حکایت مرد تنها جلد 10

بخشی از کتاب:

هیچ کس حاضر نشد تنها بیاید پیش تو. پیش تو که نه اسلحه داشتی و نه چوب تعلیمی که مثل رئیس حوزه شهربانی آن را توی سرمان خرد کنی، اما می‌ترسیدیم. وقتی نگاه‌مان کردی، فهمیدیم که می‌دانی برای چه آمده‌ایم. اماچقدر مهربان بودی آقا! چقدر احتراممان کردی! آقا من در عمرم از کسی مهربانی ندیده‌ام، احترام که جای خود دارد، اما تو احترامم کردی. اسمم را که پرسیدی بعدش گفتی: «خوش آمدی حبیب آقا!» نگفتی شمر، نگفتی حبیب شمر، گفتی حبیب آقا.

نویسنده

ناشر

دسته بندی ها

دینی و مذهبی

شابک

9789644714726

قطع کتاب

تعداد صفحات

102

نوع جلد

شومیز

سال انتشار

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حکایت مرد تنها جلد 10”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *