مناره های وارونه

بخشی از متن کتاب:

جهان من یک پنجره است و یک اتاق…. پنجره ی اتاقم رو به حیاط خلوت خانه باز میشود. پشت پنجره ام، دیواری است کوتاه و پشت دیوار، کوهی است نه چندان بلند. دخمه برج خاموشان… نگاه میکنم. خودم را میبینم و سایه ای… به دخمه رسیده ایم… گودالی بزرگ؛ ستودان. در خوابگاه مردگان میبوسمش… دوستدارم ایستاده بمیرم. پیش از رسیدن لاشخورها…. دستان لطیفش در موهای خاک خورده ام میپیچد… دوستدارم ایستاده بمیرم… . در این جهان تنها هستم. نه چون سگی ولگرد. چون مرده‌ای آویخته در دخمه. دور من حلقه زده اند. در برج خاموشانم و لاشخورها از جنازه ی من سهم می‌طلبند. بی انتخاب به دنیا آمده ام. هـر نوشته‌ای تاریخ میخواهد: «امروز اول دی ماه است»

نویسنده

ناشر

دسته بندی ها

ادبیات داستانی, داستان کوتاه

شابک

9789644891281

قطع کتاب

تعداد صفحات

101

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مناره های وارونه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *