کتابجم | کاملترین مرجع خرید کتاب در ایران
محکم در آغوشم بگیر
قیمت اصلی ۲۲۹,۰۰۰ تومان بود.۲۰۶,۱۰۰ تومانقیمت فعلی ۲۰۶,۱۰۰ تومان است.
کتاب محکم در آغوشم بگیر، اثری نوشته ی سو جانسن است که نخستین بار در سال 2008 به چاپ رسید. «درمان متمرکز بر عواطف» کارساز است چون به رابطه ی عاشقانه، به عنوان پیوندی بر پایه ی وابستگی نگاه می کند. این تفکر که زمانی جنجال برانگیز بود، اکنون توسط تحقیقات علمی حمایت می شود و به محبوبیت زیادی نزد درمانگران سراسر دنیا دست یافته است. دکتر سو جانسن در این کتاب، «درمان متمرکز بر عواطف» را برای اولین بار به مخاطبین عام ارائه می کند. جانسن به ما می آموزد که راه نجات و پربار کردن یک رابطه، ایجاد یک ارتباط عاطفی ایمن و محافظت از آن پیوند عاطفی است. او با توجه به این نکته، بر لحظات کلیدی در هر ارتباط تمرکز می کند—از «تشخیص گفت و گوهای آسیب زا» تا «بررسی دوباره ی لحظات پرتلاطم»، و از این موارد برای تشریح «هفت گفت و گو برای یک عمر زندگی با عشق» بهره می برد.
==در فهرست کتاب هایی که زندگیتان را دگرگون می کنند
بررسی کتاب محکم در آغوشم بگیر
محکم در آغوشم بگیر: هفت مکالمه برای یک عمر عشق، کتابی زوجدرمانی است که توسط خانم سو جانسون، روانشناس بالینی و سازندة زوجدرمانی با تمرکز بر روابط عاطفی نوشته شده است. این کتاب بر رابطة عشق بهصورت پیوند دلبستگی تمرکز میکند و به این موضوع میپردازد که چگونه زوجها میتوانند از نظر احساسی پذیرا و نسبت به عشق خود پاسخگو باشند.
کتاب به سه بخش تقسیم میشود. بخش اول، اساس رابطة عشق سالم را فراهم میکند و عشق را پیوندی عاطفی تعریف میکند که نیاز فطری به ارتباط عاطفی ایمن را برآورده میکند. دکتر جانسون میگوید شما میتوانید انواع مهارتهای حل مسأله را یاد بگیرید، آسیبهای دوران کودکی خود را تحلیل کنید و تلاشهای زیادی برای تقویت رابطه خود انجام دهید، اما همة اینها به درک و پذیرش اینکه شما از نظر عاطفی به شریک خود وابسته هستید ختم میشود. او همچنین بیان میکند که فقدان ارتباط یا پاسخ عاطفی میتواند ما را در حالت جنگ یا پرواز قرار دهد برای از دستدادن یک پیوند عاطفی عمیق تهدیدکنندة زندگی. حالتی که امنیت ما را تهدید میکند و امکان پذیرابودن و پاسخگویی به فرد موردعلاقهمان را از ما میگیرد. رویکرد درمانی سنت جانسون کمک به زوجها برای درک این موضوع، بیان آن به یکدیگر و ایجاد پیوند عاطفی عمیقتر است که از آنها زمانهای دشوار محافظت خواهد کرد.
بخش دوم کتاب به هفت مکالمه میپردازد که یک زوج باید برای ایجاد پاسخگویی احساسی در رابطة خود داشته باشند. سه مکالمة اول به زوجها کمک میکند تا الگوهای منفی را شناسایی کنند، در حالی که چهار مورد آخر بر ایجاد الگوهای مثبت خودخواسته و اهمیت پاسخگویی احساسی تمرکز دارند. در این بخش دکتر جانسون پس از اینکه در هر فصل یکی از هفت مکالمه را بررسی میکند، سوالاتی را برای شما و عزیزان شما ارائه میکند تا قدمهای لازم برای ایجاد پیوند عاطفی عمیقتر را طی کند.
بخش پایانی کتاب، دربارة قدرت هفت مکالمه تحول را بحث میکند. تحول نامی است که او بر آنها میگذارد و دربارة قدرت شفابخشی که این مکالمات میتواند بر زخمهای تروماتیک و ایجاد ارتباط نهایی عشق بگذارد، صحبت میکند.
دکتر جانسون چیزی میگوید که فکر میکنم خیلی اثرگذار باشد. او میگوید: اگر من از شما برای ارتباط عاطفی درخواست کنم و شما از نظر فکری به جای آنکه مستقیم در سطح دلبستگی به من پاسخ دهید به مشکلی پاسخی میدهید، برداشت من از این عکسالعمل را عدم پاسخ است. مردم خواهان حمایت غیرمستقیم هستند، یعنی، تأیید عاطفی و مراقبت از شرکای خود، نه مشاوره. به نظر من حلکردن مشکل فردی دیگر کسی که به خاطر مشکلات ناراحت است، وقتی خودم در پریشانی عاطفی نیستم، خیلی آسان است. اما دکتر جانسون میگوید که این رویکرد در وهله اول این احساس را در فرد ایجاد میکند که انگار حتی پاسخی وجود ندارد. من باید همدلی را تمرین کنم و احساسات ناخوشایند فرد موردعلاقهام را درک کنم تا دلبستگیم با آن فرد حفظ شود و وقتی که فرد در درک احساسات بینشان اینقدر عمیق نباشد، میتوانیم با هم مشکل را حل کنیم.
همچنین جالب است که دکتر جانسون به شخصی اشاره میکند که به من نزدیک میشود و مشکلی به عنوان (درخواست برای ارتباط عاطفی) دارد. من چند بار این علامت را در ارتباط با فرزندام از نادیده میگیرم؟ وقتی آنها با مشکلی پیش من میآیند و من سعی میکنم آن را حل کنم، در واقع، در آن زمان آنها خواهان ارتباط عاطفی هستند. .
در نهایت، این کتاب دربارة ایجاد رابطة عاطفی عمیقتر از طریق پاسخدادن به احساسات معشوق ماست.
سه مورد برتر من از کتاب روشهایی هستند که دکتر جانسون واکنشهای احساسی، گفتگوهای شیطانی و نقاط بیتجربگی را ارائه داده است.
پاسخگویی عاطفی
نویسنده عشق عمیق را پاسخگویی عاطفی توصیف میکند و آن را با استفاده از واژه اختصاری الف RE بیان میکند.
- دسترسی: آیا میتوانم به شما برسم؟ این سوال برای شریک زندگی شما بیپاسخ حتی زمانی که شک دارید و احساس ناامنی میکنید. این مسأله به این معنی است که از طریق احساسات خود کار کنید تا بتوانید در احساسات شریک زندگیتان حاضر باشید.
- پاسخگویی: آیا میتوانم به شما تکیه کنم تا از نظر احساسی به من پاسخ دهید؟ این به معنی آگاهی از احساسات شریک زندگیتان است و نشان میدهد که احساسات آنها بر شما تاثیر میگذارد. دکتر جانسون میگوید: پذیرفتن و قرار دادن اولویت بر روی سیگنالهای احساسی که شریک زندگی شما به آنها نیاز دارد، سیگنالهای واضحی از آرامش و مراقبت را منتقل میکند. این جایی است که شوهرم ممکن است بگوید: گفتنش سخت است، اما وقتی تو خیلی عصبانی هستی احساس ترس میکنم چون نگرانم تو را از دست بدهم. اینجا جایی است که آسیبپذیری رخ میدهد، جاییکه ارتباط معنادار واقعی رخ میدهد.
- نامزدی: آیا میدانم که برای من ارزش قائل خواهید شد و نزدیکم خواهید ماند؟ این به معنای حضور احساسی و دردسترسبودن است.
گفتگوهای شیطانی
من همچنین قدرت زیادی در یادگیری گفتگوهای شیطانی پیدا کردم، که این همان چیزی است که دکتر جانسون آن را الگوهای اساسی مینامد وقتی که نمیتوانیم به سلامت با همکاار خود ارتباط برقرار کنیم. شناخت این چرخهها و یادگیری آنها به عنوان یک زوج به شما کمک میکند بفهمید که در کجا با هم شریک میشوید، و سپس میتوانید مکالمة شیطانی را به عنوان دشمن ببینید، نه کسی که دوست دارید. من عاشق این ایده بودم!
سه گفتگوی شیطانی وجود دارد که ممکن است در آن گیر بیاوریم.
- اولی: آدم بد را پیدا کن. این زمانی است که هر دو شریک در چرخة سرزنش گیر میافتند، با انگشت اشاره میکنند و سعی میکنند گناه را از خودشان مبرا سازند. هدف از این کار، دفاع از خود و حرکت اصلی حمله و متهم کردن است. فرد الف: ما همیشه به خاطر تو دیر میکنیم. فرد ب: خوب، اگر به من میگفتی که چه زمانی باید آنجا را ترک کنیم، میتوانستم آماده باشم. شخص الف: در تقویم بود، میتوانستی نگاه کنی. فرد ب: من مشغول کار بودم و فرصت نگاه کردن نداشتم و مکالماتی از این دست.
- دومین گفتگوی شیطانی اعتراض پولکا نامیده میشود. این چرخة تقاضا یا عقبنشینی است که در آن فرد الف به روش منفی به آن میرسد تا پاسخی از شخص ب بگیرد، اما فرد ب در دفاع عقبنشینی میکند. بنابراین فرد الف دوباره ضربه میزند و فرد ب حتی بیشتر عقبنشینی میکند. دکتر جانسون در این وضعیت میگوید، فرد الف خواهان ارتباط عاطفی است ، اما به شیوهای منفی. و شخص ب میگوید: من باید اینجا کار اشتباهی انجام دهم، بنابراین من فقط ساکت خواهم بود و پاسخ نمیدهم تا بتوانم کارها را بهتر کنم. حرفی که فرد الف را میترساند تا پاسخی دریافت نکند، بنابراین چرخه ادامه مییابد.
- سومین دیالوگ شیطان ایست و گریز نامیده میشود. این زمانی است که هر دو شریک در دفاع و انکار هستند. هر دوی آنها بیشتر در حمایت از خود هستند، و سعی میکنند طوری عمل کنند که انگار احساس نمیکنند یا نیازی ندارند. این الگو حاصل اعتراض پولکا است، زمانی که فرد الف در نهایت تلاش خود را رها میکند و سپس از رابطه جدا میشود. توقف و گریز پاسخی به ازدستدادن ارتباط و احساس درماندگی در مورد چگونگی بازگرداندن آن است.
من متوجه شدم که قدرت یادگیری در مورد این گفتگوها را دارد و آنها را در زندگی خودم تشخیص میدهم، حتی آنها را برای بچههایم هم به کار میبرم. یکی از دختران من به پیدا کردن مرد بد وقتی احساس ناراحتی میکند، دچار میشود، درحالیکه دختر دیگرم شروع به صحبت اعتراض پولکا میکند. من حتی با شوهرم دربارة این چرخهها و جاییکه در آنها سقوط میکنیم صحبت کردهام.
نقاط بیتجربگی
برداشت سوم از کتاب زمانی بود که خانم جانسون دربارة نقاط بیتجربگی صحبت میکند. حساسیت بیش از حد ناشی از لحظات گذشته یا روابط فعلی یک فرد که نیاز به دلبستگی مکرراً مورد غفلت واقع میشود، نادیده گرفته میشود، یا از آن عبور میکنند. او میگوید دو نشانه وجود دارد که در مورد زمانی که نقطة آسیبپذیری ایجاد شده است و در حال اصطکاک است: 1) تغییر ناگهانی و رادیکال در لحن احساسی گفتگو و 2) واکنش به نسبت جرم درکشده اغلب نامتناسب به نظر میرسد. آگاه شدن از این نشانهها به من کمک کرد تشخیص دهم چهزمانی نقاط بیتجربگی خودم در حال اصطکاک هستند. دکتر جانسون در مراحل بسیار خاصی توضیح میدهد که وقتی این نقاط حساس ظاهر میشوند و در معرض آسیب قرار میگیرند، چه اتفاقی میافتد.
- اول: نشانه. یک نشانه دلبستگی توجه ما را جلب میکند و به سیستم دلبستگی، خواستهها و ترسهای ما برمیگردد. این میتواند یک نگاه خاص از طرف یکی از عزیزان ما، یک عبارت یا یک لحن صدا باشد.
- دوم: بدن پاسخ میدهد. دکتر جانسون به این موضوع اشاره نمیکند، اما از دیدگاه من، بدن ما پاسخ میدهد چون ما احساسی داریم که در وضعیت برای کمک به ما از طریق آن به ما میرسد. بنابراین در این لحظه، اگر بتوانیم تشخیص دهیم که چگونه بدن ما به نشانه پاسخ میدهد چه احساسی دارد، و تشخیص دهیم که چه احساسی به وجود آمدهاست (نام آن)، آنگاه میتوانیم از نحوه پاسخ مناسب واقعی آن آگاه باشیم با واکنش به این پیام عاطفی.
- سوم: ما معنی آن را میسازیم. بخش پیشین مغز ما پاسخ احساسی بدن ما را تأیید میکند و سعی میکند معنای آن را مشخص کند. اساسا، مغز ما میگوید: من از او خواستم که کمی وقت صرف ناهار با من کند، اما او هنوز در دسترس نیست، اگر چه من در حال تقلاکردن هستم و مطمئنم که این کار برای من بدیهی است بنابراین این کار به این معناست که او برای من وقت ندارد، بنابراین او واقعا مرا دوست ندارد.
- چهارم: برای حرکت خواندن. ما آماده میشویم تا به سمت، دور از آن، یا بر علیه آن عزیزان خود حرکت کنیم.
دانستن این مراحل به من کمک کرد تا نگاهی دقیقتر به این مساله بیندازم که چرا من به عنوان بیگناه به شوهرم پاسخ دادم، با این حال کلمات به من او کاملاً معنیدار هستند. و بعد از آن، وقتی توانستم این مراحل را در وضعیت تحلیل کنم، بهتر است نظر او، پسزمینه و پاسخ خودم و احساسات و پیامهایی را که به خاطر آن دریافت کردم، درک کنم. تنها در آن زمان ما میتوانسیم در زمینه بالاتری ملاقات کنیم تا پذیرای یکدیگر باشیم و پیوند عاطفیمان را عمیقتر کنیم.
جمع بندی
خانم جانسون در کتابش اطلاعات زیادی دارد، اما من گاهی کمی گیج و گم میشدم چون او از یک قیاس موسیقی و رقص استفاده میکند که سعی میکند کل کتاب را به دست بیاورد. او به هنرمندان و آهنگهایی اشاره میکند که من با آنها ناآشنا بودم و نمیتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم، بنابراین آن معانی را از دست میدادم. احساس میکنم بهتر بود کتاب را واضحتر و بدون قیاس بنویسد.
کتاب همچنین با داستان به داستان در هم آمیخته بود که در ابتدا خوب بود، اما حتی چندین داستان قبل، وسط و بعد از نکات خاصی وجود داشت که او میخواست به آن اشاره کند، و من احساس میکردم که تأکید زیادی روی داستانها وجود دارد و وضوح کافی در مورد بخشهای اصلی که او ارائه می کرد وجود نداشت.
همچنین احساس میکنم درحالیکه در هفت گفتگوی او شناختی از احساسات ناخوشایند وجود دارد، او به این دلیل که این احساسات وجود دارند، و یا اینکه زوجها این را کشف میکنند، اشارهای نمیکند. به نظر میرسد که تمرکز اصلی او کمک به زوجها در صحبت درباره احساسات ناخوشایند آنها با یکدیگر برای کمک به ایجاد پیوند عمیقتر است. در حالی که این ابزار بسیار ارزشمندی برای دوست داشتن روابط است، من معتقدم که کمک به عزیزان شما برای کشف پیامهای احساسات و کشف پیامهای خودتان مهم است، تا بتوانید از یکدیگر به همان شکل حمایت کنید.
به طور کلی، خوشحالم که این کتاب را خواندم. واقعا چشمانم را به روی برخی از الگوهای گذشته من در زندگی امروز باز کرده است. من اکنون میتوانم از دورهای که با شروع احساسات ناخوشایند رخ میدهد بیشتر آگاه باشم، و پایه و اساس بهتری برای پاسخ دادن به احساسات و ارتباط دارم.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
مترجم | |
دسته بندی ها | ادبیات انگلیس, ادبیات معاصر, ازدواج و زناشویی, پرفروش های کتاب جم, خودپروری, دهه 2000 میلادی, روانشناسی |
شابک | 9786007443590 |
قطع کتاب | |
تعداد صفحات | 240 |
سال انتشار | |
سال انتشار میلادی | 2008 |
نوع جلد | شومیز |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.