

به نظر من رمانهای دراماتیک همیشه بهترین هستند. من عاشق ترکیب احساسات با داستانهای جذابی از بقا، عشق و مرگ هستم.خواندن این آثار یک روش عالی برای استفاده از زمان مطالعهمان است. کتابهای زیادی در این ژانر وجود دارد اما من واقعاً میخواستم که ده مورد از بهترین آنها را در این فهرست ذکر کنم.
یک رمان دراماتیک رمانی است که در آن ملودرام اتفاق میافتد. ملودرام میتواند شامل حالتهای احساسی شدید، توصیفهای طولانی از نمادسازی و ویژگیهای اخلاقی/مذهبی در میان برخی از شخصیتهای خاص داستان شود که در نهایت به نظر میرسد که شخصیتهای دیگر را به مسیر اشتباهی میکشد. رمانهای دراماتیک همچنین میتوانند شامل تراژدیها، رمانهای حماسی، داستانهایی از جنگ و داستانهای آموزشی و اخلاقی باشند. رمانهای دراماتیک به خاطر چیزهایی که در مورد آن نوشته میشوند معروف نیستند، بلکه بیشتر به خاطر روشی که نوشته میشوند شهرت دارند. رمانهای دراماتیک معمولاً به سبک خاصی نوشته میشوند که به طور آشکاری تمام احساسات را به یکباره به مخاطب منتقل میکنند. این یک ایدۀ عالی است و به همین خاطر من کتاب هایی را که فهرست موردعلاقۀ شخصی من را تشکیل میدهند معرفی میکنم.
وقتی نگاهی به رمانهای دراماتیک میاندازم، همیشه به نمایشنامههای شکسپیر و کمدی الهی دانته فکر میکنم که همیشه مملو از احساسات و شرایط انسانی زمان خود بودهاند. نمایشنامههایی مانند «هملت» و «دکتر فاستوس» مارلو به نظر میرسد از نظر تجربۀ انسانی واقعاً هیجانانگیز باشند. به نظر میرسد که آنها واکنش دقیق انسان را بر اساس شخصیت، کاراکتر و گفتگو میدانند. وقتی رماننویسی محبوبتر شد، من معتقدم که این سبک کار با نثر آمیخته شد و در بیان داستانی با روایتهای مختلف کارآمدتر شد و در عین حال مخاطب را به سفری طولانی برد که میتواند سالها و سالها در آن بماند. اکنون، ما در نقطهای هستیم که بهترین رمانهای تاریخ نوشته شده و به چاپ رسیده است. واقعا چیز زیبایی است که ما شاهد آن هستیم.
خوب، بدون فوت وقت برویم به سراغ بهترین رمانهای دراماتیکی که من تا به حال خواندهام. دراماتیک بودن در مورد احساسات و شرایط انسانی چیز درخشانی است و این کتابها آن را به خوبی انجام دادهاند.
من این کتاب را برای اولین بار بیش از ده سال پیش خواندم و صادقانه بگویم که آن موقع توانست ذهنم را کاملاً به خودش مشغول کند. من چند سال است که این کتاب را تدریس میکنم و آن هنوز هم من را تحتتأثیر قرار میدهد. برخی از قسمتهای این کتاب به گونهای است که باعث میشود که شما آن را زمین بگذارید و یک نفس عمیق بکشید، چون خواندن حرفهای ویکتور فرانکنشتاین در مورد اشتباهات و محاسباتش به شدت شما را تحتتأثیر قرار میدهد. این اثر یک نمونۀ کلاسیک و احتمالاً یکی از محبوبترین آثار است. فرانکنشتاین یک دستاورد درخشان از ادبیات عالی و یک اثر هنری کامل از ادبیات در نامههای رابرت والتون تا روایتهای فرانکنشتاین و هیولا است و باز هم نفس شما را حبس میکند.
10%
کتاب فرانکنشتاین نشر نی
32,000 تومان
28,800 تومان
من این اثر را نیز برای اولین بار حدود ده سال پیش خواندم و باید صادقانه بگویم که اولین باری که آن را خواندم کاملاً از آن متنفر شدم. دو سه سال بعد وقتی دوباره آن را خواندم، عاشقش شدم و قدرت و وقار شخصیتهای آن را تحسین کردم. من به تحسین شخصیت برتا میسون پرداختم و به دانستن چیزهای بیشتری در مورد او علاقهمند شدم. هر صفحهای از آن را که دربارۀ «زن دیوانهای در اتاقک زیرشیروانی» نوشته شده بود با علاقه دنبال میکردم. با توجه به چیزی که همیشه در مورد آن گفته میشد، من این اثر را به عنوان یک داستان عاشقانه یا یک داستان آموزندۀ اخلاقی ندیدم بلکه جین ایر داستان زنی است که یاد میگیرد شرایطی را که دارد تحمل کند. او احتمالاً یکی از تحسینشدهترین زنان در تمام آثار داستانی است.
10%
کتاب جین ایر نشر نی
156,000 تومان
140,400 تومان
15%
کتاب جین ایر- جلد دوم عاشقانه های کلاسیک نشر افق
73,000 تومان
62,050 تومان
15%
کتاب جین ایر- جلد اول عاشقانه های کلاسیک نشر افق
88,000 تومان
74,800 تومان
فکر میکنم این داستان را قبلاً معرفی کرده باشم. من وقتی حدود ۱۱ سال داشتم، این کتاب را در قفسۀ کتابخانۀ مدرسه پیدا کرد اما مسئولین کتابخانه به من اجازه ندادند آن را بخوانم چون این کتاب برای افراد بالای ۱۵ سال بود. من پنج سال بعد را تقویمم علامت زدم تا وقتی من ۱۶ سالم شد فراموش نکنم که آن کتاب را بخوانم. دقیقاً همین اتفاق افتاد. وقتی ۱۶ ساله شدم، بینوایان را خواندم و مدتی طول کشید، اما این تبدیل به یکی از بهترین تجربیاتی شد که تا به حال از یک رمان فرانسوی داشتهام. این یکی از آن کتابهایی است که اگر آن را خیلی سریع بخوانید روند قصه را از دست میدهید. شما خواهید خواست همه چیز را، داستان همۀ شخصیتها را و همۀ قسمتهای شورش و انقلاب را ذره ذره بچشید. این اثر یکی از آن کتابهایی است که شما برای باقی عمرتان در ذهنتان نگه خواهید داشت.
10%
کتاب بینوایان | دو جلدی انتشارات نگاه
345,000 تومان
310,500 تومان
10%
کتاب بینوایان – مجموعه ی دو جلدی نشر افق
69,000 تومان
62,100 تومان
10%
کتاب بینوایان – جلد 1 رمان های جاویدان جهان نشر افق
67,000 تومان
60,300 تومان
15%
کتاب بینوایان – جلد 2 رمان های جاویدان جهان نشر افق
95,000 تومان
80,750 تومان
اولین باری که این کتاب را خواندم حدود ۱۸ سال داشتم و این کتاب را به این خاطر انتخاب کرده بودم چون اخیراً رمانهای فرانسوی را میخواندم. من هرگز راجع به این کتاب چیزی نشنیده بودم اما راجع به امیل زولا شناخت کمی داشتم. من نسخۀ قدیمیتر این کتاب را خواندم و با خودم فکر کردم که این یکی از حساسترین تجربیات روانشناسی است که تا به حال داشتهام. این اثر یک شاهکار بود و آن قدر چیزی را در خودش جای داده بود که اگرچه طولانی نبود اما باز هم فقط مقدار زیادی اطلاعات به خواننده منتقل میکرد. شخصیتها به قدری آسیبدیده و زجرکشیده بودند که خواننده فکر میکرد در حال خواندن یکی از تراژدیهای شکسپیر است. خدای من، اجازه دهید از آخر آن به شما چیزی نگویم و فقط به این موضوع اشاره کنم که بعد از خواندن آن خواهید گفت این اثر را قطعاً شکسپیر نوشته است. ترز راکن اثر زیبایی است!
دریانوردی که از چشم دریا افتاد یکی از احساسیترین آثاری بود که تا به حال خواندهام. این کتاب ماجرای پسری را روایت میکند که باید با مرد جدیدی که وارد زندگی مادرش شده است ارتباط برقرار کند و این جریان را با دوستانش که کمی قانونشکن هستند در میان میگذارد. نامزدی و ورودی این مرد به زندگی پسر باعث درگرفتن خصومتهایی بین پسران دیگر گروه با پدرانشان میشود. نبورو (شخصیت اصلی) آرزوی مرگ این مرد جدید را در سر میپرورد و در همین متوجه میشود که براساس قانون کودکان زیر ۱۴ سال را نمیتوان مجازات کرد. او با اعمالش سرنوشت خود را خواهد نوشت.
این کتاب را اولین بار زمانی که ۱۶ ساله بودم خواندم و آن فوقالعاده بود. سرخ و سیاه داستان مردی به نام جولیان است که از میان صفوف اجتماعی فرانسه برای کار سخت و مبارزهطلبی فراخوانده میشود، در حالی که او یک ریاکار به تمام معنا و تا حدی یک متجاوز روانی است. به نظر من او یک شخصیت غولآسا است اما استاندال آن را به قدری خوب نوشته است که به نظر میرسد این کلمات را در مورد فرانسه استفاده کرده باشد و هیچکس دیگر نمیتواند این کار را انجام دهد. به نظر میرسد که جولیان یک نمونۀ کوچکشده از ریاکاری بدنۀ دولت فرانسه است و اینکه چگونه در نهایت نیاز به تغییر و یا چیز دیگری دارد.
این رمان همیشه موردعلاقۀ من بوده است و اگر شما هم آن را بخوانید متوجه دلیل علاقۀ من خواهید شد. این یک داستان پرجنبوجوش از بقا و اراده برای تغییر زندگی است. این اثر یک داستان شگفتانگیز در مورد مردی است که به حال خود رها شده و اراده میکند تا از این شرایط سخت در دریا عبور کند و بتواند زندگی کند. افراط و تفریط در تجربههای انسانی در آثار مارکز زیاد دیده میشود اما این رمان یکی از زیباترین آثاری است که من تا به حال خواندهام. زمانی که حدود ۱۶ سال داشتم آن را خواندم و آن لحظات را هیچ چیز دیگری عوض نمیکنم.
این اثر یکی از رمانهای موردعلاقۀ من در کل دنیا و بخشی از مجموعۀ داستانی موردعلاقۀ من به نام مجموعۀ خونآشام نیز به شمار میآید. زمانی که حدود ۱۴ سال سن داشتم خواند این مجموعه را شروع کردم (یعنی یک دهه قبل از زمانی که این مقاله نوشته شده است). این مطالعه یکی از بزرگترین تجربیات زندگی من بود. بعد از خواندن «مصاحبه با خونآشام» صادقانه بگویم که در دام لستات افتادم و خواستم که در مورد وجود او چیزهای بیشتری بدانم. وقتی این رمان را خواندم تا حدی شوکه شدم که نتوانستم کوچکترین حرفی بزنم. لستات بیشتر اوقات احساساتی میشد و به شدت رنج میکشید. این ماجراها فقط باعث میشود که شما با او همدردی کنید و درک کنید که چرا او اینگونه است و دائم این حرف را میزند: «من قصد دارم به تو حق انتخابی را بدهم که خودم هرگز نداشتهام…».
اگر این را خوانده باشید حتما خواهید گفت که این یکی از دراماتیکترین آثاری است که تا به حال خواندهاید. من اولین بار این اثر را در 15 سالگی خواندم اما داستان توماس ساتپن هنوز هم در خاطرات من حک شده است. این رمان که بزرگترین اثر ویلیام فالکنر است، سالها یک تراژدی گوتیک جنوبی بوده است. این یک داستان درخشان و تقریباً به سبک آثار شکسپیر با تمام احساسات تجربۀ انسانی، شرح کاملی از یک چشمانداز ناهموار و نیاز به زمین و تمام مسائل و آلودگیهای مالی است که شما میتوانید به آن فکر کنید. آبشالوم، آبشالوم! داستان یک شخصیت برجسته را تعریف میکند که حول محور شکوه و طمع میچرخد. من بیشتر از این نمیتوانم به توصیف آن بپردازم و شما خودتان باید آن را بخوانید.
این کتاب تنها کتابی نیست که به آرامی به عمق روح نفوذ میکند. این کتابی است که شما را از آغاز تا پایان از نظر احساسی تحتتأثیر قرار میدهد؛ از همان آغاز که ابلانسکی هنگام رابطهای پنهانی با همسرش، دالی رسوا میشود تا آنا که اغلب اوقات با ورانسکی ارتباط برقرار میکند و به دام انداختن روح لوین در خانۀ بزرگش در بخش ۱، فصل ۲۷ تا همۀ راههای اجتنابناپذیر تا انتها. این اثر از ابتدا تا انتها یک رمان ویرانگر است. اغلب به عنوان بزرگترین رمان که تا به حال نوشته شده است شناخته میشود اما آن تنها یک داستان و یک تجربه نیست. این کتاب میتواند طبیعت شما را تغییر دهد و شما را به یک انسان کاملاً متفاوت تبدیل کند. من این کتاب را بارها خواندهام، اما اولین بار در ۱۶ سالگی به سراغ آن رفتم. این یکی از آن کتابهایی بود که فکر میکردم شاید بخشهایی از آن را فراموش کنم، بنابراین از آن یادداشتبرداری کردم، از روی آن نوشتم، نکاتی را یادداشت کردم و در پایان، از نظر احساسی کاملاً تخریب شدم.
الیزا مک دختر فوقالعادهای بود. او با پانزده سال سن کوچکترین فرد خانواده به حساب میآمد. خانواده، دوستان و معلمانش او را بسیار دوست داشتند. او به همراه نامزدش یک زوج عالی نوجوان بودند. چند روز بعد از پایان تعطیلات تابستانی تمام زندگی او دستخوش تغییر میشود.
و سپس او رفته است.
بررسی کتاب:
این اثر خوب نوشته شده بود و شما را میخکوب میکرد. در این اثر برخلاف سایر کتابهای ژانر تریلر هیچ شخصیت پنهانی وجود نداشت و من این را دوست داشتم. شما میتوانید تقریباً تمام رازهای آن را کشف کنید اما باز هم در آخر داستان شوکه میشوید. این عالی است.
منتقد آمازون:
یک جریان داستان عالی. من از همه چیز آن لذت بردم. شما افراد شرور، قربانیان، قهرمانان و گاهیاوقات یک ترکیب عجیب از هر ۳ را در یک شخصیت میبینید و این واقعاً جذاب است.
ممفیس، سال 1939. ریل فلاس دوازده ساله به همراه چهار خواهر و برادر کوچکش زندگی سرشار از شادمانی را در خانۀ قایقیشان در رودخانۀ میسیسیپی تجربه میکنند. در یک شب طوفانی که پدرشان مجبور میشود تا مادر خانواده را به بیمارستان برساند، ریل تا بازگشت پدر و مادر مسئول نگهداری از بچه ها میشود. اما پس از مدتی چند غریبه از راه میرسند و به زور وارد خانه میشوند. افرادی که به نظر میرسد باید از یتیمخانۀ تنسی آمده باشند، به بچهها قول میدهند که خیلی زود آنها را پیش پدر و مادرشان برمیگردانند، اما بچهها خیلی زود متوجه حقایق تاریک پشت پرده میشوند. ریل تحت اسارت مدیر ظالم یتیمخانه میجنگد تا خواهران و برادرانش را در دنیایی که پر از خطر و ناامنی است در کنار هم نگه دارد.
بررسی کتاب:
این یکی از سختترین کتابهایی بود که تا به حال خوانده بودم. موضوع داستان آزاردهنده و فراموشنشدنی است. چیزی که شما را وادار به خواندن میکند این است که این اثر بر اساس واقعیت نوشته شده است. با این وجود این کتاب بسیار خوب نوشته شده و کنار گذاشتن آن کار سختی است. من پایان امیدبخش آن را ارزشمند میدانم زیرا تا حدودی توانست درد و رنج ناشی از موضوع اصلی را تسکین دهد.
منتقد آمازون:
این اولین کتابی بود که من از لیسا وینگیت خواندم و سپس آثار دیگر او را هم جستجو کردم. این کتاب عالی بود! موضوع داستان خیلی سخت و ناراحتکننده بود و من پیش از شروع آن را میدانستم. من نمیتوانستم آن را زمین بگذارم چون میخواستم بفهمم داستان چگونه به پایان میرسد. کتاب باشکوهی بود، اکنون خوشحال هستم که آن را خواندم!
سالهاست که شایعۀ حضور دختری به نام «دختر مرداب» ساکنین شهر کوچک و دنج بارکلی کو واقع در کارولینای شمالی را دچار وحشت و اضطراب کرده است. در اواخر سال ۱۹۶۹، زمانی که جسد مردی خوشقیافه به نام چیس اندروز پیدا میشود، مردم بومی منطقه آن قتل را به دختر مرداب با نام واقعی کایا کلارک نسبت میدهند و به او شک میکنند. اما شخصیت واقعی کایا با آنچه که مردم میگویند کاملاً فرق دارد. این دختر حساس و باهوش، سالهای سال است که تنها در مردابی زندگی میکند که نامش را خانه گذاشته است، دوستی به جز مرغاندریایی ندارد و از شنهای ساحل درس آموخته است. بعد از سالها زمان آن میرسد که که موردتوجه کسی واقع شود و عاشق شود. وقتی دو نفر از مردان جوان شهر مجذوب زیبایی بینظیر او میشوند، کایا زندگی جدیدی را آغاز میکند تا اینکه اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد…
بررسی کتاب:
این اثر یکی از تأثیرگذارترین، دلسوزانهترین و احساسیترین آثاری بود که تا به حال خواندهام. من این کتاب را تنها به این دلیل خواندم که دلیا را ملاقات کرده بودم و کتابهایی را که او به همراه همسرش مارک اونز در مورد طبیعت وحشی نوشته بود خوانده بودم. وقتی مطالعۀ جایی که خرچنگها آواز میخوانند را آغاز کردم تا چند روز فقط به آن فکر میکردم.
منتقد آمازون:
محشر! من جایی که خرچنگها آواز میخوانند را به تازگی تمام کردم و باز هم چیزی که میتوانم بگویم این است: محشر! این کتاب پر از احساس بود. کتابهای محدودی را نگه میدارم تا بعد باز هم آنها را بخوانم. این اثر را نیز در کتابخانهام گذاشتم.
زندگی لارا عالی به نظر میرسد. او یک شوهر مهربان به نام ماسیمو و پسر کوچک بانمکی به نام ساندرو دارد و در خانهای خوب زندگی میکنند. لارا چیزی را در مورد ماسیمو میداند. چیزی که او نمیتواند به کس دیگری بگوید یا اگر بگوید هر چیزی که برایش سخت کار کرده است نابود میشود؛ شغلش, شهرتشان، پسرشان. این راز لارا را در ازدواج خود زندانی میکند.
بررسی کتاب:
شخصیتپردازی شگفتانگیز، طرح داستان جذاب، یک فرصت مطالعۀ واقعاً کامل و یک راوی شنیدنی و لذتبخش. من کتاب دیگری را هم از کری فیشر خریدهام تا در سفر اتومبیلی طولانی بعدی آن را بخوانم.
منتقد آمازون:
این اثر مثل یک تریلر شخصیتپردازی شده است، اما تریلر نیست. به هیچ وجه. این یک داستان فوقالعاده دربارۀ یک خانوادۀ بسیار بااحساس است اما اصلاً مثل یک تریلر بیان نشده است.
روت جفرسون یک پرستار زایمان با بیست سال سابقه در بیمارستانی در کنکتیکات مشغول به کار است. در طول شیفت کاریاش، او مشغول معاینۀ عادی یک نوزاد است که چند دقیقۀ بعد به او گفته میشود که به سراغ یک بیمار دیگر برود. والدین آن نوزاد نژادپرستان سفیدپوست هستند و نمیخواهند که روت که آمریکایی-آفریقایی است به فرزند آنها دست بزند. بیمارستان با درخواست آنها موافقت میکند اما روز بعد، وقتی روت در اتاق کودک تنها است، نوزاد دچار ناراحتی قلبی میشود. آیا روت از دستورها اطاعت میکند یا دخالت میکند؟
بررسی کتاب:
من بسیار حیرتزدهام و این کتاب را به هر کسی که میشناسم توصیه میکنم و از شوهرم این کار را آغاز کنم. خوش به حال شما برای شجاعت، کسب اطلاعات و عزمی جزم برای دیدن چیزی فراتر از آنچه که میدانید، چیزی که راحت باشد و ریسک آن را قبول کنید.
منتقد آمازون:
کتاب جذاب جودی پیکولت، موضوعی دارد که بحث با خوانندگان را برخواهد انگیخت. نویسنده با استفاده از مرور گذشته، شرایطی را توصیف میکند که زندگی شخصیتهای اصلی او را شکل میدهد: یک زوج داغدار، پرستار و وکلایی که در دادگاه حاضر میشوند و از موکلان خود دفاع میکنند. این یک نگاه جالب به وضعیت کنونی روابط نژادی و نژادپرستی در ایالاتمتحدۀ آمریکا است که از هر دو جبهه به بررسی تراژدی آن میپردازد.
در سالها اول او شاد بود.
رامیلی عاشق خانۀ خیرهکنندهاش، شوهر مهربان و دختر جذابش بود. بدون شک زندگی گاهیاوقات خستهکننده میشد اما هرچه قدر که بود در پایان روز با یک لیوان نوشیدنی فراموش میشد.
اما یک لیوان نوشیدنی تبدیل شد به یک بطری، یک بطری شد دو تا. خانوادۀ رامیلی برای او همه چیز بودند. حالا بعد از سالها مخفیانه نوشیدن، او باید بپذیرد که عشق دیگری پیدا کرده است… .
بررسی کتاب:
یکی از بهترین کتابها درام. نمیشد آن را کنار گذاشت. داستان در ابتدا من را کمی ترساند، وقتی دیدم عادت نوشیدن تا چه حد میتواند خطرناک شود. قطعاً این کتاب ارزش خواندن دارد. این اثر باعث شد تا بعضی عاداتم را در زندگی تغییر دهم.
منتقد آمازون:
واقعاً از این داستان لذت بردم. عشقی دیگر از زبان یک مادر و همچنین از زبان دختر او روایت میشد و تعبیر و تجربۀ آنها با یکدیگر متفاوت بود.
الیو با همه در کلاس پنجم جور میشد تا اینکه یک روز او دیگر نتوانست این کار را انجام دهد. هنگامی که قرار است یک نمایش در مدرسه اجرا شود، الیو هیچ گروهی را پیدا نمیکند تا به آنها بپیوندد. او وحشتزده میشود و فکر میکند که چرا همه دوستانش قبلاً گروههای خود را بدون او تشکیل دادهاند. با نزدیک شدن به دقایق شروع اجرا، آیا الیو میتواند جایگاه خودش را در نمایش پیدا کند؟
این اثر کایلا میلر داستانی صمیمی و آموزنده را در مورد دوستی، تکیه بر خانواده و چگونه به دست آوردن مهمترین نقشها ارائه داده است.
بررسی کتاب:
نسخۀ اصلی این کتاب (و نسخۀ دستنویس نویسنده) فوقالعاده و بهترین گزینه برای قرار گرفتن در کتابخانۀ شماست. من بیصبرانه منتظر انتشار اثر بعدی میلر هستم.
منتقد آمازون:
این کتاب فوقالعاده با درسی ارزشمند برای کودکان امروز است. یکی از ابزارهای جدید و موردعلاقۀ من برای پدر و مادرها یا پدربزرگ و مادربزرگها، ارائۀ کمکهای توسعۀ مثبت به کودکان مقطع ابتدایی است.
استفاده از وضعیت بغرنج دوازده بیمار مختلف، از مقامات عالیرتبه سازمان ملل تا زندانیان فوقامنیتی در جزیرۀ رایکر، تا مهاجران غیرقانونی و سرمایهداران وال استریت؛ هفتهنامه ناشران بیان داشت: «دکتر اریک منهایمر در این اثر چیزی بیشتر از درامهای پزشکی برجسته را ارائه میدهد. او تجارب شخصی هر بیمار را با مضامین اجتماعی آنها ترکیب میکند».
منهایمر نه تنها بیش از 13 سال مدیر پزشکی قدیمیترین بیمارستان دولتی کشور بود، بلکه بیمار آنجا هم بود. همانطور که در کتاب هم آورده شده است، پزشکان ابتلای راوی به سرطان را تشخیص دادهاند و او مجبور است با پایان زندگی خود دست و پنجه نرم کند و برای نجات جان دیگران هم تلاش میکند.
بررسی کتاب:
دکتر تجربیات زندگی خودش را با بیماران و خوانندگان به اشتراک میگذارد تا یک اعتماد سریع را به وجود آورد. من فکر میکنم اگر ما هم با او همراه شویم و به نوبۀ به سخنان او گوش دهیم، همۀ ما سود خواهیم برد.
منتقد آمازون:
مطالعات موردی بسیار جالب بود. نویسنده از یک دید شخصی و مراقبتی این اثر را نوشته است. من او را به عنوان پزشک خود میخواهم یا اگر لازم شد میخواهم اعضای خانوادهام تحت مراقبت او باشند. او توجه به مردم و درک کردن آنها را بدون توجه به موقعیتی که در زندگی دارند نشان میدهد.
تبهکار. مجرم. شیطان.
جوناس لارسن بهترین دوست برادرم و شرورترین شخص است. وقتی از دست ناپدری بدرفتارم فرار کردم، جوناس قبول کرد که من را بپذیرد. همه چیز خوب به نظر میرسید، تا اینکه متوجه شدم برادرم به مواد مخدر معتاد شده است و جوناس مقصر است. تنها چیزی است که همه چیز را در کنار هم نگه می دارد. حالا من با یک آدم مغرور و ییشعور زندگی میکنم و او میگوید که مراقب من است. اما مراقبت او نگاه کردن من با چشمهای گرسنهاش است. جذاب، باهوش، خطرناک، او همه چیزهایی را که من باید از آن متنفر باشم دارد. اما من مدام به آن چیز روشنی که زیر آن نمای بیرونی زیبا و خالکوبی شده وجود دارد نگاه میکنم. قرار است از جوناس لارسون دوری کنم. اما به نظر میرسد که او نمیتواند از من دست بکشد. و من فکر نمیکنم بیشتر از این بتوانم در برابر او مقاومت کنم. بدترین دوست صمیمی برادرم عاشقانهای است با صحنههای داغ و زبانی بد و فقط برای خوانندگان بالای 18 سال توصیه میشود.
بررسی کتاب:
من از خواندن این کتاب واقعاً لذت بردم. خواندن آثار او هیچوقت من را ناامید نمیکند و این بار هم همینطور بود. داستان منحصر به فرد نوشته شده بود و پر از هیجانات پرحرارت بود. شخصیتها شگفتانگیز بودند و جاذبۀ غیرقابلانکاری بین آنها جریان داشت. بدون شک این اثر به گونهای است که نمیخواهید مطالعۀ آن را از دست بدهید.
منتقد آمازون:
این اثر به قدری خوب و روان نوشته شده بود که از مطالعۀ آن لذت بردم. من طرح داستان و شخصیتهای آن را دوست داشتم. اگر شما هم دوست دارید راجع به افراد بدی که قلب پاکی دارند بخوانید، این اثر برای شماست.
«داری با من شوخی میکنی؟».
آیا او واقعاً بهترین دوست برادر من است؟ کوهی از ماهیچه که باعث لبخند من میشود و من با اشتیاق به او نگاه میکردم؟ آن میلیاردری که هر وقت اسم من را صدا میزد هیجانزده میشدم؟ من انتخابی نداشتم. در مهمانی شب کریسمس او را جایی تنها پیدا کردم و به او گفتم که کادویش را باز کند. اما یوشیا مرا با یک کادوی غیرمنتظره تنها گذاشت. یک بچۀ خوشبنیه که عیناً شبیه به عکس او بود. نمیدانم خانوادهام چطور از این موضوع مطلع نشدند. آنها فکر میکردند که من یک عاشق دیوانه هستم که نمیتوانم به مردان نه بگویم. اما یوشیا تنها مردی بود که من در زندگی میخواستم. و حالا او برگشته است و من گرفتار شدهام چون هنوز هم او را میخواهم. میدانم که او هم من را میخواهد. اماپ سران بد بچه نمیخواهند، معشوقه میخواهند. آیا من میتوانم حقیقت را به او بگویم ولی او را از دست ندهم؟
بررسی کتاب:
این یک کتاب فوقالعاده است که از ابتدا تا انتها شما را به خود جذب میکند. رابطۀ بین پیزلی و یوشیا بسیار پرحرارت است. این یک داستان خوب و بسیار سرگرمکننده است و من آن را به کسانی که علاقهمند به مطالعه هستند توصیه میکنم.
منتقد آمازون:
آنها نشان میدهند که عشق حقیقی ارزش دنبال کردن و غلبه بر هر چیزی را دارد. مهم نیست که در این میان چه کارهایی انجام میشود یا این کارها تا چه مدت طول میکشد، مهم این است که عشق حقیقی از بین نمیرود. نمیتوانستم این کتاب را کنار بگذارم، فقط میخواستم آن را ادامه دهم و آرزو کنم که تا ابد ادامه پیدا کند! این یک اثر خواندنی است.
از یک پزشک خانم خواسته میشود تا رازی را پنهان کند که از یک زندگی محافظت میکند و زندگی دیگری را به خطر میاندازد. این فیلم بر اساس رمانی نوشتۀ ویل راید ساخته شد و در رقابت اسکار 2014 نیوزیلند به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان شرکت کرد. این اثر یک درام تأثیرگذار است که با حس انسانیت و حساسیت زیادی موضوعات دشواری مانند روابط نژادی، برتری سفیدپوستان و سقط جنین را بررسی میکند.
بررسی کتاب:
این اثر روند آرامی دارد. صبر داشته باشید، در آن غرق خواهید شد. این کار ارزش انتظار را دارد و به هر طریقی که باشد بیعیبونقص و با احترام به مخاطب با او ارتباط برقرار میکند. این داستان غمانگیز، تأثیرگذار و حقیقی، در مورد زنان و نژادپرستی و درخشندگی مردم بومی است که همیشه به دست استعمارگران متکبر و نابخرد زجر کشیدهاند و به اجبار پذیرای وحشتهای نهادینهشده بودهاند.
منتقد آمازون:
خدای من! بعضی صحنههای آن آنقدر احساسی است که نمیتوان آن را دید. من آن را خیلی دوست داشتم و چون خودم هم از نژاد پلینزی هستم دیدن اینکه نیاکانمان برای بقا مجبور به تحمل چه سختیهایی بودهاند خیلی سخت است. من میدانم که این یک کتاب است اما مطمئناً تراژدیهای زیادی وجود دارد که باید گفته شود. عجب فیلمی!
سارا داگلاس میخواهد اولین مهمانی دوران بزرگسالیاش را شب قبل از عید شکرگزاری برگزارکند. هنگامی که بهترین دوستش، کلسی با دوست پسر جدیدش و افشاگریهای شگفتانگیزی در مهمانی حاضر میشود، سارا متوجه میشود که بزرگ شدن برای همه یکسان نیست.
بررسی کتاب:
بازیگرانی عجیبوغریب و به طور کلی مرتبط با یکدیگر، این فیلم را به یک فیلم سرگرمکننده تبدیل کردهاند. هرکسی که با بزرگ شدن و جدا شدن از دوستان و خانواده مشکل داشته باشد، با سارا پاملا میچل ارتباط برقرار خواهد کرد. با این حال، این بازی کری لی واسوبا در نقش امی است که در میان بسیاری از اجراهای به یاد ماندنی برجسته شده است.
منتقد آمازون:
اثری شاد و سرگرمکننده که خندۀ زیادی را به همراه دارد و بازیگران بااستعدادی در آن بازی کردهاند!
این اثر که برندۀ سه جایزه از جمله بست پیکچر است در شهر بزرگ لسآنجلس روایت میشود و مخاطبان را برای رویارویی با تعصباتشان برمیانگیزد. زندگیها از بین میرود وقتی برنتوود که زن خانهداری است، همسرش که دادستان منطقه است، یک مغازهدار ایرانی، دو سرباز، دو سارق ماشین و یک زوج کرهای همگی به هم ربط پیدا میکنند.
بررسی کتاب:
صحنهها بسیار هنرمندانه و بسیار دراماتیک ساخته شده است. مخاطب از ابتدا تا انتهای فیلم را با علاقه دنبال میکند و به صحنۀ بعدی میاندیشد. این اثر بسیار توصیه میشود.
منتقد آمازون:
بدون شک این بهترین اثری بود که راجع به شرایط انسان نوشته شده است.
یک مرد در یک حلقه زمانی باید با برادرش برای جلوگیری از یک آتشسوزی فاجعهبار همراه شود. این اثر منتخب رسمی جشنوارۀ فیلم ترایبکا و برندۀ بهترین فیلمنامه در جشنواره فیلم فانتزی است.
بررسیها:
نابغۀ جوان، پرش زمانی ایجاد میکند و روز مرگ برادر آتشنشانش را تکرار میکند و هر بار تلاش میکند تا با راه جدیدی از مرگ برادرش جلوگیری کند. این اثر بسیار جذاب و تأثیرگذار است.
منتقد آمازون:
این یک اثر کوتاه با ارجاعی به اثر روز موش خرما بود. نگران نباشید، قرار نیست چیز تکراری ببینید، تنها یک چرخۀ کوتاه را تماشا خواهید کرد. پایان آن هم هوشمندانه و متفکرانه است و ارزش یک سرمایهگذاری کوتاهمدت را برای تماشا دارد.
اینگمار برگمن، استاد سوئدی این اثر درام شگفتانگیز را به عنوان ادای احترامی عاشقانه به عشق حماسی والدینش ساخته است. در سال 1909، هنریک برگمن دانشجوی فقیر الهیات، عاشق آنا اکربلوم، دختری باهوش از خانوادهای ثروتمند در اوپسالا میشود. هنریک پس از ازدواج در شمال سوئد کشیش میشود. آنا که در شهر زندگی کرده است از زندگی در شهرستان ناراضی است. او به اوپسالا برمیگردد و عشق این زوج مورد آزمایش قرار میگیرد.
بررسی کتاب:
این یک داستان بینظیر از عشق و جدال در سالهای نخست قرن بیستم در سوئد است.
منتقد آمازون:
یک فیلم عالی دیگر از اینگمار برگمن با بازیگران، فیلمبرداری، موسیقی، نورپردازی و کیفیت صحنۀ درخشان.
دکتر دایان باکلی، یک روانشناس مستقل قانونی، برای بررسی یک قتل هولناک و جنازهای که در زمین بازی کودکان یافت شده است فراخوانده میشود. مقتول همۀ نشانههای یکی از معروفترین مراجعهکنندگان تحتنظر او را به نام آلفرد دینکلج، مقلب به «قاتل زمین بازی» را دارد. در یک سری جلسات دو نفرۀ صمیمی، باکلی باید سعی کند تا در زمانی کوتاه حقایق را افشا کند و در گذشتۀ پیچیدۀ دینکلیج را بفهمد و از قتلهای بیشتر جلوگیری کند. او به هیچ وجه از این کار دست نمیکشد تا پروندۀ دینکلیج را کامل کند.
بررسی کتاب:
من از قالب لذت بردم، حدس میزنم عادت به لهجهها تشخیص شخصیتهای مختلف را برای من آسانتر کرد. این اثر یاد رادیو را دوباره برای من زنده کرد و من را به قبل از اینکه «فیلم ستارگان رادیو را بکشد» برد. من بی صبرانه منتظر شنیدن آثار بیشتری از این نویسنده هستم!
منتقد آمازون:
من از این درام صوتی بسیار لذت بردم و آن من را به یاد برخی از بهترین نمایشنامههای رادیو بیبیسی 4 که قبلاً گوش میدادم انداخت. من در تشخیص یک شخصیت از شخصیت دیگر مشکلی نداشتم و فکر میکردم که بازی، سرعت و خط داستانی بسیار خوب هستند. من خیلی دوست دارم که این اثر دنبالهدار باشد.
ریچارد میهیو مرد جوان خوشقلبی است که زندگی معمولی دارد اما وقتی برای کمک به دختری که در پیادهروی لندن افتاده است و خونریزی دارد متوقف میشود، زندگی او برای همیشه تغییر میکند. یک کار کوچک از سر مهربانی او را به دنیایی سوق میدهد که او هرگز تصور نمیکرد وجود داشته باشد. افرادی وجود دارند که از جامعه کمار گذاشته میشوند و ریچارد یکی از آنها میشود. و او باید یاد بگیرد که در این شهر سایهها و تاریکیها، هیولاها و قدیسان، قاتلان و فرشتگان زنده بماند، اگر قرار باشد به لندنی که میشناخت بازگردد.
بررسی کتاب:
این اثر کتابی است که به زیبایی نوشته شده است. من واقعاً نمیتوانم توضیح دهم که چگونه برخی از نویسندگان این توانایی را دارند که مطالعۀ یک کتاب را به یک تجربۀ معنوی تبدیل کنند. خواندن این کتاب به نوعی روحیۀ مخاطب را ارتقا میدهد. من معمولاً آثاری را که میخوانم به اشتراک نمیگذارم اما دربارۀ خواندن این کتاب با چند نفر صحبت کردم و آنها هم تجربۀ مشابهی داشتند. وقتی آن را تمام کردم ناراحت شدم زیرا خواندن آن تجربۀ فوقالعادهای بود. این کتابی است که ما را به نوعی به خارج از خودمان میبرد.
منتقد آمازون:
ناکجا به تخیل خواننده و فانتزی که فراتر از درهای بسته و پنجرههای قفل شده و فراتر از چشمان کنجکاو افراد وجود دارد وارد میشود. نه فقط در مجرای فاضلاب و مجراهای معمولی که ذهن منطقی ما به ما میگوید وجود دارد، بلکه در یک دنیای جادویی و تا حدی کمتر بر روی پشت بام لندن این قضایا در جریان است. این دنیایی است که زیر پوست روزهای کاری لندن در جریان است. اینجا لندنی است پر از فرشتگان و ساحران، جادوگران و جنگجویانی که در زمان به دام افتادهاند اما قوانین فیزیک یا انسانها به آن چیزهایی که ما میشناسیم محدود نشده است.
بعد از وقایع پروندههای مجهول، میخواهم باور کنم یک پیشینۀ داستان ایجاد شد و مولدر و اسکالی را از خلوتشان بیرون کشید و به یک مینیسریال جدید در سال 2016 برد. زمانی که یک گروه ناشناس به پایگاههای اطلاعاتی اف بی آی نفوذ کرده و به پروندههای قدیمی و حل نشده دست پیدا کردهاند. از آنجایی که دوستان و دشمنان آژانس که مدتها تصور میشد از بین رفته باشند دوباره بهطورغیرقابلتوضیحی ظاهر میشوند و مأموران سابق، مولدر و اسکالی از گمنامی بیرون میآیند تا با توطئهای رو به رشد مقابله کنند که نه تنها گروه قبلی آنها بلکه دولت ایالات متحده و نیروهایی که در این جهان نیستند را هم درگیر میکند.
بررسی کتاب:
طرفداران پروندههای مجهول خوشحال باشید! نه، قرار نیست آن را ببینید اما شنیدن این اثر هم به همان اندازه خوب است. نسخۀ رایگان را تهیه کنید، چراغها را کم کنید، راحت بنشینید، دکمۀ پخش را بزنید و با ماجراجوییهای جدید مولدر و اسکالی همراه شوید. هورا! حقایق هنوز هم آنجاست!
منتقد آمازون:
من این برداشت عالی را دوست داشتم، انگار داشتم یک قسمت جدید را تماشا میکردم. قطعاً دوباره به آن گوش خواهم داد.
کریس هوپر در کودکی رویای هیولاها را در سر میپروراند اما در اعماق فضا فقط تاریکی و انزوا را پیدا کرد و سپس در سیارۀ lv178 او و معدنچیان دیگری که همراهش بودند جهنمی را کشف کردند که پر از طوفان شن، ماسههای شسته شده و سختترین مادۀ شناخته شده برای بشر یعنی تریمونیت بود. هنگامی که یک فضاپیما با کشتی معدن ماریون برخورد میکند، معدنچیان متوجه میشوند که در اعماق غارها چیزی سختتر از تریمونیت وجود دارد. آن چیز سخت هیولایی بود که استراحت میکرد و منتظر طعمهای مناسب بود. هوپ و همکارانش لانهای از زنومورفها را کشف میکنند و جهنم معنای جدیدی پیدا میکند. آنها به سرعت متوجه میشوند که تنها امید آنها به غیرمحتملترین ناجی یعنی الن ریپلی است که آخرین انسان بازمانده از کشتی نجات نوسترومو میباشد.
بررسیهای کتاب:
جایگزین بسیار جالبی برای یک کتاب صوتی. این یک درام صوتی تولید شده با گروهی از صداهای مختلف، جلوههای صوتی و غیره است. گوش دادن به آن بسیار هیجانانگیز است و اگر شما هم از طرفداران مجموعۀ بیگانه هستید، این اثر دقیقاً مانند تماشای یک فیلم خواهد بود. بازیگری که نقش ریپلی را بازی میکند، دقیقاً شبیه به خود او است و به نوبۀ خود بسیار خوش درخشیده است. توصیه میشود!
منتقد آمازون:
من بسیار تحتتأثیر قرار گرفتم و از ابتدا تا انتهای آن شگفتزده شده بودم و به زودی این سهگانه را تکمیل خواهم کرد. من به خاطر این کتاب به دنبال مجموعه رمانها و سریالهای دیگر نیز هستم!
فرانسیس گلسون و برایان استنهوپ دو تازهوارد در ادارۀ پلیس نیویورک و همسایۀ دیوار به دیوار یکدیگر هستند. با گذشت سالها، آنها ازدواج میکنند و بچهدار میشوند و دو تا از بچههای آنها دوستان صمیمی یکدیگر هستند. با این حال، بیماری روانی همسر برایان، آن، یک تراژدی را ایجاد میکند که هر دو همکار از هم جدا میشوند و سالها طول میکشد تا خانوادهها دوباره به هم بپیوندند.
علاوه بر بیماری ذهنی، دوباره بپرسید: بله از دیدگاههای متعدد به اعتیاد، بخشش، رشد و عشق نیز میپردازد. این کتاب شما را تحتتأثیر قرار میدهد.
اینجا چندین نمونه از نقلقولهای موردعلاقۀ من که بسیار شاعرانه نوشته شده آورده شده است:
در طول یک هفته سرما به پایان رسید و گرما شروع شد و آنها در مورد اینکه فصلها در این سالها چگونه گذشت با هم صحبت کردند.
چیزی که هست این است که پیتر بزرگ شده نمیداند چه کاری را بهتر از بچهها میتواند انجام دهد. این عین حقیقت است.
پدرش اتومبیل را وسط خیابان مرکزی نگه داشت. همه چیز دور و بر آنها همان سکوتی را داشت که در عکس سیاه و سفیدی که داشتند هم شنیده میشد؛ یک سکوت روح مانند که بر روی اتومبیلهای پارکشده قرار گرفته بود، یک زمینبازی متروکه و آلاچیقی که در جمعههای تابستان همیشه صدای موسیقی از آن بلند بود اما اکنون تنها صدایی که از آن شنیده میشد سکوت بود. برفپاککن حرکت میکرد.
این اثر بینظیر از آن پچت نشان میدهد که چگونه یک برخورد عاشقانه زندگی دو خانواده را دستخوش تغییر میکند. پس از اینکه برت کازنز بدون دعوت در جشن تعمید فرنی کیتینگ شرکت میکند، بورلی، مادر فرانی را میبوسد. پنجاه سال طول میکشد تا ازدواج آنها فسخ شود و دو خانواده به هم بپیوندند.
وقتی فرانی بیست ساله است، به لئون پوزن نویسنده دربارۀ خانوادهاش میگوید و این ماجرا اساس کتابی را تشکیل میدهد و خانواده را مجبور میکند با وقایع زندگیشان برخورد کنند.
آن پچت تنها نویسندهای است که در این لیست دو بار از او نام برده میشود و این کاملاً سزاوار اوست. او با ظرافت یک نوازنده یا ورزشکار جهانی که حرکات برایش آسان است مینویسد.
اول از همه باید گفت که این کتاب صوتی با صدای تام هنکس است.
او به شیوۀ دلپذیری روح احساسی کتاب و دنی را که راوی اثر است و داستان طولانی خانوادهاش را بازگو میکند میگیرد. روایت دقیقتر داستان از میو خواهر او است که عکس او به زیبایی هر چه تمامتر روی جلد اثر آورده شده است.
زندگی خانواده کنروی هنگامی که به «عمارت هلندی» خارج از فیلادلفیا نقلمکان میکنند و دنی و میو در نهایت به حال خود رها میشوند (بدون اینکه داستان لو برود) برای همیشه تغییر میکند. در طول دهها سال زندگی وزمانهایی که به آن عمارت برمیگردند، میو اساساً مادر دنی در نظر گرفته میشود.
داستان به قدری زیبا کامل میشود که در چند دقیقه آخر واقعاً به خود لرزیدم. امیدوارم همه تصمیم بگیرند که این کتاب را بخوانند (یا گوش کنند!).
در آتلانتیک سیتی، سال 1934، یک خانوادۀ یهودی آمریکایی با پنهان کردن مرگ غمانگیز یک خانواده با مرگ غمانگیز یک خانواده روبرو میشوند. اما این یک اثر تریلر نیست، یک درام خانوادگی عاطفی است که دربارۀ کنار آمدن با غم و اندوه و ارتباط با یکدیگر در آمریکای قبل از جنگ جهانی دوم نوشته شده است.
استر و جوزف آدلر خانۀ خود را در آتلانتیک سیتی به مسافران تابستانی اجاره میدهند و به آپارتمان کوچک بالای نانوایی خود نقلمکان میکنند. فلورانس در حال آموزش شنا در کانال مانش است و فانی دختر دیگر خانواده پس از اینکه در سال قبل فرزندش را از دست داده است اکنون دوباره باردار است و در بستر استراحت میکند. جوزف همچنین زن جوانی را به خانه میآورد که اخیراً به او کمک کرده است تا از آلمان نازی مهاجرت کند. اینجا یک خانۀ شلوغ است!
همانطور که خانواده برنامهریزی میکند تا یک راز غمانگیز را در طول تابستان در خود حفظ کند، تنشهای طولانیمدت خانوادگی به وجود میآید.
فلورانس آدلر شنا برای همیشه کاملاً بر اساس تاریخچۀ خانوادگی نویسنده است و اولین اجرای آن بسیار فوقالعاده، صمیمانه و کاملاً جذاب بود. این اثر یک داستان عالی است که به خوبی بیان شده و برخورد تاریخ جهان و رؤیای آمریکایی را که با جریان زندگی یک خانواده برخورد کرده است روایت میکند.
آنان که نمیمیرند در سال 1969 در نیویورک روایت میشود. روانشناس مسافری ادعا میکند که میتواند بگوید افراد در چه زمانی میمیرند. چهار فرزند بزرگسال خانوادۀ گلد به دنبال آیندۀ خود میروند و این پیشگوییها زندگی پنجاه سال آیندۀ آنها را تحتالشعاع قرار میدهد.
این رمان به سرنوشت در مقابل اراده و واقعیت در برابر توهم میپردازد و به عنوان یکی از بهترین کتابها در مورد مرگ شناخته میشود که به شدت به پیوندهای خانوادگی چنگ میزند. این کتابی است که واقعاً شما را به فکر وا میدارد.
آخرین رمانتیکها یکی از کتابهای موردعلاقۀ من در سال 2019 و یکی از بهترین کتابهای داستانی درام خانوادگی بود که تا به حال خواندهام. این یک درام حماسی از زندگی چهار خواهر و برادر خانوادۀ اسکینر پس از مرگ غمانگیز پدرشان و ابتلای مادرشان به یک افسردگی شدید است که آن را «توقف» مینامند.
یکی از خواهرهای خانواده به نام فیونا اسکینر، داستان خانوادهاش را در سنین بالاتر تعریف میکند، وقتی از او در مورد منبع الهام اثر نمادینش به اسم شعر عشق پرسیده میشود. نثر کتاب نیز شاعرانه و ترکیبی از رویدادهای کوچک، متوسط و بزرگ و همچنین تراژدی دیگری است که در طول چند دهه رخ میدهد. بسیاری از این وقایع به نوعی به زندگی پسر خانوادۀ جو مربوط میشود.
آخرین رمانتیکها اثری بود که من نمیخواستم به پایان برسد.
آتشهای کوچک در همه جا کتابی عالی برای مادران، منتخب انجمن کتاب ریس ویترسپون و سریال کوتاه شبکۀ Hulu با بازی ریس ویترسپون و کری واشنگتن است. ریس ویترسپون گفته است:
«هر چقدر بگویم که این کتاب را دوست داشتم باز هم کم است. این اثر یک راز عمیق روانشناختی در مورد قدرت مادری، شدت عشق نوجوانی و خطر کمالطلبی است و بارها اشک من را درآورد».
حومۀ کلیولند در شیکر هایتس جایی است که همه چیز طبق برنامه چیده شده است. النا ریچاردسون که ساکن آنجاست فردی پیرو قانون است.
اما وقتی میا وارن، هنرمند و مادر مجرد، به همراه دخترش پرل خانهای را از خانوادۀ ریچاردسون اجاره میکند، این خانواده مجذوب آنها و گذشتل مرموز میا و عدمانطباقشان با استانداردهای جامعه میشود.
هنگامی که دوستان خانوادۀ ریچاردسون سعی میکنند یک نوزاد چینی آمریکایی را به فرزندخواندگی بپذیرند، شهر به دو دسته تقسیم میشود و النا و میا در دو طرف این موضوع قرار میگیرند. سپس النا به کشف گذشتۀ میا میپردازد که این قضیه به فاجعه ختم میشود.
این اثر به بررسی پویایی چندین خانواده، بهویژه آنهایی که اقلیت هستند و در یک جامعه با یکدیگر در ارتباطند میپردازد.
خیزش مالیبو بیشتر از آنچه پیشبینی میکردم یک درام خانوادگی با شخصیتهای خوب و طرح داستانی اعتیادآور به ارمغان آورد. این داستان ماجرای یک شب فراموشنشدنی است که عمارت یک خانواده در میان مهمانی تابستانۀ سالانهشان در آتش میسوزد و سرنوشت آنها برای همیشه تغییر میکند.
وقتی داستانی با آتشسوزی خانه شروع میشود، میدانید که اقدامات زیادی در کار بوده است تا به آن نقطه منجر شود. در آگوست 1983، ماجرای نینا ریوا، یک موج سوار با استعداد و یک سوپرمدل که فرزندان یک خوانندۀ افسانهای هستند و او را خیلی خوب نمیشناسند و مادری که به تنهایی با بزرگ کردن خانوادهاش کنار میآید را خواهید دید.
شوهر نینا که یک تنیسور حرفهای است به تازگی او را رها کرده است و خواهر و برادرهای او هم درگیر ماجراهای خودشان هستند. تا نیمههای شب، مهمانی از کنترل خارج میشود و اعضای خانواده مجبور میشوند به یکباره با تمام مشکلاتشان روبرو شوند.
تا صبح تمام عمارت در آتش شعلهور شده است. اگر جرأتش را دارید در این اثر غرق شوید!
مریلین کانولی و دیوید سورنسون در دهۀ 1970 عاشق هم میشوند و در سال 2016 چهار دختر متفاوت و منحصر به فرد با مشکلات خاص خود دارند و همه شک دارند که آیا هرگز عشقی مانند عشق والدین خود را تجربه خواهند کرد یا خیر.
دیوید و مرلین گاهی به طور جدی و گاهی هم به شوخی میگویند که ازدواج و بزرگ کردن بچه ها «مفرحترین سرگرمی بوده است که تا به حال داشتهاند».
بخش اعظم داستان حول یک رابطۀ پیچیده، با پیچوتاب در پایان آن بین دو دختر بزرگ خانواده و پسر نوجوانی به نام جونا است که وارد زندگی آنها میشود. (داستان را بیش از این لو نمیدهم چون فکر میکنم این کتاب زمانی بهترین خواهد بود که داستان برای خود خواننده آشکار شود).
شخصیتها پیچیده، تیزبین و شوخ بودند و فصول سال و زندگی موضوع زیبایی را در این کتاب ایجاد کرده بود.
تابستان 1969 دوران پرفراز و نشیبی بود و الین هیلدربراند در میان مسائل مختلف پیچ و تاب میخورد. با بازگشت خانوادۀ لوین به خانه مادربزرگشان در نانتاکت، همه چیز تغییر میکند. بزرگترین خواهر بلر دوقلو باردار است و در بوستون زندگی میکند. کربی که خواهر وسطی است به حقوق مدنی در تاکستان مارتا میپردازد و تایگر، برادر خانواده به ویتنام اعزام میشود. همۀ اینها باعث میشود که جسی سیزده ساله با مشاهدۀ اسرار مادربزرگ و مادرش به تنهایی به بلوغ برسد.
در همین حین، تد کندی ماشینی را در چپاکودیک غرق میکند و مردی به ماه پرواز میکند. این کتاب ترکیبی عالی از یک درام خانوادگی و داستانهای تاریخی است.
این کتابی است که دربارۀ همدلی و یادگیری اینکه چگونه خودمان را به جای خانوادۀ دیگری بگذاریم نوشته شده است.
کلود پنج ساله کوچکترین پسر از پنج برادر است و خانوادۀ او رازی را پنهان میکنند. او عاشق پوشیدن لباسهای دخترانه است، رویای شاهدخت بودن را در سر میپروراند و میخواهد دختر شود.
در حالی که خانوادۀ کلود از او حمایت میکنند، در حال بررسی مسائل پیچیدهای نیز هستند که چگونه یک فرزند ترنس را تربیت کنند و هنوز آنها آمادۀ فاش کردن این راز نشدهاند. تا زمانی که همه چیز لو میرود.
در واقع همیشه اینگونه است:
شما باید از طرف فرزندتان، این انسان کوچک که سرنوشت و آیندهاش کاملاً در دستان شماست تصمیم بزرگی را بگیرید. چه کسی مطمئن است که میداند چه چیزی خوب و درست است و سپس مطمئن باشد که میتواند آن را محقق کند. شما ممکن است هرگز اطلاعات کافی نداشته باشید و البته که نمیتوانید آینده را ببینید. اگر اشتباه کنید و اگر با اطلاعات ناقصی کار را پیش ببرید، کل آینده و خوشبختی فرزندتان به خطر میافتد. این مسئلهای تحملناپذیر، دلخراش و دیوانهکننده است اما هیچ چارهای برای این قضیه وجود ندارد.
تک تک کلمات این کتاب برای من مثل یک شاهکار و بسیار خواندنی به نظر میرسید. علیرغم موضوع، این داستان هرگز بیش از حد موعظهکننده یا ملودراماتیک نیست و در نهایت داستانی دربارۀ یک خانواده است.
این اثر یک داستان جالبتوجه از خواهران دوقلوی تا حدودی سیاهپوست است که در محلهای در لوئیزیانا زندگی میکنند که همگی در آنجا رنگ پوست یکسانی دارند. دخترها در کودکی دیدهاند که دست مردان سفیدپوست پدرشان را کشتهاند و در نوجوانی به نیواورلئان میگریزند.
سپس، خواهر دوقلوی استلا از خواهرش فرار میکند تا با یک مرد سفیدپوست ازدواج کند و یک زندگی مخفیانه جدید به عنوان یک زن سفیدپوست داشته باشد. استرنگد، خواهر دوقلوی جدا شده با دزیره که یک مرد سیاهپوست است ازدواج میکند و دختری سیاهپوست را به دنیا میآورد.
نیمۀ ناپدید شده ماجراهای زندگی این دو خواهر دوقلو و خانوادههایشان را در چند دهه از دهۀ 1950 تا 1990، در محیطهای آمریکایی روایت میکند که با هویتهای متفاوت زندگی خود را میگذرانند.
کلمات نمیتوانند به اندازۀ کافی عشق من را به این کتاب نشان دهند و دیگر بیش از این نمیتوانم آن را توصیه کنم. فقط بگویم که این کتاب مخصوص طرفداران سلست انگ، آن پچت و النا فرانته است.