اسم من “متفاوت” است. من رنگ وارنگم. پاهایم بزرگند. دوست دارم بستنی یخی موزی بخورم. آن هم وقتی روی کله ام ایستاده ام. دوستانم من را مسخره می کنند و من حسابی دلخور می شوم. مادرم به من می گوید که دست انداختن دیگران درست نیست. من متوجه می شوم که خندیدن با دیگران خوب است ولی خندیدن به دیگران (دست انداختن دیگران) آنها را می رنجاند. من یاد می گیرم که در مقابل این افراد چه رفتاری از خودم نشان دهم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.