خرید کتاب از میان ۱۲۰ هزار عنوان

کتاب این بود آن دریایی که می سرودمش

همه چیز از آن روز شروع شد. دوربین خدا به دور زمین چرخید و روی یک نقطه ماند. با بزرگنمایی بیشتر به این موجود ضعیف و ناتوان اش خیره شد و او را دید که در تاریکی روی تخت خوابش دراز کشیده و فکر می‌کند.

به حاصل کارش در تمامی سال­هایی که در این کشور غریبه، مسّکن دردهایش بوده و آن‌ها را کنارش، روی پاتختی رها کرده و باز خالی ست. خالی از حس زندگی … خالی از امید…

به آن‌ها نگاه کردم. پنج آلبوم موسیقی! در هر ترک اش گیتار زده بودم. با انگشت‌هایی که از آن‌ها مرگ می بارید و چشم‌هایی که خون گریه می‌کرد. می‌نواختم و می‌نواختم…

گیتارم گیتار نبود! چنگ بود! مثل گرگ تیر خورده‌ای که به دل زخمی‌ام حمله می‌کرد و آرام می‎شدم از شنیدن صدای هق هق اش.

هفت سال گذشته بود و من نتوانسته بودم فراموشی بگیرم! بهتر بودم امّا زمانی که کارم را با آن گروه موسیقی به هم زدم، مانند این بود که دوباره پرت شدم ته دره­ی جنون. جنونی که با گوشت و پوستم یکی شده بود! جنونی که سوز صدایش در تمام آهنگ هایم به عرش می‌رسید.

همین مقبولیتم برای خودم و مردم مرا سر پا نگه می­داشت تا آن روز که … از گروه بیرون زدم و برگشتم به لاک خودم!

نُوان سراسیمگی­ام را دید و بغلم کرد. ترسیده بود! مردمک­های چشم‌هایش گشاد شده بود و خودش را توی بغلم فشار می‌داد. یادم نمی‌آید چه حالتی داشتم که این طفل معصوم را ترساند.

ویژگی‌ها مقدار
نویسنده

ناشر

دسته بندی ها

رمان, رمان ایرانی

شابک

۹۷۸۶۰۰۱۸۷۱۶۵۸

قطع کتاب

تعداد صفحات

184

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

0 دیدگاه برای کتاب این بود آن دریایی که می سرودمش

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب این بود آن دریایی که می سرودمش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط