روی لبهاشان خنده بود

در این مجموعه سیزده داستان کوتاه جمع آمده که دهمین آن “روی لب‌هاشان خنده بود “نام دارد. راوی داستان دختر جوانی است به نام “فاطمه” که برای تدریس درس ریاضی به “مهری” نوه خاله‌اش، به منزل آنها رفته است. در حین تدریس، تصاویری از تلویزیون پخش می‌شود که مربوط به عملیات جنگ تحمیلی در رودخانه کارون است. پس از پخش این تصاویر خاله فاطمه دگرگون می‌شود و فاطمه درمی‌یابد که او فرزند خود را که پدر مهری است و در همان عملیات شهید شده به یاد آورده است.

شناسه محصول: 13529a672c99 دسته:
نویسنده

ناشر

شابک

978-9646751768

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات داستانی, داستان کوتاه, مجموعه داستان

قطع کتاب

تعداد صفحات

147

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “روی لبهاشان خنده بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *