خرید کتاب از میان ۱۲۰ هزار عنوان

کتاب خواب های ناآرام

اولین روز از آخرین ماه پاییز، برایم پرشور آغاز شده بود. هرچند اطرافیانم عقیده داشتند من در همه‌ی روزها همین احساس را دارم. از نظر خودم اما این‌طور نبود؛ لااقل تا پیش از این پاییزی که داشتم تجربه‌اش می‌کردم!
بوی بارانی که تمام دیشب باریده بود، مشامم را پر می‌کرد. دو طرف یقه‌ی پالتویم را به‌هم رساندم. احساس امنیتی غریب زیر پوستم دوید. چه دلنشین بود این تنهایی!
به ایستگاه رسیدم. مثل همیشه شلوغ بود و کلافه‌کننده. کاغذ مچاله‌شده‌ی توی دستم را باز کردم و به دست‌خط پروین چشم دوختم. انگشت‌هایم از سرما گزگز می‌کردند. آدرس مال آن بالاها بود. نفسم را یکجا بیرون دادم. همیشه در پیداکردن نشانی‌ها مشکل داشتم. اگر می‌خواستم منتظر اتوبوس هم بمانم، حتماً دیر می‌رسیدم. به اولین اتومبیل شخصی آدرس را گفتم و سوار شدم…
انگار هوای داخل اتومبیل از بیرون هم سردتر بود. لرزشی تمام تنم را فراگرفت. مادربزرگ همیشه می‌گفت سرِ نترسی دارم. می‌گفت که دخترم و حواسم باید جمع باشد. نگاهی به راننده انداختم. اصلاً شبیه کسانی نبود که دنبال دردسر بگردد و من برای همه، دقیقاً دردسر محسوب می‌شدم!
صدای رادیو در فضای اتومبیل پیچید:
«به گزارش سازمان هواشناسی، دمای هوای امروز، دو درجه سردتر از روز گذشته اعلام شد…»
مرد جاافتاده¬ای که بغل‌دست راننده نشسته بود؛ طوری که انگار با شنیدن این خبر بیشتر سردش شده باشد؛ کف دست‌هایش را به‌هم مالید و غرولند کرد:
– دو درجه؟! این هوایی که من می‌بینم، خیلی بیشتر از این حرفا سرد شده آقا!

ویژگی‌ها مقدار
نویسنده

ناشر

دسته بندی ها

رمان, رمان ایرانی

شابک

9786001872617

قطع کتاب

تعداد صفحات

700

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

0 دیدگاه برای کتاب خواب های ناآرام

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب خواب های ناآرام”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط