

«آموختنِ خواندن، مانند روشنکردن آتش است؛ هر هجایی که تلفظ میشود یک جرقه است.»
جرقهای که ویکتور هوگو در جهان ادبیات شعلهور کرد، او را به یکی از بزرگترین نویسندگان فرانسوی تبدیل کرد. او یکی از پیشگامان جنبش ادبی رمانتیک بود و در طی مسیر شغلی خود که بیش از 60 سال به طول انجامید، رمانها، اشعار، مقالههای نقد، سخنرانیهای سیاسی و نمایشنامههای متعددی در نظم و نثر نوشت. بسیاری از آثار وی با مسائل اجتماعی و سیاسی سروکار دارند؛ و اگرچه بینوایان بدون شک معروفترین رمان اوست، در میان دریای آثار او، تعدادی از کتابهایش هستند که شایسته است در اینجا نامی از آنها برده شود.
ویکتور هوگو برجستهترین نویسندۀ جنبش رمانتیک فرانسه است. او که در آثار خود تحولات سیاسی عصرش را بهصورت داستانهای ماندگار درمیآورد، یکی از بزرگترین تأثیرگذاران در ادبیات فرانسه و یکی از محبوبترین رماننویسان، نمایشنامهنویسان و شاعران زمان خود بود.
رمانها و نمایشنامههای ویکتور هوگو تحسین منتقدان و قدردانیهای زیادی را نه فقط در قرن 19 بلکه در دوران مدرن نیز دریافت کردهاست. دو مورد از کتابهای معروف او «بینوایان» و «گوژپشت نوتردام»، در میان بزرگترین آثار ادبیات کلاسیک جهان قرار دارند.
برای بزرگداشت تولدش و آثار ادبیای که به جهان تقدیم کردهاست، در اینجا 16 تا از کتابهای ویکتور هوگو را که باید حتما درموردشان بدانید معرفی کردهایم.
«کرامول» یکی از نمایشنامههای مشهور ویکتور هوگو است که مقدمۀ آن بهعنوان بیانیهای در حمایت از آزادی هنرمندانه محسوب میشود. او روی ایدههایی که کارش را از اشکال سنتی تئاتر کلاسیک جدا میکنند با استادیِ تمام کار کرده و راه را برای رمانتیسیسم فرانسوی باز میکند. اگرچه ماجرای «کرامول»، در زندگی الیور کرامول کاوش میکند؛ رهبر سیاسی مبارز انگلیسی که کشور را برای مدت کوتاهی بدون وجود حکومت پادشاهی رهبری کرد و در طی آن دوران به لرد فرمانده تبدیل شد.
یکی از اولین رمانهای هوگو «هانس جزیره» داستان مردی به نام هانس را روایت میکند؛ یک رعیت روستایی که در پی انتقام مرگ پسرش است. رمان که در سرزمینی خیالی اتفاق میافتد، تصویری کامل از زمانهای که در آن نوشته شده را ترسیم میکند.
رمان «آخرین روز یک محکوم به اعدام» که سالها پس از انقلاب فرانسه نوشته شد، تلاش ویکتور هوگو برای ایجاد یک جامعه متمدنِ رها از وحشت مجازات اعدام است. داستان، افکار مردی را بازگو میکند که در شرف اعدام است. ویکتور هوگو بهوسیلۀ این روایت سعی میکند تا مخالفت خود را با گیوتین نشان دهد و جامعه را بهخاطر مضحکهای که از آن میسازد نقد میکند.
«گوژپشت نوتردام» یکی از محبوبترین رمانهای سبک گوتیک ویکتور هوگو است که فیلمهای زیادی نیز از آن اقتباس شدهاست. کتاب، داستان عشقی غیرممکن بین کوازیمودو و اسمرالدا را روایت میکند. این کتاب نهتنها سعی دارد تصویر یک پاریس قرون وسطایی را ترسیم کند بلکه میخواهد جامعه را بهخاطر ازیادبردن اهمیت معماری و هنر گوتیک نقد کند. عشق کوازیمودو آنقدر پاک و حقیقی است که بهسختی میتوان نظیر آن را در ادبیات یافت.
«ماری تودور» نمایشنامهای از ویکتور هوگو است که ظهور، سقوط و اعدام فابیانو فابیانی بهدست ملکه ماری اول انگلستان را روایت میکند. مری با وجود این که میخواهد زندگی او را ببخشد، علیرغم میلش رفتار میکند و فابیانو را در برج لندن زندانی میکند. نمایشنامه نه تنها به اوپرا تبدیل شده بلکه فیلمهایی نیز از آن اقتباس شدهاست. منبع عکس:رید بوکز
ویکتور هوگو نه تنها یک رماننویس و نمایشنامهنویس بود، بلکه اشعار متعددی نیز نوشتهاست. ازجمله مجموعۀ اشعاری به نام «اندیشهها» است. شعر، لحظات غمگین ویکتور هوگو را منعکس میکند و مسیرخاطرات او را دنبال میکند. این اثر یک حسب حال است که در این مجموعه شاعرانه، شکل ابیات را به خود میگیرد.
«بینوایان» تاریخیترین داستان ویکتور هوگو محسوب میشود. این رمان شامل ارجاعاتی تاریخی به اشخاص تاریخی برجسته نظیر ژان والژان است و لحظات تاریخی را در قالب حماسی روایت میکند. ماجرای داستان اشکال مختلفی از مولفههایی نظیر جرم، مجازات، شکنجه، مرگ و فلاکت را به تصویر میکشد.
این کتاب فوقالعادهترین کتاب اوست و در عین حال کمتر از همه نیز از آن قدردانی شدهاست. در این کتاب که در طی روزهای تبعیدش در جزیرهای به نام گرنزه نوشته شدهاست، هوگو داستان مردی به نام ژیلیات، یک راندهشده از از جامعه، که عاشق دروشت ، برادرزادۀ یک کشتیدار محلی میشود را روایت میکند. این رمان روایتگر تمام تلاشها و محنتهای یک مرد برای نجات عشق زندگیاش است.
در قالب نمایشنامهای منثور، « مردی که میخندد»، داستان مصیبتهای گوین پلین، یک جوان یتیم با صورتی ناقصشده است که سعی دارد از طریق هنرمندشدن، از زندگی مصیبتبارش فرار کند. کتاب منبع الهامی برای بسیاری از نمایشنامهنویسان، هنرمندان و فیلمسازان است.
«نود و سه» آخرین رمان ویکتور هوگو است که در طی طغیانهای وندی و شوانری، شورشهای ضدانقلاب در 1793 در طی انقلاب فرانسه، رخ میدهد. این داستان با قراردادن سه شخصیت اصلی خود در میانۀ یک آشوب، چهره خشونتآمیز جنگ را به تصویر میکشد.
این اثر، که در انگلیسی به نام The Legend of the Ages شناخته میشود، مجموعهای از اشعار است که موضوعی نسبتاً اساسی را بررسی میکند: تمام تاریخ بشر. به همین خاطر، بسیاری افراد آن را بهعنوان تنها حماسۀ واقعی فرانسوی میشناسند و آن را با کارهایی نظیر ادیسه و بیوولف، برابر میدانند.
هوگو به جای این که تمام و کمال درباره اشخاص تاریخی واقعی تحقیق کند، تصمیم گرفت شخصیتهای خیالیای را که تجسم و نماد دورههایی هستند که از آن آمدهاند، به تصویر کشد. این کتاب در ابتدا قبل از اینکه به اثر جامع فعلی تبدیل شود، بهصورت پروژۀ بسیار کوچکتری آغاز شد؛ و برای دربرگیری همه چیز از تولد انجیل گرفته تا تفتیش عقاید به زمانۀ مدرن هوگو گسترش یافت و این فقط در اولین کتاب از سه مجموعه بود. مجموعۀ نهایی در 1833 چاپ شد و احتمالاً بهترین راه برای شناخت واقعی میزان استعداد هوگو است.
درحالی که بیشتر شما با بینوایان آشنا هستید، ممکن است به همان اندازه با ریشههای آن بیگانه باشید. قبل از این که ژان والژانی باشد، کلود ولگرد بود؛ مرد فقیر دیگری که چون برای سیرکردن خانوادهاش غذا دزدیده بود، به زندان افتاد. کلود به جای این که مانند ژان والژان فرار کند، شاهد زوایای تاریک در گوشه گوشۀ نظام مجازات فرانسۀ قدیم میشود. این اثر که در سال 1834 چاپ شد، یکی از اولین تأملات هوگو دربارۀ امری است که او بخش معیوب جامعه میدانست. مردانی مانند کلود، بیسواد و کاملاً نادیدهگرفتهشده توسط جامعه، در نهایت نمیتوانستند از پس زندگی خود برآیند و به همین خاطر محکوم به رنجکشیدن در زندان بودند. هوگو این را به عنوان یک بیعدالتی بزرگ میدید و بسیاری از نوشتههایش تبدیل به تلاش او برای بهبود این وضعیت شد.
بوگژارگال یکی از مهمترین آثار داستانی استعماری قرن 19 به شمار میرود. این اثر، سالهای آشفتگی اولیۀ انقلاب هائیتی را به تصویر میکشد که توسط بردههایی که خود را آزاد کرده بودند، علیه قانون مستعمراتی فرانسه به راه انداخته شد. داستان بر دوستی بین یک شاهزادۀ آفریقایی که به بردگی گرفته شده، بوگژارگال و یک افسر ارتش فرانسه لئوپولد دوآورنی و تلاش آنها برای حفظ دوستیشان، علیرغم این واقعیت که آنها در دو جناح مخالف میجنگند، تمرکز میکند. رمان در 1791 اتفاق میافتد و بین قیام بردهها و انقلاب فرانسه شباهتهایی مییابد. بعضی این اثر را بهعنوان یک هواداری از سلطنت میبینند و بعضی دیگر بهعنوان یک اثر انقلابی. شما میتوانید خودتان قضاوت کنید.
هنر پدربزرگ بودن یک کتاب شعر است که بینشی منحصربهفرد دربارۀ روابط خانوادگی نویسنده ارائه میدهد. مجموعۀ اشعار از رخدادهای ناگوار، خصوصاً مرگ پسر هوگو و عروسش که سرپرستی نوههایش را برای او باقی گذاشتند، الهام گرفتهاست. علیرغم شرایط غمبار آن، اشعار هوگو در ستایش عشق و مهربانی است که در آن لذت و معصومیت جوانی بر حزن اندوه پیری پیروز میشود. این کتاب اگرچه در اصل در 1877 در فرانسه چاپ شد، بیش از یک قرن طول کشید تا به انگلیسی ترجمه شود و اولین نسخۀ انگلیسی آن در سال 2012 به چاپ رسید.
تاریخ یک جنایت مقالهای سیاسی است که در آن هوگو بهقدرترسیدن ناپلئون سوم و استیلا بر فرانسه را به تفصیل شرح میدهد و شامل حملات خشمآلود او به فرمانروای فرانسه است. این کتاب در طی تبعید سیاسی هوگو نوشته شد و بعد از بازگشت هوگو به فرانسه، در 1877 چاپ شد. این مقاله در فرانسه ممنوع شد اما همچنان تاثیر ژرفی بر مردم داشت. هوگو حمایت خود از طبقۀ کارگر و خوارشمردن ناپلئون سوم و جستوجوی بیامان وی برای قدرت که معمولاً به قیمت جان انسانها تمام میشد را در این اثر ابراز کرد.
باری دیگر هوگو یک چهرۀ تاریخی را به شخصیت یکی از نمایشنامههایش تبدیل میکند. لوکرس بورژیا، در این اثر، زن بدسگالی است که مسمومکردن پسر خودش از او بر میآید. بیان ویکتور هوگو به قدری قابلباور است که برایش بسیار ساده بود تا تصویر مبهم دختر پاپ الکساندر ششم را بیش از پیش مخدوش کند.