ترور در روز روشن

بخشی از نمایشنامه ترور در روز روشن:

این مملکت مگه صاحاب نداره؟ من که نمیتونم هر دقیقه به به سازتون برقصم

درجه دار لطفا شلوغش نکنید این جوری برای خودتون دردسر درست میکنید. عشقی دردسر شمایید که سن تئاتر رو با پادگان اشتباه گرفتید واقعا چه معنی ای داره این کارا؟ درجه داره تمومش کنید آقای عشقی و گرنه…

عشقی وگرنه چی؟

درجه دار وگرنه اجراتون توقیف میشه.

عشقی به چه جرمی؟

درجه دار به جرم عدم تمکین در برابر دستور ریاست محترم نظمیه جناب آقای سرهنگ درگاهی عشقی واقعا این همه بگیر و ببند واسه چیه؟ از چی میترسید؟ درجه دار از چیزی نمیترسیم فقط مراقبیم که زبون کسی روی سن کج نچرخه و بر ضد جمهوری شعار نده تا بلوایی به پاشه به هر حال میدونید که خاطر مردم از شما و امثال شما که ضد جمهوری خواهی ملت هستین مکدره

عشقی خاطر ملت از دست دغل باز یا شما مکدره بعد هم شما واقعاً خودتونو مسخره کردید، پیسی که همه چیزش به دوره ی باستان برمیگرده چه ربطی به جمهوری قلابی شما داره؟ با لحنی تیز و قاطع من چیزی رو که میخواید نمیتونم انجام بدم درجه دار چاره ای جز این ندارید وگرنه تئاتر بی تئاتر

نویسنده

ناشر

دسته بندی ها

ادبیات نمایشی, نمایشنامه

شابک

9786008982494

قطع کتاب

تعداد صفحات

66

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ترور در روز روشن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *