داستان رستم با خاقان چین

استاد طوس خطبه داستان را چنانکه رسم اوست با نام و یاد خداوند دانا و توانا آغاز کرده است. خداوندی که همه چیز از آسمان و ستارگان و زمان و مکان آفریده اوست و اینهمه بر هستی ذات اقدسش گواهی صادقند. معتقد است که آدمی که خود مخلوقی است ناچیز، وصف او را چنانکه باید نتواند کرد، باید که به درگاه آن بینیاز روی نیاز بر خاک نهد و جز او را کردگار جهان نداند و آگاه باشد که روش سپهر گردان که خود مخلوق باری تعالی است این است که گاه آدمی را شادمان می سازد و زمانی غمگین. با گردش او آشنا باید بود. پس از این مقدّمه از رستم، جهان پهلوان و داستانهای پهلوانی که ازو بر سر زبانهاست یاد می کند، از رستمی که خردمند و بیداردل و مرد جنگ است و دلاوری و جنگاوری ازو مایه می گیرد، همانگونه که منشأ متانت و استقامت و خردمندی و دانش نیز هست. آنگاه می گوید از داستانهای او نوبت آن است که رزم کاموس را از شاهنامه نثر، چنانگه دهقان جهاندیده روایت کرده است به نظم بیاورد.

شناسه محصول: 59870ea91449 دسته:
نویسنده

ناشر

شابک

9789643410414

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات داستانی, ادبیات کهن, شعر ایرانی

قطع کتاب

تعداد صفحات

128

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “داستان رستم با خاقان چین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *