سنگ کاغذ قیچی

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

بررسی کتاب سنگ کاغذ قیچی

اگر عاشق داستان‌های مهیج هستید، آثار آلیس فینی را از دست ندهید. نویسنده تریلرهای جذاب پُرپیچ‌وخم و تاریک، از جمله His & Hers و “گاهی دروغ می‌گویم”. او جدیدترین رمان تعلیقی خود یعنی سنگ کاغذ قیچی، ترکیبی جذاب از فضای سرد، محیط سینمایی و شخصیت‌های غیرقابل پیش‌بینی را منتشر کرد. در این کتاب، سالگرد ازدواج یک زوج به مسیری تاریک و خطرناک کشیده می‌شود… و خوشبختی آنها ممکن است زودتر از آنچه فکر می‌کردند به پایان برسد. سنگ کاغذ قیچی رمانی تعلیقی است با پیچ‌وتاب‌های استادانه و شخصیت‌های قوی و برجسته. شاید سنگ کاغذ قیچی بهترین رمان مورد علاقه من در میان آثار مهیج فینی نباشد (هنوز هم رمان مورد علاقه من کتاب His & Hers فینی انتشار سال 2020 و یکی از آخرین تریلرهای مورد علاقه من است که تا به حال خوانده‌ام)، اما به هر حال، در فضای رمان‌های تعلیقی خانوادگی بسیار چشمگیر است، داستانی خواندنی برای کسانی که عاشق داستان‌هایی هستند که به تاریک‌ترین زوایای روابط بین‌فردی می پردازند.

مدت‌هاست که رابطه آقا و خانم رایت شکراب شده است. آدام و آملیا قرار است برای تعطیلات آخر هفته به اسکاتلند بروند، شاید این همان چیزی باشد که تداوم ازدواج آنها نیاز دارد. آدام رایت فیلمنامه‌نویسی است که با کارش ازدواج کرده و خودش هم به آن معترف است، تمام عمرش را با چهره‌کوری زندگی کرده است. او نمی‌تواند دوستان یا خانواده یا حتی همسرش را بشناسد.

هر سال این زوج هدایا، کاغذ کادو، روبان، سفال و جعبه‌های کادویی فلزی به یکدیگر هدیه می‌دهند. هر سال همسر آدام نامه‌ای برای او می‌نویسد ولی هرگز اجازه نمی‌دهد آن را بخواند. هر دوی آنها می‌دانند که این تعطیلات یا به ازدواجشان خاتمه می‌دهد یا آن را تحکیم می‌کند. اما آنها اتفاقی برنده رفتن به این سفر نشده‌اند، یکی از آنها دروغ می‌گوید، فردی نمی‌خواهد آنها تا آخر عمر با خوشحالی زندگی کنند.

ده سال ازدواج، ده سال رازداری و سالگردی که هرگز فراموش نخواهند کرد.

آلیس فینی در نوشتن رمان‌های خاطره‌انگیز تعلیقی که به لطف شخصیت‌پردازی زنده و پیچیدگی‌های شگفت‌انگیزشان متمایزاند، مهارت دارد، همین موارد را می‌توان درباره جدیدترین رمان او، سنگ کاغذ قیچی، نیز گفت. فینی در سنگ کاغذ قیچی به رازهای تاریکی که بین یک زوج به ظاهر خوشبخت وجود دارد می‌پردازد. آشنا به نظر می‌رسد، مگر نه؟ در دستان توانمند فینی، این موضوع نسبتاً ساده پس از پیچشی غیرقابل پیش‌بینی تغییر می‌کند.

با آقا و خانم رایت آشنا شوید: زوجی که مدت‌هاست رابطه بین‌شان به هم خورده است. آدام فیلمنامه‌نویسی است که برای شغلش زندگی می‌کند و به‌ویژه به نقش خود به‌عنوان فیلمنامه‌نویس مجموعه تلویزیونی اقتباسی از رمان‌های جنایی نویسنده مورد علاقه‌اش، هنری وینتر، وسواس دارد. آدام به چهره‌کوری مبتلاست و نمی‌تواند نزدیکان از جمله همسرش آملیا را بشناسد. در همین حال، آملیا احساس می کند که همیشه در درجه دوم اهمیت برای آدام است و به شدت آرزوی ارتباط با او را دارد، پس وقتی در یک قرعه‌کشی برای گذراندن تعطیلات آخر هفته در کلیسای کوچکی با تغییر کاربری در اسکاتلند برنده می‌شوند، هیجان‌زده می‌شود. این سفر که به مناسبت سالگرد ازدواج او و همسرش است، شاید تنها چیزی باشد که ارتباط او و آدام را دوباره برقرار می‌کند.

اما با رسیدن آملیا و آدام به آن کلیسا که برای آخر هفته خانه آنها خواهد بود، تغییرات عجیب و شومی رخ می‌دهد. آیا کسی این اتفاقات را برای آقا و خانم رایت رقم زده است؟ سؤال فقط این نیست که آیا ازدواج این زوج یک سال دیگر هم دوام می‌آورد یا نه، اصلاً آیا آنها زنده خواهند ماند تا سالگرد بعدی ازدواج خود را ببینند.

من همیشه کتاب‌های آلیس فینی را به خاطر شخصیت‌های زنده و پیچش‌های هوشمندانه‌شان دوست داشتم، اما در سنگ کاغذ قیچی، فینی عنصر دیگری از داستان‌سرایی خود را نشان داد که عاشقش هستم: محیط کتابش. اگر عاشق داستان‌هایی با فضای قوی و حس مکان داستان هستید، کلیسای کوچک اسکاتلندی که صحنه سفر شوم آقا و خانم رایت است، حتی بیشتر از آن است که هوس کتاب‌خوانی شما را برآورده کند.

محیط غیرمنتظره و بی‌نقص سنگ کاغذ قیچی (کلیسای کوچکی که به مهمانخانه تبدیل شده است، مکانی که ازدواج یک زوج یک بار و برای همیشه مورد آزمایش قرار می‌گیرد) از همان صفحات اول کتاب به داستان فینی روح می‌بخشد: فضای سرد و زمستانی همراه با انزوای جغرافیایی کلیسایی در اسکاتلند و پس‌زمینه‌ای عالی برای داستان پُرپیچ‌وخم و شیطانی فینی از سعادت زناشویی از دست رفته یک زوج. مثل همیشه، فینی حرکت در مسیر صخره‌ای را برای شخصیت‌هایش در سنگ کاغذ قیچی انتخاب کرده است.

آدام رایت یک معتاد به کار با ضمیری شکننده است، مردی که به نوشتن خود وسواس دارد و حاضر است رابطه با همسرش آملیا را برای ارتقاء حرفه‌اش قربانی کند. آملیا رایت همسری بامحبت است که تمام تلاش خود را می‌کند تا دوباره عشق را در ازدواجش زنده کند. فینی استاد شخصیت‌پردازی و تردستی در روابط بین‌فردی است، او در سنگ کاغذ قیچی با هوشمندی اطلاعات غیرمنتظره‌ای را به تدریج در اختیار خواننده می‌گذارد که در نهایت ماهیت واقعی هر دو قهرمان داستان را برای خوانندگان آشکار می‌کند. هیچ چیزی در مورد این شخصیت‌ها قابل اعتماد نیست و خوانندگان از روش استادانه‌ای که فینی در آن حقایق را درباره قهرمانان کتاب‌هایش برملا می‌کند، لذت می‌برند؛ فقط برای فروپاشی انتظارات بارها و بارها دست به افشاگری‌های تکان‌دهنده درباره شخصیت‌های داستان می‌زند.

به نظر من، تریلرهای قبلی فینی به نوعی با گام‌هایی آهسته‌تر شروع می‌شوند و خواننده را ذره‌ذره قبل از رسیدن به پایانی جذاب و شگفت‌انگیز جذب می‌کنند. این دقیقاً همان تجربه من با سنگ کاغذ قیچی بود. چیزی که به صورت داستانی نسبتاً ساده شروع می‌شود، تغییر می‌کند و با هر اطلاعات جدیدی که برای خوانندگان فاش می‌شود، عجیب‌تر، شوم‌تر و جذاب‌تر می‌شود. فصل‌های کوتاه کتاب، خوانندگان را سرگرم نگه می‌دارند، فینی در تردستی حرفه‌ای است و می‌تواند زوایای مختلف دید را بدون منحرف کردن توجه خوانندگان و یا فریب آنها تغییر دهد.

فصل‌هایی که از زاویه دید آدام و آملیا روایت می‌شوند، تنش‌ها را افزایش و به خوانندگان درک 360درجه‌ای از رویدادهای عجیب این سفر شوم می‌دهند. در همین حال، اضافه شدن نامه‌هایی که خانم رایت برای آقای رایت در هر یک از سالگردهای قبلی نوشته بود، چشم‌اندازی جذاب به رابطه محوری داستان می‌دهد، رابطه‌ای که به آرامی اما قطعی خطاهای این رابطه را آشکار می‌کند. رمان مورد علاقه من از میان آثار فینی، داستان تاریک و پیچیده His & Hers است، سنگ کاغذ قیچی واقعاً سرگرم‌کننده است با اسرار بین‌فردی و پیچیدگی‌های تکان‌دهنده، به ویژه برای خوانندگانی که به داستان‌های تعلیقی سبک‌تر، عوامل پنهان و رازهای ازدواج تمایل دارند. طرفداران رمان‌های قبلی فینی به علاوه طرفداران نویسندگانی مانند لیزا جول و ب.آ پاریس نباید این داستان پیچیده و جذاب از حیله، اسرار و پیوندها را از دست بدهند.