تضمین کیفیت و اصالت
ضمانت سلامت فیزیکی و چاپ اصلی
۲۰ سال سابقه توزیع
دو دهه تجربه پخش آنلاین کتاب
همکاری با کتابفروشیها
تامین و توزیع انبوه سراسری
مرجوعی بیقید و شرط
۷ روز ضمانت بازگشت به هر دلیل
انتخاب فروشنده
مشخصات کتاب
- نویسنده: موریس بلانشو
- ناشر: مروارید
- مترجم: احمد پرهیزی
- دسته بندی ها: ۱۰۰۱ رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید, ادبیات داستانی, ادبیات فرانسه, دهه ۱۹۴۰ میلادی, فلسفی
- شابک: ۹۷۸-۹۶۴۸۸۳۸۲۷۵
- قطع کتاب: رقعی
- تعداد صفحات: ۱۲۶
- سال انتشار: ۱۴۰۴
- سال انتشار میلادی: ۱۹۴۸
- نوع جلد: شومیز
- شابک: fd۶۶۶b۹۱a۰d۶
معرفی کوتاه
این تجدید چاپ طولانی مدت در انتظار کتابی بود که جان هولندر درباره آن نوشت: نسخه استادانه یکی از برجسته ترین رمان ها به زبانی از جنگ جهانی دوم ، داستان روابط راوی با دو زن است ، یکی به شدت مریض ، دیگری بی حرکت . در طول بیش از 40 سال ، موریس بلانشو ، نویسنده فرانسوی ، یک داستان و انتقاد حیرت انگیز تولید کرده است ، گیلبرت سورنتینو در New York Review of Books ، و جان آپدایک در نیویورکر می نویسد: نثر بلانشو مانند هنری جیمز تأثیر می گذارد ، حمل معانی آنقدر شکننده است که ممکن است هنگام انتقال خرد شود.موریس بلانشو (22 سپتامبر 1907 – 20 فوریه 2003) یک رهبر فرانسوی جناح راست جوان ، فیلسوف ، نظریه پرداز ادبیات و نویسنده داستان بود. بلانشو نویسنده ای کاملا مدرن بود که مرزهای عمومی را به خصوص بین ادبیات و فلسفه از بین برد. او کار خود را از راست سیاسی آغاز کرد ، اما تجربه فاشیسم تفکر او را تغییر داد تا جایی که او از اعتراضات دانشجویی در ماه مه 1968 حمایت کرد. مانند بسیاری از اعضای نسل خود ، بلانشو تحت تأثیر تفسیر انسان گرایانه الکساندر کوژه از هگل و ظهور اگزیستانسیالیسم مدرن تحت تأثیر هایدگر و سارتر. ادبیات و حق مرگ او اثری را نشان می دهد که هایدگر بر کل نسل روشنفکران فرانسوی داشته است.در قسمتی از متن می خوانیم:”اما این یک قاعده است و راهی برای رهایی از آن وجود ندارد: به محض اینکه اندیشه به وجود آمد ، باید آن را تا انتها دنبال کرد.””وارد شدم در را بستم. نشستم روی تخت. سیاه ترین فضا قبل از من گسترش یافته است. من در این سیاهی نبودم ، اما در مرز آن بودم و اعتراف می کنم که ترسناک است. این وحشت آور است زیرا چیزی در آن وجود دارد که انسان را مورد تحقیر قرار می دهد و انسان نمی تواند بدون از دست دادن خود تحمل کند. اما او باید خودش را گم کند. و هر کسی که مقاومت کند بنیانگذار خواهد بود ، و هر کسی که جلو برود به این سیاهی تبدیل خواهد شد ، این چیز سرد و مرده و تحقیرآمیز که در قلب آن بی نهایت زندگی می کند این سیاهی در کنارم ماند ، احتمالا به دلیل ترس من: این ترس ، ترسی نبود که مردم از آن می دانند ، من را نمی شکست ، هیچ توجهی به من نمی کرد ، بلکه همانطور که کارهای بشری انجام می داد ، در اتاق پرسه می زد. اگر فکر شود که به اعماق چیزهای وحشتناک رانده شود ، کمی صبر لازم است و باید ما را بشناسد و به ما نگاه کند ، صبر زیادی لازم است. اما من هنوز از این نگاه وحشت داشتم. نگاه بسیار متفاوت از تصور شخص است ، نه نور دارد ، نه بیان و نه نیرو و نه حرکتی ، ساکت است ..”
معرفی محصول
کتابهای بیشتر از موریس بلانشو
مشاهده همهکتابهای دیگر با ترجمه احمد پرهیزی
مشاهده همهکتابهای دیگر از نشر مروارید
مشاهده همهبرای ثبت دیدگاه باید وارد سایت شوید.
ورود / عضویت
دیدگاه کاربران
هنوز دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.