رانده شده

بس ﻧﺒﻮد، ﻫﻤﺎن ﺑﺲ ﻧﺒﻮد ﻛﻪ از ﺧﺎﻧﻪ راﻧﺪه ﺑﻮدﻣﺶ؟ انتقام ﺧﻮد را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدم …ﻫﻤﺎن ﺑﺲ ﺑﻮد دﻳﮕﺮ !اﻣﺎ ﺧﻴﺮ : ﻗﻮز ﺑﺎﻻﻗﻮز، ﭘﺪرش ﻫﻢ ﻣﺮد نمیﮔﻮﻳﻢ ﻣﺮگ او ﺗﻘﺼﻴﺮ ﻣﻦ  بوده اﺳﺖ؛ اﻣﺎ ﺧﻮب ﻣﻦ ﻫﻢ در اﻳﻦ اﻣﺮ ﺗﺎ اﻧﺪازه‌ای ﻣﺴﺌﻮل ﺑﻮده‌ام؛ ﺑﻌﺪ ﺑﭽﻪ از دﺳﺖ رﻓﺖ؛ حتی ﺧﻮد ﻣﺎرﺗﺎ ﺗﺎ دم ﻣﺮگ رﻓﺖ؛ ﺗﺎزه ﺑﻪ سختی از ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎری ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ ﺑﻮد ﻛﻪ این نامردآن آﺑﺮویی را زﻳﺮ خانه‌ی او ﺑﻪ راه اﻧﺪاﺧﺖ! ﻻزم ﺑﻮد آﻧﻘﺪر او را ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻛﻨﺪ؟! «ﭼﻪ کسی اﻳﻦ ﻣﺄﻣﻮریت را ﺑﻪ او داده ﺑﻮد؟ ﻧﺎﻣﺮد! ﻧﺎﻣﺮد! و از زور ﺧﺸﻢ دﺳﺖ‌ﻫﺎﻳﺶ را به ﻫﻢ ﻓﺸﺮد.
در اﻳﻦ ﮔﻴﺮودار، ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺧﺒﺎر ﺑﺪﺗﺮی می‌رﺳﻴﺪ. دﺑﺎﻏﺨﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻮد؛ ﭘﺎﺋﻮﻟﻮ سیستری ﻓﺮار ﻛﺮده ﺑﻮد (و ﻣﺮدم ﺑﻪ او ﺗﻬﻤﺖ زدﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﻪ ﻣﺎﻧﺪه‌ی ﺻﻨﺪوق را ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﻴﺐ زده)‌. ﻓﻘﺮ ﺑﺮ در ﺳﻪ زن نگون ﺑﺨﺖ وﻳﻼن می کوفت.
چه کار می توانست بکنند؟ تنها، بی بار و یاور و بدنام شهر.

شناسه محصول: fc0796f872fb دسته:
نویسنده

ناشر

,

مترجم

دسته بندی ها

ادبیات ایتالیا, ادبیات داستانی, ادبیات کلاسیک, جایزه نوبل ادبیات, داستان تاریخی, دهه 1900 میلادی, رمان

شابک

9789642714315

قطع کتاب

تعداد صفحات

220

سال انتشار

سال انتشار میلادی

1901

نوع جلد

شومیز

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رانده شده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *