تضمین کیفیت و اصالت
ضمانت سلامت فیزیکی و چاپ اصلی
۲۰ سال سابقه توزیع
دو دهه تجربه پخش آنلاین کتاب
همکاری با کتابفروشیها
تامین و توزیع انبوه سراسری
مرجوعی بیقید و شرط
۷ روز ضمانت بازگشت به هر دلیل
انتخاب فروشنده
مشخصات کتاب
- نویسنده: محمدرضا کاتب
- ناشر: امیرکبیر
- دسته بندی ها: داستان ایرانی, رمان ایرانی
- شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۰۴۳۲۳
- قطع کتاب: رقعی
- تعداد صفحات: ۴۵
- سال انتشار: ۱۴۰۲
- نوع جلد: شومیز
معرفی کوتاه
بخشی از کتاب :
بیمارستان خلوت بود و هوا ابری. از لب پنجره کنار آمدم. آهسته قدم میزدم و فکر میکردم. مانده بودم، چه کنم، چه نکنم. با خودم گفتم برو خانه. از بیمارستان تا خانه راهی نیست. نه! اگر ننه تو را با این وضع ببیند در جا غش میکند. آن دفعه یادت نمیآید؟ یک ذره از سرت خون آمده بود چه کرد! نزدیک بود از این جهان به جهان باقی اسباب کشی کند. به نقطهای خیره شدم و به این فکر کردم که اگر بیاید بیمارستان چه؟ این دیگر بدتر است. همۀ بخش را روی سرم خراب میکند، لحاف تشک میآورد و پایین تختم میخوابد. گریه دکتر و پرستارها را در میآورد. هر دقیقه، دو مرتبه به پرستارها تذکر میدهد که «آبجی جان وقت آمپولش نیست؟ قرصش را الان باید بدهیدها …»
(برگرفته از متن کتاب)
معرفی محصول
کتابهای بیشتر از محمدرضا کاتب
مشاهده همهکتابهای دیگر از نشر امیرکبیر
مشاهده همهبرای ثبت دیدگاه باید وارد سایت شوید.
ورود / عضویت
دیدگاه کاربران
هنوز دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.