرادی که به دیگران خرده میگیرند همان کسانی هستند که در زندگی خودشان شکست خورده و ناراضیاند. چه معنی دارد که برای نظر این افراد ارزش قائل شوید؟
اورل در زندگیاش انتقادهای زیادی شنید اما هیچ وقت به این انتقادات اهمیت نمیداد چون میدانست افراد از روی نارضایتی شخصی به او میتازند.
باورتان میشود که شخصی مثل ایلان ماسک یا بیل گیتس در اینترنت از کسی انتقاد کند؟ خیر. وقتش را ندارند. تنها کسانی که بیاجازه به دیگران انتقاد وارد میکنند، افرادی هستند زندگی موفق و پرثمری ندارند.
درسهای روزانه از رواقیگری شامل ۳۶۶ متن فلسفی است که رایان هالیدی نویسندهی کتاب توضیحات بیشتری به هر کدام افزوده است. برای استفاده از این تأملات در زندگی روزانه نیز توصیههای عملی ارائه داده است.
پیشنهاد میکنیم آرام شروع کنید و هر روز فقط چند مورد از متون فلسفی کتاب را بخوانید. دو اصل بسیار مهمی که از این کتاب عایدم شد عبارتند از:
آمور فاتی یک اصطلاح معروف لاتینی است که ترجمهی مستقیم آن «عشق به سرنوشت» است. توماس ادیسون نمونهی کامل کسی است که به سرنوشت خود عشق میورزید. در قرن نوزدهم، کارخانهی ادیسون آتش گرفت و تمام زحماتش در شعلهی آتش سوخت. به پسرش که کنار او ایستاده بود گفت: «برو مادرت و همهی دوستانش را بیاور اینجا. آتشی به این بزرگی را دیگر به عمرشان نمیبینند.»
ادیسون فهمید که آتشسوزی را نمیتواند مهار کند. به جای این که خشمگین شود، این مصیبت را با آغوش باز پذیرفت. او به سرنوشت خودش عشق میورزید.
منظور از عشق به سرنوشت همین است. وقتی اتفاق بدی میافتد که نمیتوانید آن را کنترل کنید، چرا باید عصبانی و غمگین شوید؟ قبولش کنید تا بتوانید قسمت خود را آسانتر دوست بدارید.
یک روز همهی اینها ناپدید میشود. مشکلات، رویاها، امیال و نگرانیهای شما همگی به تاریخ میپیوندد. بنابراین از مرگ خود نترسید بلکه آن را قبول کنید. عشق به سرنوشت را به یاد آورید.
وقتی آگاه باشید که ممکن است در کسری از ثانیه زندگی شما به پایان برسد، از آن پس قدر موهبت زندگی را بیشتر میدانید و فقط به چیزهای مهم توجه میکنید. هر چیز دیگری را نادیده خواهید گرفت.
من مرگ و زندگی را به تعطیلات تشبیه میکنم. وقتی در زمان تعطیلات به مسافرت میروید از دانستن اینکه ظرف چند هفته مسافرت شما به سر میرسد ناراحت نخواهید شد. میدانید که تعطیلات محدود است پس باید حداکثر استفاده را تا پایان تعطیلات ببرید. در زندگی نیز همین طرز فکر را داشته باشید.
هرکس به فلسفهی مغربزمین علاقهمند است باید این کتاب را بخواند. این کتاب شبیه تاریخ فلسفهی غرب اثر برتراند راسل است اما بسیار روانتر است. کنی در این کتاب دیدگاههای خودش را با درایت و با جزئیات زیاد توضیح میدهد و برای دفاع از نظراتش استدلال میکند.
کنی در ابتدا تاریخ فلسفه را در یونان باستان روایت میکند. سپس به قرون وسطی و عصر روشنگری میرسد. در پایان از فلسفهی عصر جدید مینویسد و متفکران بزرگی چون اوکلام، آکویناس و آگوستین را به ما میشناساند.
کنی به جای آموزش یک مکتب فلسفی خاص و بیان فواید آن در زندگی، فلسفههای معروف غرب را با ذکر پیروان آنها توضیح میدهد و تشریح میکند که هر مکتب چگونه از مشکلات روزمرهی زندگی گره میگشاید. همین سبب شده کتاب او به شکلی استثنایی جذاب باشد.
این کتاب به افلاطون و نظریات او دربارهی «جمهوری بینقص» توجه دارد. افلاطون در این کتاب ماجراهایی دربارهی خودش روایت میکند و در وصف چیستی عدالت مینویسد و توضیح میدهد که او و طرفدارانش چگونه قصد اجرای این عدالت را داشتند.
افلاطون نظرات بیشماری از سایر متفکران آورده که دربارهی روش کشورداری در جمهوری آرمانی اظهار نظر کردهاند. یکی از اولین مسائلی که این افراد دربارهاش بحث کردهاند عدالت راستین است. به نظر عدهای عدالت یعنی لطفی را که دیگران در حقت کردهاند جبران کنی و انسان خوبی باشی.
افلاطون شرایطی فراهم کرده که میتوان از یک چشمانداز بینظیر بحث فیلسوفانی را تماشا کرد که هر کدام تعریف خاصی از عدالت پیشنهاد میدهند. افلاطون نتیجه میگیرد که عدالت تنها قدرت صرف نیست بلکه از قدرت باید برای انجام کارهای نیک استفاده کرد. همه باید از عدالت بهره ببرند نه فقط صاحبان قدرت.
موضوع جالب دیگری که در این کتاب مورد توجه قرار گرفته ۵ روش حکومتی برتر از نظر افلاطون است که به ترتیب از خوب به بد عبارتند از:
جالب است که افلاطون حکومت اشرافی را در صدر نشانده و مردمسالاری را فقط یک رتبه بالاتر از حکومت استبدادی قرار داده است. درحالیکه امروزه بیشتر افراد مردمسالاری را تا اینجا بهترین نظام حکومتی میدانند.
بعد از مطالعهی کتاب مجمعالجزایر گولاگ دیدگاه شما نسبت به همه چیز در جهان کاملا تغییر میکند. در دوران امروزی بسیاری از ما انسانها امن و امان در خانههای خود زندگی میکنیم.
نداشتن درآمد کافی، احساس افسردگی و رنج بردن از اضطراب اجتماعی برخی از مشکلاتی است که شاید با آنها مواجه باشیم، اما نگرانیهای ما با درد و رنجی که نیاکان ما کشیدهاند قابل مقایسه نیست.
الکساندر سولژنیتسین این کتاب را زمانی نوشت که مجبور بود در گولاگ، اردوگاههای کار اجباری شوروی، کار کند.
سولژنیتسین و همقطاران او در این اردوگاهها یک عالمه درد و رنج کشیدند که از تصور ما خارج است. این کتابی است آموزنده اما خواندن آن راحت نیست، چون مستقیما نشان میدهد که انسان چگونه میتواند تبدیل به شیطان شود.
دو درس بزرگی از این کتاب گرفتم از این قرار است:
سربازانی که برای امرار معاش مردم بیگناه را گرفتند و کشتند فکر نمیکردند که با پیروی از دستورات مرتکب جنایت میشوند. فکر میکردند این کسانی که بازداشت کردهاند سرمایهدارهای بدجنساند.
وقتی متوجه این موضوع شوید، درمییابید که هر کسی را میتوان گول زد و به انجام کاری بد واداشت، چون میپندارند که مشغول انجام کاری شرافتمندانه هستند. ولی این دلیل نمیشود که بگوییم ذات بدی دارند.
ایدئولوژیها انسانها را نابود میکنند، بین مردم تفرقه میاندازند و آنها را بندهی خود میکنند. استالین مردم را به اردوگاه کار اجباری میفرستاد چون فکر میکرد ایدئولوژی او از همه بهتر است. به علاوه فکر میکرد هر کس با او مخالف میکند خطاکار است و باید مجازات شود.
برای نیفتادن در این دام بهترین راه این است که بفهمیم چرا مردم عقاید مختلفی دارند و دلیل اعتقادات آنها چیست. تلاش برای درک این اختلافات، مانع از کوتهنظری و حقیر شمردن افرادی میشود که با شما همعقیده نیستند.
این کتاب را سنکای فیلسوف نوشته و هر کسی که به رواقیگری عمل میکند باید آن را بخواند؛ زیرا تجربیات، درسها و نظریات گرانبهای بیشماری در این کتاب وجود دارد.
نامههای یک رواقی اندیشههای مختلفی را به ما آموزش میدهد که با استفاده از آنها در زندگی روزمره، میتوانیم کارهای بیشتری را به سرانجام برسانیم، با اضطراب کمتری زندگی کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم. اما بزرگترین درسی که از این کتاب گرفتم این بود که در هر لحظه فقط روی انجام یک کار تمرکز کنم.
وقتی مشغول انجام کاری هستید و به اهداف خود توجه دارید، از هر چیز قابل پیشگیری که موجب حواسپرتی شما میشود دوری کنید. لذت بردن از تلفن همراه، تلویزیون و بازیهای رایانهای را به عنوان تشویق پایان کار در نظر بگیرید تا انگیزهی خود را حفظ کنید.
بیشتر رواقیان قدیمی مانند ارسطو، کانت و سقراط از طبقهی مرفهان جامعه بودند، اما یکی از مهمترین رواقیان از طبقهی فقیر جامعه برخاسته است.
اپیکتت به عنوان یک برده در فقر و تنگدستی متولد شد. در سال ۶۸ پیش از میلاد، نرون امپراتور روم مرد و اپیکتت آزاد شد. زندگانیاش را وقف فلسفه کرد، برای هزاران نفر در رم سخنرانی میکرد و مدرسهای در یونان احداث کرد. شاگردان اپیکتت مثل آریان، آثار او را به تفصیل مطالعه کردند و نوشتههای او دربارهی فلسفهی قدیم تا امروز سالم مانده است.
توجه به آنچه تحت اختیار ماست و آنچه از اختیار ما خارج است، بزرگترین درسی بود که از این کتاب گرفتم. این اثر شبیه به کتاب تأملات است اما با جزئیات بسیار بیشتری توضیح میدهد که چه چیزهایی تحت اختیار ماست و چه چیزهایی در اختیار ما نیست.
دریافتم که با نادیده گرفتن عواملی که تحت اختیارمان نیست، تقریبا به هر نوع فشار روحی، اضطراب و مشکل در زندگی غلبه میکنیم.
اپیکتت با ذکر یک نمونهی افراطی، مردی را مثال میزند که به مجازات مرگ محکوم شده است. اما چون اختیار مرگش را ندارد، بیهوده خود را نگران این موضوع نمیکند. او اختیار یک چیز را دارد اینکه رقتانگیز بمیرد یا با لبخندی بر لب جان بدهد.
دفتر راه و فضیلت یک کتاب فلسفی شرقی است و من به خاطر همین کتاب بود که مدیتیشن را شروع کردم. لائوتسه معتقد است همه باید مدیتیشن انجام دهند زیرا فواید بیشماری برای سلامتی روحی عاطفی دارد.
لائوتسه این عمل را مدیتیشن خطاب نمیکند بلکه آن را خلوتگزینی مینامد. در جایی ساکت که مزاحمتی نباشد بنشینید و به تنفس خود توجه کنید. متوجه میشوید که محال است به چیز دیگری فکر نکنید زیرا ذهن شما به گذشته و آینده میاندیشد. این اتفاق مثبتی است چون اگر با مشکلی دست و پنجه نرم میکنید، ناخودآگاه شما به دنبال راهحلی برای این مشکلات میگردد.
با چند بار انجام مدیتیشن متوجه فواید آن نمیشوید. چند هفته تحمل کنید تا درهای الهام را به روی خود بگشایید که ابزار لازم در کار هر نویسندهای است.
انسان در جستجوی معنا کتابی است شبیه به مجمعالجزایر گولاگ، زیرا تجربیات ویکتور فرانکل را در یکی از اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی به نام آشویتس مستند کرده است.
او سه سال شکنجه شد، کتک خورد و هر روز تا سر حد مرگ از او کار کشیدند. به اسارت کسانی درآمده بود که غذای کافی به او نمیدانند، کفش و لباس نداشت و به انواع و اقسام بیماریها مبتلا شد. مرگ اتفاقی عادی بود چون زندانیان هر روز از گرسنگی و تنبیه بدنی جان میدانند و بیدلیل اعدام میشدند.
بدتر از همه اینکه پدر و مادر، برادر و زنش در این چند سال کشته شدند.
با در نظر گرفتن همهی این اتفاقات وحشتناک، زندگی چه ارزشی برای فرانکل داشت؟ او دلیل محکمی داشت که به رنج کشیدنش معنا میداد. همیشه تصور میکرد که روی صحنه ایستاده و تجربیات خودش را برای مردم بازگو میکند. همین به او توانایی داد که از هر مانعی عبور کند.
فرانکل به همه توصیه میکند که در زندگی دلایل محکمی داشته باشند، چون با دلیل محکم میتوان بر هر شرایطی غلبه کرد.
اطلس شانه باز زد کتابی فلسفی، سیاسی و جنجالی است زیرا سوسیالیسم را با سرمایهداری مقایسه کرده است، اما چون نیسندهی کتاب هم در کشورهای سوسیالیستی و هم در کشورهای سرمایهداری زندگی کرده ارزش خواندن دارد. اطلس شانه باز زد عمیقتر از یک کتاب درسی، این دو فلسفه را برای ما حلاجی میکند.
کتاب قطوری است که بیش از هزار صفحه دارد و نوشتار ریزی که به سختی میتوان دید. اگر حوصلهی خواندن تمام صفحات کتاب را ندارید، نسخهی موجز آن را تهیه کنید که در فروشگاه آمازون فروخته میشود و همهی موضوعات اصلی کتاب را در بر میگیرد، بنابراین لزومی ندارد صفحات زیادی را بخوانید.
درس اصلی که از این کتاب گرفتم این بود که انسان به لیاقتش میرسد نه به خواستههایش. و این فقط در مورد ثروت صدق نمیکند بلکه شامل احترام و عشق نیز میشود.
در این کتاب رند پیرامون عینیتگرایی و فردگرایی نیز مطالبی نوشته که باعث میشود به اصول فکری و اخلاقی خود شک کنید. مثلا اگر کسی مخفیانه همهی مالیاتی را که در طول زندگی پرداخت کردهاید به شما پس بدهد، آیا آن را قبول میکنید یا نوعی دزدی میدانید؟
نظریهی دیگری که رند عمیقا پیرامون آن بحث کرده دیدگاه این نویسنده دربارهی آییننامههای دولتی است. رند در دو کشور مختلف زندگی کرده که زمین تا آسمان با هم فرق داشتند. در شوروی همه چیز در تملک و کنترل دولت بود. اما در آمریکا مردم آزاد بودند که با کمترین نظارت کسب و کار ایجاد کنند.
او این دو فلسفهی سیاسی را با هم مقایسه کرده و توضیح میدهد که از نظر او کدام فلسفه بهتر است.
از زمان چاپ اول کتاب تاریخ فلسفهی غرب در سال ۱۹۴۵، این اثر برتراند راسل مورد تکریم قرار گرفته است. کتابی است جامع، آموزنده و افشاگرانه که نویسندهی آن بعدا با شایستگی فیلسوف بزرگی شد.
بیش از بیست میلیون نسخه از این کتاب چاپ شده است. این رمان دربارهی دختر نروژی چهارده سالهای است به نام سوفی آموندسن که با پرسشهای اسرارآمیز و پیچیدهای مواجه میشود. رمانی است ریشهدار که مهمترین آثار فلسفهی غرب را به شیوهای دلنشین بررسی میکند و برای آشنایی با سوالات بنیادین فلسفه که در طول تاریخ غرب مطرح شده کتاب بسیار خوبی است.
این کتاب که عنوان آن اندکی گمراهکننده است، سوالات مهمی دربارهی چگونه زیستن مطرح میکند. رمان در شمال غرب آمریکا اتفاق میافتد و دربارهی پدر و پسری است که سوار بر موتورسیکلت به سراسر کشور سفر میکنند. پیرسینگ برای دستیابی به یک حقیقت منسجم، دربارهی موضوعات مختلفی مانند قدرت نطق، کیفیت، روش علمی، فناوری و بسیاری از موضوعات فلسفهی یونان بحث میکند.
ارسطو مانند افلاطون یکی از برجستهترین متفکران تاریخ غرب است. مفاهیمی که ارسطو به آنها پرداخته، حتی بعد از انقلاب فکری رنسانس، اصلاحات پروتستانی و عصر روشنگری، در تفکر غرب ریشه دوانده است.
دامنهی تفکرات ارسطو بسیار گسترده است و بیشتر علوم و رشتههای هنری را در بر میگیرد. او بنیانگذار منطق ریاضی است و نظام کاملی برای آن طراحی کرد که تا چند قرن بعد تمام علم منطق به شمار میرفت. علاوه بر اینها ارسطو از پیشگامان جانورشناسی بود. نوشتههای او امروزه هم مورد مطالعه قرار میگیرد و آثار او از ارج و منزلت زیادی برخوردار است.
معمولا اپیکوریسم را خویشتنداری در تامین لذتهای جسمی میدانند. اپیکور با پرخوری و شهوترانی موافق نبود، بلکه از عشق ورزیدن به زندگی و نگهداری این عشق با دلخوشیهای دائمی ملایمتر طرفداری میکرد. اما فلسهی او به جدایی میان ذهن و جسم، آرامش و متکی بودن به دادههای حسی به عنوان مبنای حقیقی کسب دانش تأکید دارد.
کانت تفکر منطقی و دانش تجربی و آزمایشی را که از نظر تاریخی دو مکتب فلسفی مخالف هستند، زیر یک پرچم متحد میکند. کانت به بررسی عقل بشر میپردازد و سعی میکند کژفهمیهای آن را معین کند و اجزای اصلی تشکیل دهندهی آن را کشف نماید.
مونتنی یکی از فیلسوفان فرانسهی رنسانس است که به درآمیختن حکایتهای ساده با بینشهای خردمندانه شهرت دارد. او کتاب عظیم خود را با عنوان تتبعات چاپ نمود که در ادامه جستارنویسی را به عنوان یک سبک ادبی تقویت کرد و جا انداخت. مونتنی فیلسوفی بانفوذ بود و در نوشتههای خود به بسیاری از فیلسوفان دوران خودش اشاره کرده است که خیلی از آنها در این فهرست نیز حضور دارند.
نیچه از متفکران اصلی جنبش وجودگرایی است و کتاب فراسوی نیک و بد او نسبت به بقیهی آثارش اندکی سادهتر است. او به تحلیل تعارضات موجود در برداشت سنتی از اخلاق پرداخت و با این کار برای بیشتر نظریات قرن بیستم که به دنبال نظریات او شکل گرفت زمینهسازی کرد.
کتاب تأملات در فلسفهی اولی شش بخش یا تأمل دارد. دکارت در این کتاب که به سبک دفتر خاطراتی از تأملات شش روزهی او تألیف شده است، در ابتدا باور به هر آنچه را که از قطعیت تام برخوردار نیست مردود میشمارد، سپس مشخص میکند که چه چیزی را میتوان با قطعیت دانست. این کتاب که یکی از اثرگذارترین متون فلسفی همهی دورانهاست، امروزه هم به وفور مورد مطالعه قرار میگیرد.
افراد گاهی مدعیاند که این کتاب را باید یکی از نخستین آثار فلسفهی جدید، مخصوصا فلسفهی سیاسی جدید، به شمار آورد، که در آن حقیقتی که عملا در زندگی موثر باشد، از هر اندیشهی نظری مهمتر دانسته شده است. ماکیاولی به جای آرمانگرایی به ضرورت واقعگرایی تاکید داشت. این کتاب یکی از مهترین آثار ماندگار ماکیاولی در زندگی امروزی است.
سارتر در هستی و نیستی با تأسی از هایدگر قلم میزند تا وجود داشتن قدرت اختیار را نشان دهد. او با پرداختن به موضوعات مختلف، در بخشی از نوشتههایش پیرامون علاقهی شدید انسان به «کمال» مینویسد، او برای کمال انسان اصطلاحی به کار میبرد که معنی کلمه به کلمهی آن این است: «موجودی که علت خودش باشد.» که چنین تعریفی از نظر بیشتر ادیان و فیلسوفان تعریف خداست. هستی و نیستی مهمترین اثر فلسفی سارتر محسوب میشود.
افسانهی سیزیف و مقالات دیگر یکی از مهمترین آثار فلسفهی وجودگرایی و به طور کلی یکی از مهمترین آثار قرن گذشته است که به تشریح فلسفهی «پوچانگاری» کامو میپردازد. کتاب با تأملی پیرامون خودکشی شروع میشود؛ با پرسش ماندن یا رفتن در جهانی که از نظم و معنا بیبهره است. ناراحتکننده شروع میکند اما مثل بیشتر متون وجودگرایی، در انتهای دالان تاریک آن نوری نهفته دارد. کامو در پایان ارزش وجود داشتن و امکان برخورداری از یک زندگی شرافتمندانه، خلاقانه و اصیل را تایید میکند.
به قول آیزایا برلین: «هیچ مردی این چنین عمیق و تکاندهنده در تاریخ فلسفه اثرگذار نبوده است.»
هیوم در این رساله سعی کرده با استفاده از همان شیوهی استدلال روش علمی، در روان انسان تجسس کند. یعنی به کنه ادراک و ظرفیت انسان نظر افکند. او در پایان پیرامون منطقی نبودن بشر بحث میکند.
هنر جنگ یکی از تاثیرگذارترین کتابهایی است که تا به حال نوشته شده و کاربرد آن در تجارت، امور نظامی و هر شرایطی است که با نقشه و تدبیر یا با افراد سروکار داشته باشد. کتاب شامل ۱۳ فصل است که در هر فصل، قسمتی از فرایند جنگ را توضیح میدهد و آن را به فنون جنگی متناسب و کاربرد مستقیم این فنون مرتبط میکند.
دو هزار سال است که مردم چین کتابی را به اندازهی منتخبات نخواندهاند، و تأثیر عمیق این کتاب بر مردم این کشور تا امروز ادامه دارد. منتخبات از کتب پایه در پیدایش نظامهای اخلاقی در چین و آسیای شرقی است.
کنفوسیوس معتقد بود که شکوفایی هر کشوری در گرو اخلاق مردم آن کشور است و از رهبران آن شروع میشود. او شاگردان خود را به گونهای تربیت میکرد که از نظر اخلاقی افراد بافضیلتی باشند، حرکات بدنی درستی داشته باشند، خوب حرف بزنند و در همهی اعمال خود راستی و صداقت را نشان دهند.
کتابی با هزار سال قدمت که مبنای زیستشناسی و داروشناسی امروزی است. یکی از بهترین کتابهای فلسفی در تاریخ پزشکی که سنگ بنای دانش امروز ما از سلامت انسان و بیماریها را تشکیل میدهد. این کتاب صرفا به نشانههای بیماریها و روش درمان آنها توجه ندارد، بلکه از راه شناسایی مزاج افراد به ریشهیابی علت ناخوشیها و مریضیها میپردازد. این کتاب نشان میدهد که شناخت ابن سینا از مزاجها چه شباهت نزدیکی با دانش امروزی بشر از کارکرد پروتئینها، چربیها و اسیدهای آلی دارد.
اسفار اربعه اثری است جامع و به شرح سرگذشت بسیاری از مسائل مهمی میپردازد که در فلسفهی اسلامی مورد بحث قرار گرفته است. کتاب ریشه در فلسفهی یونان دارد و از آثار فلاسفهی این کشور تاثیر پذیرفته است، با این حال اندیشههای فلسفی بیهمتایی را بیان میدارد که شکلگیری آنها را مرهون دین اسلام است، اما به بسیاری از مکاتب فکری مختلف هم اشاره میکند و حتی اشکال اولیهی تفکر وجودگرایی در آن دیده میشود.
ارسطو یکی از فلاسفهی مشهور یونان در آن دوران بود و معلومات وسیعی داشت. نوع خاصی از منطق که به منطق ارسطویی هم معروف است به او نسبت داده میشود. ارسطو در این کتاب پیرامون منشا اخلاق ارسطویی نوشته است. به بیان دیگر، این کتاب دربردارندهی نظریات اخلاقی است که تقریبا اساس کار تمام تمدن غرب قرار گرفته است.
بندیکت د اسپینوزا این کتاب را در عصر روشنگری نوشت. روشنگری جنبشی بود که بر تمام نظریات علمی اروپاییان در قرن هفدهم و هجدهم سیطره داشت و به پیدایش مکتبهای فکری مختلفی انجامید که دربارهی آنها کتاب نوشتند.
کتابهای فلسفی تأثیرگذار زیادی در آن زمان منتشر شد، اما اخلاق اسپینوزا طی آن دوره حرف اول را میزد زیرا پیرامون مبانی عقلگرایی صحبت کرده بود. با وجود پیشرفتی که ما انسانها نسبت به آن دوران داشتهایم، کتاب اخلاق ما را با طرز فکرهای جدیدی آشنا میکند که از مکتب عقلگرایی بدست آمده است.
در باب تبارشناسی اخلاق یکی دیگر از آثار نیچه است که در دسترس ماست. به گفتهی نیچه هدف از نوشتن این کتاب جلب توجه افراد به مطالب قبلی او بوده است. با وجود این، کتاب مذکور به موضوعات بیشتری پرداخته بنابراین نیاز نیست خیلی نگران خواندن سایر کتابهای او باشید.
او در این کتاب به سخنان موجز و سربستهای که در فراسوی نیک و بد مطرح کرده بود مطالب جدیدی میافزاید و پیرامون اخلاق با زبانی که فهم آن بسیار سادهتر از آثار قبلی اوست بحث میکند.
این کتاب مارک منسون، که در این فهرست تنها کتابی است که طی چند سال اخیر به رشتهی تحریر درآمده، قصد دارد برای ما توضیح دهد که چرا همگی به امید نیاز داریم، اما باید پذیرفت که امید معمولاً ما را به تباهی میکشاند.
همهی کتابهای موجود در این فهرست درسهای عملی برای زندگی دارند، اما این کتاب از همهی آنها واقعبینانهتر است زیرا حتی بزرگترین متفکران فلسفه نتوانستند پدیدههایی مثل تکنولوژی، توییتر و نحوهی شکلگیری دنیای سیاسی ما را پیشبینی کنند.
منسون در این کتاب پرمغزی که چاپ کرده از افکار فیلسوفان گذشته مانند افلاطون، نیچه و تام ویتس بهره جسته و موضوعات مختلفی مانند دین، سیاست، روابط مالی، سرگرمی و اینترنت را عمیقا بررسی میکند و ارتباط آنها را با هم نشان میدهد.
در مجموع این کتاب به عنوان چالشی برای همگی ماست که با خودمان روراستتر باشیم و به شکلی کاملا جدید با دنیا ارتباط برقرار کنیم.
کتاب علتها و آدمها یکی از چالشبرانگیزترین کتابهای این فهرست است که تجربیات جالبی برای شما رقم میزند. درک پارفیت با بهرهگیری از منطق دقیق، نگرشهایی استثنایی در ارتباط با منفعتطلبی، شخصیت و نیک و بد بودن اعمال ما ارائه میدهد.
بسیاری از افراد این کتاب را یکی از متون مهم روانشناسی در قرن بیستم میدانند. استدلالهایی که حول موضوعات مذکور در این کتاب آمده طرز فکر شما را تغییر میدهد.
کتاب معتبر نظریهی عدالت به قلم جان رالز دربارهی نظام اعتقادی اخلاقی و فلسفهی سیاسی است، که نویسنده در آن یک نظریهی اخلاقی طراحی میکند تا بدین وسیله اندیشههای مختلف را در مورد «عدالت توزیعی» بررسی کند. به گفتهی رالز عدالت توزیعی یعنی این عقیده که داراییهای جامعه باید منصفانه بین مردم جامعه تقسیم شود.
رالز در طول کتاب بیان میدارد که عدالت به معنی انصاف است و یک نظام مبتنی بر قانون مفروض میکند که شرکتکنندگان آن قبل از تولد بر این اساس که اطلاعی ندارند قرار است در زندگی چه موقعیتی نصیبشان شود، در مورد نحوهی توزیع داراییهای جامعه اتفاق نظر دارند. بنابراین شرکتکنندگانی که در پشت این «پردهی جهل» قرار دارند، یک نظام مبتنی بر قانون را میپذیرند که در آن قوانین سودمند برای اعضای جامعه قبلا مورد توافق قرار گرفته بدون اینکه از مقام، طبقه یا جایگاه فرد در جامعه اطلاعی در دسترس باشد.
نظم بخشیدن به خانه فقط این نیست که خانه ظاهر شیکی برای نشان دادن به مردم داشته باشد، همانطور که ماریو کوندو در کتاب جادوی متحولکنندهی خانهتکانی توضیح داده است، سر و سامان دادن به خانه در بهرهوری، اعتماد به نفس و جنبههای دیگر زندگی اثر چشمگیر دارد. این کتاب دستورالعملی است برای هر کسی که با مشکل شلوغی دست و پنجه نرم میکند، خواه این شلوغی فیزیکی باشد، خواه ذهنی یا هر دوی آنها. کتاب فلسفی پرکاربردی است که به آسانی میتوان آن را فهمید و در زندگی شخصی به کار گرفت.
کتاب بسیار روان و خوانایی است که به بیشتر اطلاعات مهم و تاریخ فلسفه در قالب یک داستان خوب اشاره کرده است. این کتاب شما را تشنه میکند که آثار فلسفی بیشتری را مطالعه کنید و مباحثی را که برای شما جذابیت بیشتری دارد بهتر بفهمید. شروع بسیار خوبی است در راستای تقویت تفکر فلسفی.
مارک منسون نویسندهی این کتاب فلسفی و سرگرمکننده، در این اثر تفکراتی فلسفی و بیپرده پیرامون بهتر زندگی کردن به ما ارائه میدهد.
کتابی پرمایه و عمیقا فلسفی که ما را متوجه علت کارهایمان میکند و نشان میدهد که چگونه همگی میتوانیم زندگی بهتر و پربارتری داشته باشیم.
کتابی فلسفی و کاربردی دربارهی زندگی آگاهانه، توجه به ضرورتها و ایجاد یک زندگی که انسان حداکثر سهم خود را به آن ادا کند.
درست همانگونه که در یک بار بازی گلف، سفری واقعی انجام میشود و از سوراخ شمارهی یک تا تا هجده طی میگردد، این کتاب از رهگذر سوالات فلسفی شما را به سفری میبرد که سعی دارد از نگاه یک بازیکن گلف به این سوالات فلسفی بنگرد. وقتی به درک عمیقی نسبت به آنچه که عاشقش هستید دست پیدا کنید، خواهید دید که بسیاری از سوالات اساسی در آن سرگرمی یا حرفه وجود دارد. شاید این کتاب مناسب همه نباشد، اما اگر به گلف و فلسفه عمیقا علاقه دارید، این کتاب شما را یاری میدهد که برخی از مهمترین سوالات انسانی را از زاویهای متفاوت و با انگیزهای جدید پیگیری کنید.
حقایق و موضوعات فلسفی بسیار عمیقی در این کتاب آمده، با این حال متن کتاب روان و درک آن آسان است. دالای لامای چهاردهم و اسقف اعظم دزموند توتو هر دو در زندگی مشقت بسیار کشیدند ولی در تمام مسیر زندگی لذت واقعی را تجربه کردند. این کتاب سرگذشت هفتهای را که در سنین پیری در کنار هم گذراندند مستند کرده است و با وجود این که جهانبینی آنها زمین تا آسمان با هم فرق دارد، اما هر دو، با هم، برای لذت بردن از زندگی چاره اندیشیده و الهامبخش هستند.
رایان هالیدی با الهام از فلسفهی رواقیگری جهان قدیم، با قلمی روان و قابل فهم خوانندگان را با این مکتب فلسفی آشنا میکند. وقت مناسبی است که این کتاب را بخوانید زیرا به غلبه بر شکستها و مشکلات توجه دارد. به دلیل بحران بیماری همهگیر در سال ۲۰۲۰ همهی ما با مشکلات زیادی مواجه شدیم. این کتاب با ذکر داستانها و مثالهای عملی شما را آماده میکند تا سعهی نظر را در وجود خود احیا کرده و راهی بیابید که در مواجه با مشکلات از خود مراقبت کنید.
چه کتاب سنگین و تکاندهندهای. در این کتاب پال کلانثی جراح مغز و اعصاب به این پرسش جواب میدهد که در مواجهه با مرگ چه چیزی به زندگی معنا میبخشد. او وقتی این کتاب را نوشت که در اوج موفقیت شغلی تشخیص دادند که به سرطان ریه مرحله ۴ مبتلا شده است.
وقتی زندگی بر وفق مراد نیست: نصیحتهای برآمده از دل برای شرایط سخت به قلم پما چودرن
این کتاب در شرایط سخت روح شما را از گزند مصون میدارد. در این کتاب پما چودرن بودایی اهل تبت ما را راهنمایی میکند که چگونه در مواجه با دنیایی بیهوده و پر از درد و رنج کامیاب شویم.
اکهارت توله معلم اهل عرفان در پرداختن به موضوعات پیچیدهی معنوی و فلسفی مانند نفس، حضور و آگاهی استاد است. در این راهنمای روشنگرانه و آموزنده، بررسی میکند که چطور میتوانیم از چنگال سمی نفس رها شویم و به مرحلهای رضایتبخش از حضور ذهنی کامل دست پیدا کنیم. این کتاب را همراه با کتاب قدرت اکنون بخوانید تا با این موضوع آشنایی عمیقتری پیدا کنید.
با خواندن این کتاب بینشهای عمیقی دربارهی سرشت نفسگرای انسان، نحوهی شناخت احساسات قوی و راه تسلط بر آنها کسب میکنید. درمییابید که تواضع چقدر اهمیت دارد، چگونه همواره جویای علم بمانید و نفس افسارگسیخته چگونه شخص را به نابودی میکشاند. همچنین اطلاعاتی آموزنده دربارهی شخصیتهای برجسته مانند هاوارد هیوز، گنگیس خان و سقراط به ما میدهد. هر کس میخواهد به نفس خود غلبه کند باید این کتاب را بخواند.
اگر دلسوز خودتان نیستید این کتاب برای شما مناسب است. تارا براک مراقبهآموز و روانشناس بالینی روش بسیار خوبی به ما معرفی میکند تا تجربیات و احساسات خود را بهتر درک کنیم.
کتاب پیتر سینگر استاد دانشگاه پرینستون نگرش شما را دربارهی بخشندگی تغییر میدهد. سینگر با یک استدلال اخلاقی قانعکننده، به ما نشان میدهد چرا و چگونه همه میتوانیم در تسکین رنج و مرگومیر بیدلیل موجود در جهان سهم داشته باشیم..
اکهارت توله شما را به سفری میبرد که به بررسی حضور، تفکر، معنویت و راه کاهش رنج در زندگی میپردازد.
آشنایی کامل با دلایل و روش مراقبه و آگاهی ذهنی در این کتاب به شما کمک میکند با فکری شفافتر، با رضایت خاطر و حضور ذهن بیشتر زندگی کنید.
میشل دو مونتنی که تتبعات را اولین بار در سال ۱۵۸۰ چاپ کرد، در این کتاب قصد دارد با صداقت کامل به توضیح انسان بپردازد و برای مثال آوردن، بیشتر از شخصیت خودش مایه میگذارد.
این مجموعه ۱۰۷ بخش دارد و شامل موضوعات بسیار مختلفی میشود که برای نوشتن آن در ابتدا از مطالعهی آثار یونان باستان و سپس زندگی شخصیتهای برجستهی دوران خودش الهام گرفت. به نظر میشل دو مونتنی دو ویژگی اصلی انسان تنوع و غیر قابل پیشبینی بودن اوست. این عقیده در کل آثار مونتنی رخنه کرده و حتی زمانی که به بررسی بیشمار موضوع مختلف مانند خداشناسی، فلسفه، قانون، شهرت، حافظه، مرگ و برنامهی روزانهی خودش میپردازد، همین عقیده در قلم او نفوذ دارد.
طولانیترین مقالهاش با نام «پوزش از ریموند سبوند» حاوی معروفترین جملهی اوست: «من چه میدانم؟» شاید بتوان گفت روح تمام کتاب در همین جمله مجسم شده است، زیرا از یک طرف بیانگر جستجوی کنجکاوانه در راه کسب دانش عقلانی است و از طرفی به شخصیتر بودن این اثر قصهمانند دلالت دارد که صدها سال است بر ادبیات هر دو کشور انگلیس و فرانسه تاثیر ماندگاری گذاشته است. این نسخه شامل مجموعهی کاملی است از تتبعات مونتنی.
اعترافات آگوستین قدیس بین سالهای ۳۹۷ تا ۴۰۰ میلادی تالیف شده است. این خودزندگینامه در ۱۳ بخش نوشته شده که هر قسمت متن جدایی است و هدف این بوده که با صدای بلند خوانده شود. آگوستین در دههی چهل سالگی عمرش این کتاب را نوشت که رشد فکری او را در زندگی از خردسالی تا بزرگسالی مستند کرده است، زندگیای که به نظر خودش با برگشتن به عقب، غرق در گناه بوده و بویی از اخلاق نبرده است. در اوایل سی سالگی مسیحی شد، اما خیلی زود به مقام کشیش منصوب شد و چندی نگذشت که به درجهی اسقف رسید.
اعترافات صرفا اسناد مسیحی شدن او نیست، بلکه راهنمای تمام کسانی است که قصد دارند مسیحی شوند. این کتاب را اولین خودزندگینامهی نوشته شده در مغربزمین میدانند و آثار آگوستین (از جمله اثر بعدیاش شهر خدا) تا هزار سال بعد بر نویسندگان مسیحی اثر عمده گذاشت و یکی از ارجمندترین آثار اهدا شده به تفکر مسیحی باقی مانده است.
این نسخه ترجمهی قدیمی از زبان لاتین توسط ادوارد پیوزی است با اندکی تغییر متن به زبان معاصر تا فهم کتاب را برای خوانندهی امروزی آسان کند.
رنه دکارت فیلسوف فرانسوی که حالا او را پدر فلسفهی غرب میدانند، در تأملات در باب فلسفهی اولی، با نتیجهگیری «من فکر میکنم، پس وجود دارم»، مفهوم دوبخشی بودن موجودیت (جدایی ذهن و جسم) را مطرح کرده است.
شاهکار اصلی سیمون دو بووار تحلیل موشکافانهای است که نگاه جوامع غربی به «زنان» و تبعیض جنسیتی و متفاوت شمردن زنان را به شکل اساسی بررسی میکند. در نسخهی حاضر که مدت طولانی منتظرش بودیم، برای نخستین بار در ترجمه به انگلیسی دخل و تصرفی در کتاب صورت نگرفته و بخشهای مهمی که در اولین ترجمه به انگلیسی، از متن اصلی فرانسوی حذف شده بود، به کتاب بازگردانده شده است. در این کتاب اساسی و بیسابقه، نوشتههای جذاب و پیشگامانهی دو بووار امروز هم اندازهی زمانی که برای اولین بار چاپ شد خواندنی است و برای نسلهای آینده از زن و مرد تاثیرگذار و الهامبخش خواهد بود.
اخلاق نیکوماخوسی به اهمیت عادت کردن به رفتار پرهیزکارانه و رشد شخصیت بافضیلت توجه دارد. ارسطو تاکید میکند که رفتار اخلاقی، به شرایط و همچنین توانایی فرد پرهیزکار در تشخیص کار خیر بستگی دارد. ارسطو استدلال میکند که هدف زندگی کسب سعادت و حفظ سلامتی است، و اگر فردی با شناخت درست این اهداف را دنبال کند، اعمال پرهیزکارانه از او سر میزند.
ژان ژاک روسو مینویسد: «انسان آزاد متولد میشود، اما همه جا در بند است.» این جمله نگرش اصلی را که در پس کتاب قرارداد اجتماعی وجود دارد به شکلی ساده بیان میدارد، به بیان دیگر اگر سازمانهای سیاسی مانند حکومت به انسان ظلم نکنند، او ذاتا موجودی آزاد است. روسو در ادامه اصولی پیشنهاد میدهد که به نظر او برای دستیابی مردم به حق سیاسی بیشترین اهمیت را دارند. در این کتاب دو سخنرانی هم از ژان ژاک روسو وجود دارد. در «خطابهای در باب ریشهی نابرابریها» رسو به بررسی علل عدم تساوی در میان انسانها میپردازد و نتیجه میگیرد که عاقبت طبیعی شکلگیری هر تمدنی نابرابری است. در «خطابهای در باب اقتصاد سیاسی» روسو به بررسی ماهیت سیاست و تأثیر آن بر مردم میپردازد. این آثار سهگانه مبنای محکمی برای فلسفهی سیاسی رسو به وجود آوردهاند و دانشجویان علوم سیاسی و فلسفه باید این آثار را مطالعه کنند.
دون میگل روئیز در چهار میثاق، سرچشمهی اعتقاد خودمحدودکنندهای را نمایان میکند که خوشی را از ما گرفته و رنج بیهوده ایجاد کرده است. چهار میثاق که بر مبنای دانش قوم تولتک نوشته شده است، یک منشور اخلاقی موثر در اختیار ما قرار میدهد که میتواند به سرعت زندگی ما را دگرگون کرده و تجربهی جدیدی از آزادی، سعادت حقیقی و عشق برای ما رقم بزند.
این کتاب غیراخلاقی، موذیانه و آموزنده که میلیونها نسخه از آن چاپ شد و پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز بود، راهنمای معتبر و کامل برای کسی است که به کسب حد نهایی کنترل، مطالعهی این پدیده و دفاع از خودش علیه آن علاقهمند است. کتابی از نویسندهی قوانین طبیعت انسان.
رابرت گرین و جوست الفرز در این کتاب که مجلهی پیپل آن را گولزننده و دلفریب خطاب میکند، با استفاده از نظریات فیلسوفانی مانند ماکیاولی، سون تزو و کارل فون کلاوزویتس و همچنین زندگی افراد مختلف از هنری کیسینجر گرفته تا فینیاس تیلور بارنوم، سه هزار سال تاریخ قدرت را در ۴۸ قانون اصلی خلاصه کردهاند.
بعضی از قوانین درس محافظهکاری میدهند (قانون ۱: هرگز از رئیس خودت جلو نزن). قوانین دیگری اعتماد به نفس را آموزش میدهند (قانون ۲۸: با گستاخی وارد کار شو) و بسیاری از این قوانین توصیه به صیانت نفس میکنند: (قانون ۱۵: دشمن خود را خرد و خاک کن) اما همهی این قوانین یک ویژگی مشترک دارند: علاقه به برخورداری از تسلط کامل. اگر میخواهید به دیگران غلبه کنید، از خود در برابر آنها دفاع کنید یا اینکه صرفا قواعد بازی را متوجه شوید، کتاب ۴۸ قانون قدرت با یک جلد دو رنگ جذاب و چشمنواز برای شرایط مختلف کتاب مطلوبی است.
برای اولین بار یکی از اساتید دانشگاه هاروارد که جوایز و افتخارات علمی بدست آورده، با انتشار کتابی سایر افراد را از کلاس درس خودش دربارهی فلسفهی چین باستان که به شدت طرفدار دارد، بهرهمند کرده و نشان داده است که چگونه عقاید قدیمی (مانند مغلطه شمردن خود واقعی) قادرند در زمان کنونی افراد را به برخورداری از یک زندگی خوب راهنمایی کنند.
چرا کلاسی دربارهی فیلسوفان چین باستان یکی از پرطرفدارترین کلاسهای دانشگاه هاروارد است؟ زیرا عقاید امروزی ما دربارهی شرایط یک زندگی موفق را مورد پرسش و تردید قرار داده است.
دو هزار سال پیش به لطف زحمات سلسلهای از متفکران چینی، تعلیمات شگرفی به وجود آمد که راههای پیشرفت انسانها و ترقی جامعهی انسانی را مورد بررسی قرار داده است. اما این عقاید خلاف انتظار چه هستند؟ تحول از نگریستن به درون به منظور دستیابی به خود واقعی حاصل نمیشود، بلکه با ایجاد شرایطی که امکانات جدیدی ایجاد کند بدست میآید. روابط حسنه از صداقت و راستی حاصل نمیشود، بلکه به آیین مورد استفاده در برقراری روابط بستگی دارد. زندگی خوب با برنامهریزی به دست نمیآید، بلکه با تمرین دادن خود برای پاسخگویی مناسب به اتفاقات کوچک زندگی حاصل میشود. به رخ کشیدن قدرت اعتبار نمیآورد، بلکه اعتبار با مهار قدرت بدست میآید. انسان بهواسطهی تواناییهای خدادادی ممتاز نمیشود، بلکه تعالی از کارهای ارادی نشات میگیرد.
به بیان دیگر و به قول روزنامهی هافینگتن پست، کتاب مسیر «چشم عقل را باز میکند» و هرچه دربارهی داشتن زندگی خوب به ما خورانده شده را نفی و برعکس آن را تایید میکند. افراطیترین عقیدهی موجود در کتاب این است که مسیر از پیش تعیینشدهای در کار نیست. فقط سفری در پیش است که در هر لحظه با تغییر نگاه و تغییر رفتار، مسیر تازهای را نمایان میکند.
چگونه با مردم کنار بیاییم، چگونه با خشونت برخورد کنیم، چگونه با از دست دادن عزیزان بسازیم، چنین سوالاتی در زندگی بیشتر مردم مطرح میشود. این سوالات همگی شکلهای دیگر یک پرسش جامعترند: چگونه زندگی کنیم؟ چگونه کارهای خوب و شرافتمندانه انجام دهیم و در عین حال پیشرفت نماییم و احساس خوشبختی کنیم؟
این سوال، نویسندگان رنسانس و بیشتر از همه میشل ایکم دو مونتنی را به خود مشغول کرد. او شاید اولین انسانی باشد که به معنای واقعی کلمه نوگرا بود. مردی از طبقهی اشراف، دارای مقام دولتی که باغ انگور داشت و از جولان آزادانهی افکار و تجربیاتش قلم میزد به گونهای که در هیچ متنی سابقه نداشت. او نام این متون را تتبعات گذاشت که به معنی تلاشها یا پژوهشهاست. هر چه به ذهنش میرسید در تتبعات مینوشت: سلیقهی غذایی و نوشیدنی، خاطرات کودکی، نحوهی تکان خوردن گوشهای سگش در خواب و نیز اتفاقات هولناک جنگهای داخلی مذهبی که آتش آن گرداگرد او زبانه میکشید. تتبعات بلافاصله کتاب پرفروشی شد و بعد از گذشت چهارصد سال، صداقت و جذابیت موجود در نوشتههای مونتنی هنوز هم مردم را به سمت این کتاب میکشاند. مردم نوشتههای او را میخوانند تا از تنهایی بیرون بیایند، به معرفت برسند، سرگرم شوند، و به خودشناسی دست پیدا کنند.
این کتاب پرحرارت و زندگینامهی استثنایی، بهوسیلهی سوالاتی که مونتنی مطرح کرد و پاسخهایی که برای این سوالات یافت، اتفاقات زندگی او را به هم وصل میکند. در این کتاب موضوعات مختلفی اعم از تربیت عجیب و غریب مونتنی، شغل و عشقبازیهای جوانیاش، سفرهای او، دوستیاش با شاعر و دانشمند اتین دو لا بوئسی و نیز با دخترخواندهاش مری د گرنه دنبال شده است. همچنین با کسانی آشنا میشویم که آثار مونتنی را میخوانند و طی این چند قرن گذشته در آثار او منبع بیپایانی از جواب برای این سوال پیدا کردهاند: «چگونه زندگی کنیم؟»
اضطراب زندگی در دورهی ما بیسابقه است. همهی وقت خود را صرف پیشبینی و برنامهریزی برای آینده میکنیم و افسوس گذشته را میخوریم و زمان حال را به باد فراموشی میسپاریم. اینقدر نگران فردای خود هستیم که یادمان میرود از امروز خود لذت ببریم. آلن واتس با بهرهگیری از فلسفهی شرق و ادیان الهی، نشان میدهد که شرط ضروری دانستن هر چیز ارزشمندی در دنیا این است که اول چیزهایی را که نمیفهمیم و نمیتوانیم بفهمیم بشناسیم. او به ما نشان میدهد که برای داشتن یک زندگی رضایتبخش و پربار باید به زمان حال توجه و به طور کامل در لحظهی کنونی زندگی کنیم.
رورتی در این کتاب که در سال ۱۹۸۹ چاپ شد، استدلال میکند که متفکرانی مانند نیچه، فروید و ویتگنشتاین، جوامع بشری را قادر ساختهاند که خودشان را نوعی عدم ضرورت تاریخی بدانند، نه تجلی زیربنایی و غیرتاریخی طبیعت انسان یا تحقق اهداف فراتاریخی. این دیدگاه طعنهآمیز دربارهی حال و روز بشر، باعث پیشرفت اهداف لیبرالیسم نمیشود، اما در سطح فردی یک دیدگاه ارزشمند است. در واقع رورتی معتقد بود که پیشرفت اهداف لیبرالیسم کار فلسفه نیست، بلکه ادبیات میتواند با تقویت احساس واقعی همبستگی میان انسانها این کار را انجام دهد. یک فرهنگ واقعا آزادیخواه، که کاملا از عدم ضرورت و تاریخی بودن خودش آگاهی دارد، آزادی شخصی و فردی برآمده از نگاه طعنهآمیز فلسفی را با تصویر عامه از همبستگی انسانها پیوند میدهد، به همان شکلی که در اندیشهها و احساسات نویسندگان بزرگ ایجاد شده است. کتاب بالطبع به موضوعات فلسفی زیادی از نظریهی اجتماعی گرفته تا نقد ادبی اشاره کرده است. این کتاب به جایگاه رورتی به عنوان یک نظریهپرداز دقیق و استثنایی مهر تایید میزند و قلم او به یک اندازه برای دانشگاهیان و غیردانشگاهیان جذاب است.
در این کتاب تاریخچهای از امور معنوی از زمان سقراط تا اوایل مسیحیت و شرح افول آنها در فلسفهی جدید ارائه شده و دربارهی برداشتهای فلسفی مختلف بحث شده که بر نظریات و اقدامات مربوط به امور معنوی تأثیر گذاشته و بر مسیر و سرانجام آنها مؤثر بوده است. کتاب هادوت نشان میدهد که فلسفه چقدر در وهلهی نخست، راهی است برای دیدن و بودن در این دنیا.
راه ارسطو از ادیت هال، نویسندهی مشهور پیرو فلسفهی یونان باستان، به بررسی زندگی یکی از برجستهترین فیلسوفان تاریخ میپردازد و به ما نشان میدهد که چگونه زندگی شاد، پربار و معناداری داشته باشیم.
ارسطو اولین فیلسوفی است که سعادت شخصی را مورد پرسش قرار داده و ماهیت آن را بهتر و دقیقتر از بقیه فهمیده است. از نظر او سعادت و سلامتی یکی نیستند. بلکه سعادت یعنی رضایت دایمی که باید هدف اصلی زندگی انسان باشد. وقتی خوشحالیم که هدفی بیابیم، استعدادهای خود را شکوفا کنیم و رفتارمان را تغییر دهیم تا بهترین انسانی شویم که میتوانیم باشیم. ارسطو با در نظر داشتن این اهداف، برنامهای انسانساز برای سعادت نوشت که با گذشت زمان ارزش خود را از دست نداده است. بیشتر چیزهایی که امروزه ویژگی یک زندگی خوب میدانیم: معنا، خلاقیت و مثبت اندیشی، جزئی از این برنامه است. مهمتر از همه اینکه ارسطو معتقد بود اکثر مردم میتوانند به سعادت دست پیدا کنند، به شرط آنکه برای ایجاد سعادت از خودشان مایه بگذارند، که خود ارسطو نمونهی این قضیه است. همانطور که هال مینویسد: «اگر اعتقاد دارید هدف زندگی انسان این است که در آن به حداکثر شادی برسد، مسلک ارسطو را انتخاب کرده و در حال شکوفایی هستید.»
هال با زبان کارشناسانه اما امروزی و روشن، لب کلام ارسطو را بیان میدارد و حکایتهایی احساسی از زندگینامهی شخصیاش را با دریای عمیقی از دانش یونان باستان درهم میآمیزد. این مسئله برای هال که با شناخت ارسطو زندگی خودش را از این رو به آن رو کرده مسئلهای کاملا شخصی است. او دانش باستانی خودش را در قالب ده درس جامع و کاربردی خلاصه کرده تا ما را در مواجه با لحظات سخت و حساس زندگی یاری نماید و زندگی این متفکر کاملا بااستعداد و استثنایی را به ایجاز توضیح میدهد.
تامس نیگل در این کتاب ۹ مورد از مهمترین مسائل فلسفه را مطرح میکند و به بررسی ارتباط آنها با زندگی ما انسانها میپردازد.
برای اینکه حدس بزنید چه مطالبی در این کتاب بسیار فشرده وجود دارد فهرست مطالب آن را نگاه کنید.
موضوعاتی کاملا جدی. خوشبختانه کتاب کوتاه، مختصر و مفید و سرراست است. کتاب برای مردم معمولی نوشته شده که هیچ وقت هیچ شکلی از فلسفه نخواندهاند. برای مردمی که صرفا میخواهند با برخی از مهمترین مسائل موجود در بحثهای فلسفی آشنا شوند.
این کتاب برای کسانی مناسب است میخواهند بیشترین صرفهجویی را در وقت و هزینه داشته باشند. آنقدر کوتاه است که خواندن آن چند ساعت بیشتر وقت نمیبرد.
با وجود این، کتاب بدون استفاده از توضیحات پیچیده همهی مسائل فلسفه را بررسی کرده است.
این کتاب کمتر به توضیح میپردازد و بیشتر مجموعهای از تمرینهای فلسفی است.
کتاب چندان عمیقی نیست اما سوالات و معماهای آن مجبورتان میکند که خارج از چارچوب و خلاقانه فکر کنید. بهتر متوجه میشوید که چرا حل بعضی از مسائل فلسفی اینقدر دشوار است و چرا راهحلهای سادهای برای آنها وجود ندارد.
اگر به توضیحات مفصل که راه به جایی نمیبرند علاقه ندارید، بلکه میخواهید ضمن پرداختن به سایر امور زندگی فلسفه یاد بگیرید این کتاب حرف ندارد.
کتابی برای آشنایی اولیه با فلسفه. تفاوت آن با سایر کتابها در این است که به تحلیل منطقی مسائل فلسفی اشاره دارد و خواننده را مجبور میکند که فعالانه دربارهی این مسائل فکر کند. این برخلاف کتابهایی است که حالت تفسیری دارند و فقط نظریات را ذکر کرده و توضیح میدهند.
با این وجود کتاب تفکر به اندازهی دنیای سوفی یا تاریخ فلسفهی غرب مطلب ندارد. خوشبختانه موضوعات اصلی کتاب بسیار جذابند: فلسهی ذهن، ارادهی آزاد، فلسفهی دین و شناخت شناسی.
سوالات اصلی کتاب تفکر این پرسشهاست: من چه کسی هستم؟ دنیا یعنی چیه؟ آیا خدا وجود دارد؟ آیا من قدرت اختیار دارم؟
سبک نوشتاری کتاب روشن و قابل فهم است، استدلالهای منطقی آن محکماند و اندیشههای اصلی کتاب به روشنی بیان شده است. کتاب اینقدر خوب نوشته شده که ممکن است در جاهای مختلف آن درنگ کرده و به جملهای که خواندهاید فکر کنید.
نظریهی بازی یک حوزهی تحقیقاتی جدید است که ارتباط زیادی با اقتصاد، روانشناسی، سیاست، ریاضی، زیستشناسی، آمار و بسیاری از رشتههای دیگر دارد.
به طور خلاصه نظریهی بازی به بررسی تاثیر تصمیمات افراد در برد و باخت میپردازد در زمانی که نتیجهی این تصمیمات بستگی به عملکرد شخص دیگری داشته باشد.
مثالی ناب برای این موضوع معمای زندانی است: پلیس دو خلافکار را گرفته و جداگانه از هر کدام بازجویی میکند بنابراین نمیتوانند با هم صحبت کنند.
اگر خلافکاران هر دو سکوت کرده و با پلیس همکاری نکنند برای هر کدام یک سال مجازات زندان میبرند.
اگر خلافکار اول علیه خلافکار دوم شهادت بدهد ولی خلافکار دوم سکوت کند، خلافکار اول آزاد میشود اما خلافکار دوم باید سه سال حبس بکشد.
اگر هر دو خلافکار علیه هم شهادت بدهند هر دو به دو سال حبس محکوم میشوند.
کشف راه درست در چنین موقعیتی هدف نظریهی بازی است.
نظریهی بازی دقیقا یکی از شاخههای فلسفه نیست، اما ذهن افراد را تقویت کرده و به آنها کمک میکند در شرایطی که اطلاعات ناقصی دارند تصمیمات بهتری بگیرند.
اگر مبانی نظریهی بازی را یاد بگیرید بهتر میتوانید تصمیمات حساس زندگی مانند مذاکرات یا معاملات تجاری را مدیریت کنید.
در جایی که تصمیمات یک شخص روی تصمیم شخص دیگر اثر دارد، نظریهی بازی به شما تدبیر و نقشه میدهد تا با چشم عقاب به شرایط پیچیده احاطه داشته باشید.
شناخت این نظریه به شما کمک میکند که بفهمید انگیزهی افراد چیست، برای دستیابی به خواستههای خود چقدر پشتکار دارند و چگونه میتوانید از وجود آنها بهره ببرید.
چون نظرات و استدلالهای اصلی این کتاب با استفاده از روشهای علمی جدید ایجاد شدهاند، معمولا آن را در گروه کتابهای روانشناسی قرار میدهند. اما این کتاب به یک سوال قدیمی از زمان سقراط پاسخ میدهد: چگونه خوب زندگی کنیم؟
همانطور که از نام کتاب پیداست موضوع اصلی آن حالت تچان یا غرقگی است. اگر در کاری غرق شده و از خود بیخود شده باشید (مثلا در بازیها یا در نقاشی) احتمالا میدانید که چه حسی است.
در اینجا میهای چیکسنتمیهایی بسیار عمیق توضیح میدهد که حالت تچان به چه علت رخ میدهد و چگونه میتوان در این حالت قرار گرفت.
اما جالبترین بخش کتاب این است که حالت تچان به فعالیتهای مشخص محدود نمیشود. به گفتهی چیکسنتمیهایی کل زندگی یک شخص را میتوان به شکلی ساماندهی کرد که از لحظهی بیدار شدن تا لحظهی خوابیدن دارای حالت تچان باشد.
ساماندهی زندگی به شکلی که تماما در حالت غرقگی باشید مزایای متعددی دارد. یک مزیتش این است که حس میکنید هدف دارید و چیزی برایتان گنگ نیست. میدانید مقصد کجاست و در هر قدم چه کاری باید انجام داد.
دوم اینکه حتی کارهای روزمره و خستهکننده جذاب و لذتبخش میشوند.
مراحل دقیق این کار در کتاب ذکر شده و نسبتا ساده است.
یکی از دو کتاب اصلی تائوئیسم و شاید کتاب مهمتر این مکتب فکری.
دفتر راه و فضیلت نظریهی تائوئیسم را توضیح داده است، اما چوانگتسی نحوهی به کار بستن آن را نشان میدهد. کتاب مجموعهای است از انواع داستانها، حکایات، افسانهها و دیگر قصههای طنزآمیز و معمولا بیربط. اما همهی این داستانها ماهیت فلسفی دارند و هر کدام یکی از مفاهیم تائوئیسم را ارائه و توضیح میدهند.
دفتر راه و فضیلت یک کتاب نظری است و به شیوهای ضد و نقیض نوشته شده که شاید با سلیقهی هر خوانندهای سازگار نباشد. چوانگتسی برای همهی تفکرات تائوئیسم مثالی از دنیای واقعی میزند که ساز و کار آن را نشان دهد و از این طریق مشکل را برطرف میکند.
بیشتر این داستانها در اصل آزمایشهای فکریاند. یک مثال جالب موقعی است که چوانگتسی خواب میبیند که پروانه شده و مثل یک پروانه رفتار میکند، اما وقتی که بیدار میشود دوباره همان چوانگتسی است. اما نکند او واقعا پروانهای است که خواب میبیند به چوانگتسی تبدیل شده است؟ این سوال ایجاد میشود که اگر نمیتوان بین رویا و واقعیت فرق گذاشت، از کجا مطمئن شویم چه چیزی خواب و خیال و چه چیزی واقعی است.
بقیهی دیدگاههای کتاب نیز به همین شکل مطرح شدهاند و مضمون اصلی همهی آنها اشتباه انسان در تشخیص نیک و بد، بزرگ و کوچک، زندگی و مرگ و انسان و طبیعت است.
چوانگتسی همچنین یک سبک زندگی متفاوت پیشنهاد میدهد که ویژگیهای آن بیتفاوتی، اقدام فیالبداهه و بدون برنامهریزی و سازگاری با طبیعت است. این تغییر مثبتی است در زندگی افرادی که از نظامهای اخلاقی موجود به تنگ آمادهاند، نظامهایی که به انجام وظیفه، فداکاری شخصی و خونسردی بیشتر در قبال مسائل زندگی تاکید دارند.
چرا مغز انسان باهوش است و از خود آگاهی دارد اما یک گودال آب این چنین نیست؟ با وجود این که در سطح اتمی، ترکیب آنها یکسان است.
این کتاب توضیح میدهد که چگونه عناصر بیمعنی (مانند کربن و هیدروژن) تشکیل سیستم میدهند و این سیستمها چگونه میتوانند طی فرآیند ارجاع به خود به خودآگاهی برسند.
اگر عبارت «ارجاع به خود» گنگ به نظر میرسد جای نگرانی نیست، این مسئله طبیعی است. با ذکر یک مثال نشان میدهیم که چرا این فرآیند ارجاع به خود باعث میشود سر از ناکجاآباد در بیاورید:
اگر خداوند قدرت مطلق است، آیا میتواند سنگی بیافریند آنچنان سنگین که خودش هم نتواند آن را بلند کند؟
هوفشتاتر سپس با استفاده از این سیستمهای ارجاع به خود، اصطلاح «حلقهی عجیب» را ابداع میکند که در آن یک فرآیند از مرحلهی الف به مرحلهی ب، سپس به پ، بعد به ت، بعد به ث میرسد اما ناگهان دوباره به مرحلهی الف برمیگردد و بارها این مراحل را تکرار میکند.
هوفشتاتر با نمودار، نظریات ریاضی، بازی با کلمات و معماهای مختلف توضیح میدهد که چگونه تکرار مراحل در حلقههای عجیب به خلق هوشیاری و خودآگاهی میانجامد.
هوفشتاتر به شدت تلاش کرده تا افکار پیچیدهای را که لازمهی درک مفاهیم و بخشهای بعدی کتاب است توضیح دهد، بدی این اطناب این است که ارتباط با موضوع اصلی از دست میرود و فراموش میکنید این کتاب دربارهی چیست.
یکی از شخصیتهای تاریخ فلسفه که بیش از بقیه تفرقه افکن بوده نیچه است.
تفکرات او به کنار گذاشتن همهی اصول اخلاقی گذشته تاکید دارد تا سلسله مراتبی از ارزشهای کاملا جدید ایجاد شود. مخالفان نیچه او را به شکستن پایههای اخلاقی جامعه و ایجاد هرج و مرج متهم کردهاند. از سوی دیگر پیروان نیچه از نظرات او حمایت کرده و این نظرات را در ایدئولوژیهای انقلابی مانند آنارشیسم و فاشیسم به کار بستهاند.
عنصر اصلی کتاب چنین گفت زرتشت ابرانسان است
ابرانسان مظهر اهداف اخلاقی جدیدی برای بشر است که سعی میکند از همهی ارزشهای پیشین رها شود تا باورهای جدیدی را مورد پذیرش قرار دهد که به پیشرفت و ترقی نوع بشر توجه دارد.
این موضوع به لحاظ نظری معقول به نظر میرسد، اما باید توجه داشت که بستگی دارد «پیشرفت» را چه معنا کنیم.
نیچه برای اینکه ارتباط با گذشته را به طور کامل قطع کند، استدلال میکند که «خدا مرده است.» در نظام اخلاقی قدیمی، خدا سرچشمهی اصلی ارزشهای اخلاقی است. خدا که از میان برود، ارزشهای اخلاقی که از او ناشی میشود هم نابود میشوند. سپس این اتفاق یک خلا اخلاقی ایجاد میکند که لازم است با ارزشهای ابرانسان پر شود.
تبدیل شدن به ابرانسان فرایندی طولانی، سخت و رنجآور است. اما کشیدن این رنج برای معنا بخشیدن به موفقیت نهایی ضرورت دارد. گاهی برای اینکه به قله صعود کنیم، اول باید از دره پایین برویم.
بیشتر مردم برای رسیدن به جایگاه ابرانسان از توانایی کافی برخوردار نیستند، به همین دلیل همه جور بهانهای میآورند که زندگی آنها به اندازهی کافی خوب است و نیاز به ارزشیابی ندارد.
در آخر اینکه، برای تبدیل شدن به یک ابرانسان تمامعیار، نهتنها باید رنج را بپذیریم، بلکه باید از آن لذت ببریم.
این به دلیل وجود مفهوم «بازگشت جاودان» در فلسفهی نیچه است که بیان میدارد عملا هر چیزی که تاکنون اتفاق افتاده بارها به صورت بیپایان تکرار میشود. بنابراین اگر زندگی ما پر از درد و رنج است و این زندگی بینهایت تکرار میشود، بهتر است به لذت بردن از این درد و رنج عادت کنیم چون راه دیگری وجود ندارد.
ریچارد داوکینز کتاب ژن خودخواه را در اصل برای پیشرفت رشتهی زیستشناسی نوشت. اما کتاب به نتایج بیشتری دست پیدا کرد: این کتاب زیستشناسی را متحول کرد.
این کتاب شناخت ما را از هویت بیولوژیکی و سرشت حقیقی انسان دگرگون کرد. گویا تاثیر عوامل بیولوژیکی بر رفتار از آنچه تصور میکردیم بیشتر است.
از قضا این کتاب قیل و قال زیادی هم به راه انداخته، ولی خواندن کتابهای جنجالی از همه جذابتر است.
یک کتاب زیستشناسی در فهرست منابع مطالعاتی فلسفی احتمالا گاو پیشانی سفید است، و ممکن است خیلی راحت وسوسه شوید که از آن چشم بپوشید.
اما فلسفه و زیستشناسی در صدد انجام کاری یکسان هستند: توضیح جهان زیر پای ما و قوانین حاکم بر جهان. مطالعهی کتاب ژن خودخواه به نحو احسن شبح درون ماشین [مغز و ذهن انسان درون جسم او] را به ما میشناساند که ماشین در اینجا به جهان طبیعت بهویژه انسان اشاره دارد.
پس از مطالعهی کتاب متوجه میشوید چرا رفتارهایی از موجودات زنده سر میزند که گاهی در سطح فردی هیچ معنایی ندارند.
همچنین درمییابید که فرهنگ انسانی را میتوان به صورت ژنتیکی به بیشمار نسل منتقل کرد. این فرآیند به وسیلهی میم، واژهای که داوکینز اختراع کرد، صورت میگیرد نه توسط معلمان.
شان کارول این کتاب را به عنوان یک فیزیکدان نظریهپرداز اما با دید فلسفی نوشته است. اثری است جاهطلبانه که شناختی فلسفی از کائنات ارائه میدهد.
این کتاب قوانین و نیروهای عمدهی علم فیزیک، منشا پیدایش آنها و فعل و انفعالات بین آنها را توضیح میدهد. مهمتر اینکه سعی میکند دلیل همهی موضوعات، هدف جهان هستی و مقصد آن را بشناسد.
در مباحث فیزیکی واقعیت از داستان خیلی عجیبتر است. مثلا قوانین فیزیک قدیم که بر اشیای بزرگ حکمفرماست (از سنگریزه گرفته تا سیارات و ستارگان) در مقیاس کوانتومی (اتمها، نوترونها، پروتونها و غیره) جوابگو نیستند.
در اندازههای فیزیکی بسیار ریز رفتاری از ذرات سر میزند که هنوز برای انسانها ناشناخته است: ذرهای که موج هم هست، برهمنهی کوانتومی که ذره میتواند همزمان در نقاط زیادی وجود داشته باشد و پدیدههای جالب دیگر.
شان کارول فعل و انفعالات همهی این پدیدهها را به دقت مرور میکند و به این ترتیب درک این مسائل پیچیده را برای افرادی که شناختی معمولی نسبت به جهان پیرامون خود دارند آسانتر میکند.
به نظر کسی که با فلسفه آشنایی ندارد فلسفه چرت و پرت است. قبل از اینکه با جدیت کتابهای فلسفی بخوانم، تصور میکردم که غیرضروری، کسلکننده و حتی عجیب و غریب است. اما با بررسی بیشتر دریافتم که فلسفه واقعا راهحل همهی مشکلات ماست.
هر مشکلی که در زندگی برای شما پیش بیاید، قبل از شما میلیونها، بلکه میلیاردها نفر آن را حل کردهاند. فیلسوفان قبل از ما مشکلات را نوشته و چارهی آنها را پیدا کردهاند. چرا از پیروزی و شکست بقیهی مردم درس عبرت نگیریم و از طرز فکری که با آن به مشکلات خود غلبه کردند استفاده نکنیم؟
عمر ما روی زمین محدود است و بهتر است از زندگی خود حداکثر استفاده را ببریم. یک روش عالی برای انجام این کار یادگیری فلسفهها و نگرشهای دیگر و مورد پرسش و تردید قرار دادن نظرات خودمان است. کافی است روزی چند صفحه از این کتابها بخوانیم تا اطلاعات حساسی دربارهی دنیا بدست آوریم.
خیر. رواقیگری افراد را تشویق میکند که کاملا احساساتی باشند زیرا انسانیت ما به همین احساسات است و احساسات اخلاق خوب میآورد. رواقیان تحت تاثیر شرایط قرار نمیگیرند و عاقلانه تصمیم میگیرند به همین دلیل ممکن است بیاحساس به نظر برسند.
ارسطو، کانت و سقراط همگی فیلسوفان رواقی معروفی هستند و بیشمار کتاب نوشتند که درک آنها آسان است و با خواندن آنها میتوانید زندگی و اخلاق خود را بهتر کنید. با معرفت حاصل از مطالعهی آثار رواقیان شما را به شخص شادتر و راضیتری تبدیل میکند.