چشم شب

اولش فقط سکوت بود و تاریکی. اما بعد، کم کم زمزمه هایی شنید. زمزمه ها او را دعوت می کردند که به آن ها بپیوندد.سوگل حواسش جمع بود و می دانست که قرار نیست به کسی یا چیزی بپیوندد. او فقط باید از این مه عبور می کرد و سمت دیگرش به ماکارا و نگهبان دشت و نون قندی می رسید. اولش توی مه یک عالمه درخت پر برگ دید و بعد بین درخت ها و شاخه هایشان سایه هایی دید که کمرنگ تر از درخت ها بودند. سایه ها شکل های مختلفی داشتند. بعضی هایشان شبیه آدم ها یا دیگر حیوانات بودند و بعضی ها هم شبیه موجودات دیگری که نمی شن…

شناسه محصول: 5079dfbdd542 دسته:
نویسنده

ناشر

شابک

9786008025351

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات داستانی, ادبیات کودک و نوجوان, ادبیات نوجوان, دهه 2010 میلادی, کتاب کودک, کتاب نوجوان

قطع کتاب

تعداد صفحات

206

سال انتشار

سال انتشار میلادی

2016

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چشم شب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *