خرید کتاب از میان ۱۲۰ هزار عنوان

کتاب انتهای خیابان شاه بختی شرقی

اتفاقات زیادی افتاد تا دختر بچه پر شر و شور و نوجوانی سرکش و پر انرژی، بشود زکی که حالا دارد با قطار به زادگاهش می رود. در طول سفر زکی برای اولین بار فکر را رها می کند تا مرور زندگی اش تا هر کجا که می خواهد برود. هم کوچه ای ها، بارش برف، دل به هم خوردگی خودش در قطار و… همه تلنگری می شود بر ذهن خسته و هنوز پویایی زکی تا در سفری ذهنی، به موازات طی مسیر با قطار، پیش برود و پس بیاید و سبک سنگین کند و زن سال های رفته از عمرش را. قطار که به مقصد می رسد ذهن زکی هنوز توی راه است و نمی خواهد سوت پایان را بکشد. شاید وسط راه، ترمز را بکشد و پیاده شود… خنده خشک شده بود رو لب های زکی. سیم تلفن را می پیچاند دور انگشت اشاره و یکهو رهایش می کرد. گفت: آره راس راسی دارم می آم، دارم پسرم کیا رو می آرم مسابقات شطرنج. یه هفته ای هستیم… چرا اینقدر شلوغش می کنی؟ و اکبر آن قدر حرف زده بود که مجبور شده بود ایمیلش را بدهد و بهش بگوید باید برود شام درست کند و بقیه اش بماند برای وقتی که همدیگر را می بینند. اکبر آن شب تاصبح به او ایمیل زده بود و از همه آن سال ها و اتفاق هایی که افتاده بود گفته بود. هر جا هم که توانسته بود، برایش عکس فرستاده بود… .

SKU: 4a4b78309ea6
دسته:

ویژگی‌ها مقدار
نویسنده

ناشر

شابک

978-6005639605

دسته بندی ها

ادبیات ایران, ادبیات داستانی, رمان

قطع کتاب

تعداد صفحات

144

سال انتشار

نوع جلد

شومیز

0 دیدگاه برای کتاب انتهای خیابان شاه بختی شرقی

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب انتهای خیابان شاه بختی شرقی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط