تضمین کیفیت و اصالت
ضمانت سلامت فیزیکی و چاپ اصلی
۲۰ سال سابقه توزیع
دو دهه تجربه پخش آنلاین کتاب
همکاری با کتابفروشیها
تامین و توزیع انبوه سراسری
مرجوعی بیقید و شرط
۷ روز ضمانت بازگشت به هر دلیل
انتخاب فروشنده
مشخصات کتاب
- نویسنده:آرام هایکاز
- ناشر:خوانه
- مترجم:مریم پور اسماعیل
- دسته بندی ها:داستان فارسی, داستان کوتاه ایرانی
- شابک:۹۷۸۶۲۲۹۴۷۱۲۲۷
- قطع کتاب:رقعی
- تعداد صفحات:۳۱۴
- سال انتشار:۱۴۰۳
- نوع جلد:شومیز
معرفی کوتاه
درباره کتاب:
یعنی چقدر دخترک را آزار داده بودند که حتی مختار هم بهم هشدار داد؟ درست بود که به نصیحتش گوش بدهم و نروم آسیه را ببینم؟ شاید رفتنم به آنها نشان میداد که زندگی آسیه برای آدمی نزدیک به مدیر و قدری با نفوذ – فارغ از این که ارمنی است – اهمیت دارد و او وانهاده نیست. خیال کردم لابد چشمهای درشت تیره دارد و گونههایی مثل هلوی تازه رسیده. «نخیر، اشتباه میکنی او را تباه کردهاند. » صدا از ناکجا میآمد و آن قدر واقعی بود که بلند شدم و اطرافم را پاییدم. اوضاع جوری پیش رفت که هیچ وقت فرصت دیدن آسیه را پیدا نکردم. از همسر نجار ده – تنها خانوادهی ارمنی آن آبادی – شنیدم اسم واقعی او کوآره بوده. همسر نجار یادش نمیآمد کوآره را کدام طوفان به کوههای کردستان آورده بوده، اما میدانست نام خانوادگیاش اومدیان بوده است. کواره اومدیان سیزده ساله با موهای خرمایی، قد بلند که بزرگتر از سنش نشان میداد. شاید از خانوادهای متمول یا سرشناس، چون که باهوش و بسیار مودب بود. این همهی چیزی بود که همسر نجار توانست بهم بگوید.
معرفی محصول
کتابهای دیگر با ترجمه مریم پور اسماعیل
مشاهده همهکتابهای دیگر از نشر خوانه
مشاهده همهبرای ثبت دیدگاه باید وارد سایت شوید.
ورود / عضویت




دیدگاه کاربران
هنوز دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.