

اگر هنگام انجام تکالیف مدرسه، دلایل مختلفی برای خودتان پیدا میکنید که این کار را بعداً انجام دهید، شما تنها نیستید! هر دانشآموزی دوست دارد در مدرسه موفق باشد.
منظور فقط گرفتن نمرات خوب نیست.
موفقیت در مدرسه، همچنین شامل لذت بردن از فرآیند یادگیری و یافتن راههایی برای داشتن یک زندگی متعادل است.
در این مقاله، 30 بهانه رایجی را که دانشآموزان برای تلاش نکردن در مدرسه میآورند، توضیح خواهیم داد.
بهانهها میتوانند به ابزار قدرتمندی برای تخریب موفقیت شما تبدیل شوند. پس مطمئن شوید که هیچ یک از این بهانهها را نمیآورید!
طبیعی است که وقتی از مدرسه به خانه برمیگردید، احساس خستگی کنید.
ایرادی ندارد که استراحت کنید. کارهایی را انجام دهید که هم آرامشبخش و هم انرژیزا هستند، به عنوان مثال، پیادهروی، گوش دادن به موسیقی، فکر کردن درباره اتفاقات روز، خواندن کتاب.
این فعالیتها به شما امکان میدهند در مقایسه با انجام کارهایی که ماهیت «منفعل» دارند مانند تماشای فیلم یا تلویزیون یا گردش در شبکههای اجتماعی، بیشتر تجدید قوا کنید.
اگر برای استراحت، بیشتر فعالیتهای دسته اول را به جای فعالیتهای دسته دوم انجام دهید، میبینید که انرژی بیشتری برای شروع تکالیف خود دارید.
ریموند چندلر یک بار گفت: «هیچ موضوعی کسلکننده نیست، فقط ذهنها هستند که میتوانند کسلکننده باشند.»
منظور او این بود که برای فرد کنجکاو، همه موضوعات جالب هستند.
اگر سؤالات درستی بپرسید و ذهنیت درستی ایجاد کنید، هر موضوعی جالب میشود.
این میل را در خود پرورش دهید که بفهمید هر چیزی چگونه کار میکند، به این ترتیب، فرآیند یادگیری برای شما جالبتر خواهد شد.
هر چیزی که میخواهید در زندگی به دست آورید نیاز به تمرکز، نظم و تلاش مداوم دارد.
اینها عاداتی هستند که باید از دوران مدرسه در خود ایجاد کنید، حتی اگر در آینده از تمام مطالبی که در کلاس یاد گرفتید، استفاده نکنید.
بسیاری از دانشآموزان این را به خود میگویند.
مشکل اینجاست که ترم بعد یا سال آینده، احتمالاً دوباره همین حرف را خواهند زد.
لحظه حال، اینجا و اکنون، تمام چیزی است که به طور قطعی داریم. پس همین الان تغییر مثبت ایجاد کنید!
به دست آوردن هر چیزی در زندگی مستلزم تلاش فراوان است.
ثابت شده است که برای دستیابی به برتری در هر زمینهای معمولاً هزاران ساعت تمرین لازم است.
منظورم این نیست که باید هزاران ساعت را صرف تکالیف خود کنید، اما نکته اینجاست که هیچ چیزی آسان به دست نمیآید. با انجام کارهای لازم، ماهر و باسواد میشویم.
طبیعی است که موضوعات خاصی را ترجیح دهید. اما نباید از موضوعاتی که دوست ندارید غافل شوید.
راهی برای «دوست شدن» با موضوعاتی که دوست ندارید پیدا کنید. یکی از راههای انجام این کار این است که محدودهای را بیابید که این دو دسته با هم همپوشانی دارند.
برای مثال، فرض کنید موسیقی را دوست دارید اما از ریاضی متنفرید.
آیا میدانستید که موسیقی بر اساس ریاضیات است؟ اوکتاوها، آکوردها و گامها همه بر اساس مفاهیم ریاضی هستند. حتی اگر ریاضی را دوست ندارید، باز هم باید هر روز از آن استفاده کنید.
یا فرض کنید که ریاضی را دوست دارید اما از تاریخ متنفرید. سعی کنید تاریخ ریاضیات را از زمان فیثاغورث تا به امروز مطالعه کنید.
در طول زندگی، کارهای زیادی وجود خواهند داشت که از انجام آنها متنفرید. اما باید بدون توجه به احساسی که دارید، برای انجام آنها احساس مسئولیت کنید.
برای اینکه از معلمان خود بیاموزید، نیازی نیست که آنها را دوست داشته باشید.
به جای تنفر از معلم، روی تسلط بر مطالب تمرکز کنید.
به علاوه، این یک واقعیت ناگوار در زندگی است که همیشه افرادی در زندگی شما وجود خواهند داشت که آنها را دوست ندارید، از رئیستان گرفته تا همکلاسی و همکاران و شاید حتی اعضای خانواده.
بنابراین، به مدرسه بهعنوان یک محیط آموزشی برای یادگیری نحوه کنار آمدن با مردم حتی اگر آنها را دوست ندارید، نگاه کنید.
این یک مهارت اساسی در زندگی است!
ممکن است در نگرانی بیش از حد اینکه از کجا باید شروع کنم گیر کنید.
اغلب اوقات، شروع کردن سختترین بخش فرآیند یادگیری است. پس باید راهی برای برداشتن اولین قدم پیدا کنید.
حتی اگر احساس میکنید که میخواهید تکالیف مدرسهتان را به جای ابتدا از نیمه شروع کنید، این کار را انجام دهید.
هرکسی که در هر زمینهای سرآمد میشود، با تعهد و سختکوشی به آنجا رسیده است.
یوتیوبرهای موفق، اینفلوئنسرها، گیمرها و غیره همگی بسیار بیشتر از آنچه تصور میکنید، تلاش میکنند.
از هر فرصتی در مدرسه برای کسب این نوع اخلاق کاری استفاده کنید چون تا آخر عمر به دردتان میخورد.
دانشآموزان اغلب به خود برچسب «از نظر تحصیلی خوب نیست» میزنند، چون در یک امتحان خاص عملکرد خوبی نداشتند. این کار باعث ایجاد چرخهای منفی میشود که ممکن است سالها ادامه یابد.
اما این باورهای منفی شما را عقب میاندازند و به گرفتن نمرات بد دامن میزنند.
وقتی به جای فکر کردن درباره اینکه میخواهید چه نمراتی کسب کنید، بیشتر روی فرآیند یادگیری تمرکز کنید، به دنبال آن نمرات بهتری نیز دریافت خواهید کرد.
همیشه کارهایی وجود دارند که ترجیح میدهید به جای تکالیف مدرسه، آنها را انجام دهید.
اما همه چیز به این سؤال برمیگردد که اکنون چه میخواهید و چه چیزی را بیشتر میخواهید.
چیزی که اکنون میخواهید این است که خوش بگذرانید، اما چیزی که بیشتر از همه میخواهید این است که از توانایی خود حداکثر استفاده را برده و دانشی را به دست آورید که به شما امکان داشتن دستاوردهای بیشتری را میدهد.
اگر میخواهید زندگی ارزشمندی داشته باشید، گاهی اوقات لازم است که تفریح کمتری داشته باشید و در عوض کارهای هدفمندتری انجام دهید.
در درازمدت از این تصمیم پشیمان نخواهید شد.
همه والدین نگران آینده فرزندان خود هستند. آنها بهترینها را برای فرزندانشان میخواهند.
بنابراین، اگر میبینید که والدینتان مدام شما را تحت فشار قرار میدهند تا عملکرد بهتری داشته باشید، به یاد داشته باشید که به این دلیل است که آنها شما را بیش از آنچه درک میکنید، دوست دارند.
در عین حال، میتوانید با آرامش احساسات خود را با آنها در میان بگذارید تا بتوانید در مورد مسائل مربوط به مدرسه به درک متقابل برسید.
اگر دوستانتان باعث حواسپرتی هستند، یک گروه مطالعه متشکل از دانشآموزان سختکوش تشکیل دهید.
دوستانی که انتخاب میکنید یا شما را میسازند یا میشکنند، پس عاقلانه انتخاب کنید.
این ترس قابل درک است. بالاخره وقتی در مدرسه خوب عمل کنید، توجهات را به خود جلب خواهید کرد.
این توجه ممکن است مورد استقبال قرار نگیرد، به خصوص اگر دیگران شما را بچهمثبت یا بیعرضه خطاب کنند.
متوسط بودن و متمایز نشدن ایمنتر است.
اما آیا شما میخواهید اینگونه زندگی کنید؟
به افرادی فکر کنید که آنها را تحسین میکنید، نویسندهها، کارآفرینها، بازیگران یا سیاستمداران.
آیا آنها از متمایز شدن میترسیدند؟ شاید در ابتدا میترسیدند. اما اگر تسلیم این ترسها میشدند، آیا در جایگاه کنونی خود بودند؟
یادگیری اینکه به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیت ندهید، مهارتی اساسی است که در مدرسه و زندگی به شما کمک میکند.
احتمالاً والدین شما هنگام عصبانیت این را میگویند، اما منظورشان این نیست.
میدانم شنیدن چنین حرفی آزاردهنده است، اما به یاد داشته باشید که تاریخ مملو از افراد موفقی است که به آنها گفته شده بود توانایی لازم را ندارند.
مدیر مدرسه آلبرت انیشتین یک بار در گزارش مدرسه نوشت: «او هرگز به جایی نمیرسد.»
والت دیزنی از کار خود در روزنامه اخراج شد چون او «تخیل» نداشت.
اگر مدیران یا مسئولان در گذشته چیزهای دلسردکنندهای به شما گفتهاند، آنها را ببخشید و ادامه دهید.
اجازه ندهید آن کلمات آزاردهنده شما را از استفاده حداکثری از مواهب و استعدادهایتان باز دارد.
خانه شما ممکن است گاهی اوقات پرسروصدا باشد، به خصوص اگر خواهر و برادر کوچکتر داشته باشید.
اما همیشه میتوانید کاری انجام دهید: از گوشگیر یا هدفونهای نویزگیر استفاده کنید یا تکالیف مدرسه را در جای دیگری انجام دهید.
فرقی نمیکند چند سال سن داریم، فشار همسالان نقش مهمی در شکلگیری رفتار ما دارد.
اما در نهایت، ما مسئول کارهایی هستیم که در زندگی خود انجام میدهیم، نه آنچه دیگران در زندگی خودشان انجام میدهند.
سعی کنید اطراف خود را از افرادی پر کنید که شما را به سمت تعالی سوق میدهند.
تمام تلاش خود را به کار گیرید تا اینقدر نگران نباشید که دیگران در مورد شما چه فکری میکنند.
زمانی معلمی درباره رولد دال که یک نویسنده مشهور و جهانی شد، نوشت: «این پسر یکی از دانشآموزان احمق و بیسواد این کلاس است».
در گزارش مدرسه درباره جان گوردون آمده بود که علم «هدر دادن وقت او» خواهد بود. گوردون در سال 2012 برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی شد.
واقعیت این است که هیچ کسی نمیداند شما چه تواناییهایی دارید، حتی خودتان.
اما اگر تا جایی که میتوانید سخت کار کنید، تا جایی که میتوانید یاد بگیرید و به دیگران کمک کنید، شکی نیست که موفق خواهید شد. اینها قوانین مهم برای موفقیت در زندگی هستند!
درک نکردن مطالب شرمآور نیست.
اصلاً به همین دلیل است که به مدرسه میرویم؛ برای یادگیری مفاهیمی که قبلاً یاد نگرفتهایم.
پس وقتی چیزی را متوجه نمیشوید از پرسیدن از معلم خجالت نکشید.
اگر چیزی را متوجه نشدید، به احتمال زیاد افراد دیگری نیز در کلاس هستند که آن را درک نمیکنند.
اگر از سؤال پرسیدن در کلاس خجالت میکشید، خارج از کلاس با معلم خود صحبت کنید.
موفقیت در مدرسه فقط به معنی گرفتن نمرات بهتر در امتحانات نیست.
بلکه شامل کسب و تقویت مهارتهایی است که بعداً در زندگی به آنها نیاز خواهید داشت، مانند مدیریت، ابتکار عمل و کار گروهی.
از طریق فعالیتهای فوقبرنامه فرصت کسب این مهارتها را خواهید داشت.
بنابراین، در کار گروه، باشگاه یا سازمان خود مشارکت کنید. هم دیگران و هم خودتان از این کار سود خواهید برد.
ببینید آیا واقعاً مطالب را درک میکنید. به راحتی میتوان تصور کرد که چیزی را درک میکنیم، اما ممکن است این درک کاملاً سطحی باشد.
و اگر مطمئنید که مطالب را درک میکنید، چرا جلوتر نروید و به مفاهیم چالشبرانگیزتر نپردازید؟
حتی اگر این مفاهیم جزء موارد امتحانی نباشند، دانش بیشتری کسب خواهید کرد و دانش هرگز به هدر نمیرود!
اگر در درسی ضعف دارید، میدانید که باید زمان بیشتری را برای مطالعه آن صرف کنید.
هر دانشآموزی در برخی دروس قوی و در برخی دیگر ضعیف است. با کار کردن روی نقاط ضعفتان، قدرت ذهنی برای انجام کارها را به دست خواهید آورد، حتی اگر باعث ناراحتی روانی شما شود.
به نظرم، این یکی از با ارزشترین تواناییهایی است که باید در زندگی داشته باشیم.
کلاس درس ممکن است طولانی و خستهکننده باشد، به خصوص اگر معلم در کلاس مشارکتی نداشته باشد.
اگر نمیتوانید کل مدت کلاس را تمرکز کنید، میتوانید هر بار دورههای زمانی کوتاهتری را در کلاس تمرکز کنید.
به عنوان مثال، میتوانید یک تایمر را هر بار روی 20 دقیقه تنظیم کنید و در آن 20 دقیقه کاملاً به کلاس توجه کنید. سپس قبل از شروع دوره بعدی «تمرکز»، چند دقیقه استراحت کنید.
به تدریج، میتوانید طول هر دوره تمرکز را افزایش دهید.
البته، توصیه میکنم به معلم خود نگویید که از این روش استفاده میکنید.
این رویکرد بهتری است در مقایسه با اینکه به خودتان بگویید این کلاس جالب نیست و اصلاً به آن توجه نکنید.
بله، موضوعات زیادی برای یادگیری وجود دارد و ممکن است طاقتفرسا به نظر برسد.
این به این معنی است که شما برای همگام شدن با تکالیف مدرسه، مدیریت پروژههای خود و… نیاز به برنامهریزی دارید.
اگر نکات ذکرشده در این مقاله را به کار ببرید، مطمئنم که دانشآموز منظم و کاریتری خواهید بود.
همه از شکست میترسند. این چیزی است که هر دانشآموزی باید با آن دستوپنجه نرم کند.
شاید تلاش نکردن بهجای تلاش کردن و احتمالاً شکست خوردن، بیخطرتر به نظر برسد.
اما چیزی که خیلی بدتر از شکست خوردن است این است که به گذشته نگاه کنید و ببینید که اصلاً تلاش نکردهاید. این ریشه افسوس خوردن است که در افراد بیشماری وجود دارد.
علاوه بر این، شکست فقط داستانی است که شما در ذهن خود میسازید. به جای اینکه به شکست فکر کنید، به تجربه کردن فکر کنید.
اگر مطابق انتظار عمل نکنید، میدانید که آن «تجربه» جواب نداده است. بنابراین در آینده باید رویکرد یا راهکار متفاوتی اتخاذ کنید.
با تغییر دیدگاه خود نسبت به شکست، متوجه خواهید شد که صرف نظر از نمراتی که کسب میکنید، تلاش شما بخش مهمی از فرآیند یادگیری است.
البته با دیدگاهی سالمتر درباره شکست، مطمئناً به نمرات بهتری نیز خواهید رسید.
انگیزه داشتن عالی است. اما نمیتوانید انتظار داشته باشید که همیشه (یا حتی بیشتر اوقات) انگیزه داشته باشید.
حتی مبتکرترین و موفقترین افراد جهان نیز فقط بعضی مواقع احساس انگیزه میکنند.
اگر فقط زمانی دست به کار شوید که انگیزه دارید، عادات مطالعه شما ناهماهنگ خواهند بود.
روال، سیستم و عادات لازم را ایجاد کنید و خواهید دید که حتی اگر انگیزه ندارید، میتوانید به کارتان برسید.
همانطور که جیمز کلیر اشاره میکند: «شما به سطح اهداف خود نمیرسید؛ بلکه تا سطح سیستم و برنامه خود سقوط میکنید.»
خواب برای داشتن ذهن و بدن سالم حیاتی است. اما بیشتر دانشآموزان به اندازه کافی نمیخوابند.
برای اینکه بتوانید به خوبی استراحت کنید به حداقل 8 تا 9 ساعت خواب در شب نیاز دارید. اگر دائم خستهاید، برنامه خواب مناسبی داشته باشید.
تغییر یکباره برنامه خواب آسان نیست، بنابراین به تدریج این کار را انجام دهید. به عنوان مثال، میتوانید هر شب فقط 10 تا 15 دقیقه زودتر به رختخواب بروید.
همه ما به یک اندازه زمان داریم: 24 ساعت در روز.
اما قطعاً متوجه شدهاید که برخی از افراد در همین مدت زمان دستاوردهای بسیار بیشتری دارند.
دلیلش این است که این افراد اولویت و تمرکز دارند. اولویتبندی یعنی درک اینکه چه چیزی مهم است و چه چیزی مهم نیست.
اگر احساس میکنید زمانی برای مطالعه ندارید، احتمالاً به این دلیل است که اولویتهای شما مشخص نیست.
وقتی اولویتهایتان مشخص باشد و مطابق با آنها عمل کنید، مطمئنم که زمان کافی را برای تبدیل شدن به دانشآموزی ممتاز دارید.
انجام کار در آخرین لحظه به این معنی است که باعجله کار میکنید.
بنابراین، زمانی برای بررسی اشتباهات نخواهید داشت و تمام تلاش خود را به کار نمیگیرید.
علاوه بر این، وقتی در آخرین لحظه کار را انجام میدهید، استرس خواهید داشت!
مطمئنم در حال حاضر به قدر کافی استرس در زندگیتان دارید، بنابراین کارها را زودتر از موعد انجام دهید.
اگر احساس میکنید که معلمتان مطالب را به درستی توضیح نمیدهد، از آن به عنوان بهانهای برای عدم یادگیری استفاده نکنید.
در عوض، خارج از کلاس سراغ معلمتان بروید و سؤالاتی که دارید را با او در میان بگذارید. معلمتان خوشحال خواهد شد که مطالب را برای شما مرور کند.
اگر این کار مؤثر نبود، میتوانید از منابع آنلاین مانند آکادمی خان برای یادگیری مطالب استفاده کنید.
کدام یک از این 30 بهانه برای شما آشنا بود؟
آیا بهانهای در این فهرست وجود دارد که همین امروز باید آن را متوقف کنید؟
اگر چنین است، تصمیم بگیرید که آنها (و همچنین هر بهانه دیگری در رابطه با انجام ندادن تکالیف مدرسه) را کنار بگذارید و مسئولیت کامل تحصیل و زندگی خود را بپذیرید.
در تصمیمگیری برای اینکه دیگر بهانه نیاورید آزادی عمل دارید، پس بهتر است این آزادی را هم خودتان تجربه کنید!
این مقاله را دوست داشتید؟ لطفاً آن را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.