کتابجم | کاملترین مرجع خرید کتاب در ایران
چنین گفت زرتشت
قیمت اصلی ۳۵۰,۰۰۰ تومان بود.۳۱۵,۰۰۰ تومانقیمت فعلی ۳۱۵,۰۰۰ تومان است.
زرتشت چنین گفت که در چهار بخش بین سالهای 1883 و 1885 ساخته شد، معروفترین و تأثیرگذارترین اثر فیلسوف آلمانی فردریش نیچه است. این اثر یک رمان فلسفی است که در آن شخصیت زرتشت، شخصیتی شبیه به پیامبر دینی، مجموعهای از درسها و موعظهها را به سبک کتاب مقدس ارائه میکند که ایدههای محوری اندیشه پخته نیچه را بیان میکند. کلید فلسفه «چنین گفت زرتشت» رد نظام های سنتی اخلاق دینی، ایده اراده به قدرت، و بینشی از شیوه ای جدید و برتر از وجود، «ابرمنش» یا «ابرمرد»، یکی از بهترین های نیچه است. چنین گفت زرتشت به همان اندازه که از نظر سبکی نوآورانه و فلسفی است، هم شاهکار ادبی و هم کلاسیکی ماندگار از اندیشه اخلاقی است.
نقد و بررسی کتاب چنین گفت زرتشت اثر فریدریش نیچه
کتاب «چنین گفت زرتشت» یکی از معروفترین و تأثیرگذارترین آثار فلسفی فریدریش نیچه است که در آن او عقاید خود را درباره انسان، خدا، اخلاق، فرهنگ و تاریخ از زبان شخصیتی به نام زرتشت بیان میکند. این کتاب به سبک شعرانه و تمثیلی نوشته شده است و دارای چهار بخش و چندین گفتار است.
معرفی نویسنده
فریدریش نیچه (1844-1900) یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین فلاسفه و نویسندگان آلمانی بوده است که با آثار خود بسیاری از جنبههای فلسفه، روانشناسی، ادبیات، هنر و تاریخ را مورد نقد و تحلیل قرار داده است. او در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و از جوانی به مطالعه زبانها و ادبیات باستان پرداخت. در سن 24 سالگی استاد زبانشناسی کلاسیک در دانشگاه بازل شد و به عنوان یک دانشمند مورد تحسین قرار گرفت. اما او به زودی علاقهاش به سمت فلسفه رفت و با نوشتن کتاب «تولد تراژدی» در سال 1872، شروع به انتقاد از فرهنگ غربی کرد. او با الهام از شوپنهاور، هراکلیت، زرتشت، اسپینوزا، بودا و دیگران، فلسفهای جدید را پایهگذاری کرد که در آن مفاهیم مثل خواست قدرت، مرگ خدا، ابرانسان، بازگشت جاودانه و تغییر ارزشها مطرح شد. او در سال 1889 به بیماری روانی دچار شد و تا پایان عمر خود در سال 1900 در حالت ناتوانی بود. آثار او پس از مرگش بسیار مورد توجه قرار گرفتند و بسیاری از متفکرین قرون بعد را تحت تأثیر قرار دادند.
معرفی کتاب
کتاب «چنین گفت زرتشت» یک رمان فلسفی است که نیچه آن را در سالهای 1883 تا 1885 نوشت. در این کتاب، نویسنده عقاید خود را درباره مسائل مختلف فلسفی و فرهنگی از زبان شخصیت زرتشت بیان میکند. زرتشت یک حکیم باستان است که پس از ده سال عزلت در کوهستان، به شهر بازمیگردد تا حکمت خود را به مردم بچشاند. اما مردم به سخنان او گوش نمیدهند و به جای آن به تفرج و لذّات پست مشغول هستند. زیرا آنها همچنان در تحت سلطه خدای مُرده و اخلاق بسته هستند. زرتشت سعی میکند تا با انتخاب چند حواری، آموزههای خود را به آنها بیاموزد و آنها را برای رسیدن به ابرانسان، یعنی انسانی که خود را از تعلّقات و تبعیضات فراتر برده است، آماده کند. این کتاب شامل چهار بخش و چندین گفتار است که در هر گفتار، زرتشت با یک موضوع فلسفی یا فرهنگی سروکار دارد و نظر خود را درباره آن مطرح میکند. این کتاب به سبک شعرانه و تمثیلی نوشته شده است و دارای جملات و عبارات بسیار مشهوری است.
خلاصه داستان
کتاب با صحنه زرتشت که از کوهستان به شهر فرود میآید و با گروهی از مردم روبرو میشود، شروع میشود. زرتشت به آنها میگوید که خدا مُرده است و دین و اخلاق سنّتی دیگر قابل قبول نیستند. او به آنها پیشنهاد میدهد که به دنبال ابرانسان باشند، یعنی انسانی که خود را از تبعید و تقلید رها کرده و با خلاقیت و شجاعت، ارزشهای جدید را پایهگذاری کند. اما مردم به سخنان زرتشت گوش نمیدهند.
زرتشت پس از تلاش ناموفق برای بیدار کردن مردم، به دور از شهر، در جایگاه خود، حواریون خود را جمع میکند. در این جایگاه، زرتشت با حواریون و مهمانان خود درباره مسائل مختلف فلسفی و فرهنگی صحبت میکند. در هر گفتار، زرتشت با چالشهای وجودی، فکری و عملی روبرو است و سعی میکند تا با استفاده از منطق، تجربه، شعور و شعر، پاسخ مناسبی بدهد. بعضی از گفتارها به صورت نقادانه نسبت به فلسفه، دین، فرهنگ و سیاست حکمفسّایانه حاکم بر جامعه زمان نوشته شدهاند. بعضی دیگر به صورت صورت تصدیقی و تشویقی نسبت به زندگی، خواست قدرت، ابرانسان و ارزشهای جدید دارند. بعضی از گفتارها به صورت شعر و ترانه نوشته شدهاند که بیانگر حالات روحی مختلف زرتشت هستند. در پایان کتاب، زرتشت با دیدن علامتهای بازگشت جاودانه، یعنی تکرار بیپایان حوادث زندگی، به شادمانی میرسد و از حواریون خود خداحافظی میکند. او قصد دارد تا به کوهستان بازگردد و برای رسیدن به ابرانسان آماده شود.
بررسی مفاهیم کلیدی
کتاب «چنین گفت زرتشت» حاوی مفاهیم کلیدی بسیاری است که نماینده فلسفه نوین نیچه هستند. برخی از این مفاهیم عبارتند از:
- مرگ خدا: این عبارت نشاندهنده پایان دوره دین و اخلاق سنّتی است که بر اساس تصورات مجرّده و غیرقابل اثبات درباره خدا و جهان پایهگذاری شدهاند. نیچه معتقد است که خدا یک اختراع انسانی است که برای تسکین رنجها و تبریر ضعفهای خود به آن پناه میبرد. اما با پیشرفت علم و فلسفه، این تصورات دچار شک و سقوط شدهاند و جای خود را به شکّاکی و بیمعنایی دادهاند. نیچه معتقد است که مرگ خدا چالش و فرصت بزرگی برای انسان است که با آن میتواند خود را از تبعید و تقلید رها کند و با خلاقیت و شجاعت، ارزشهای جدید را پایهگذاری کند.
- ابرانسان: این عبارت نشاندهنده هدف و مقصود نهایی زندگی انسان است که با آن میتواند به کمال و سعادت برسد. نیچه معتقد است که انسان چیزی است که باید فائق آید و به چیز دیگر تبدیل شود. ابرانسان انسانی است که خود را از تبعید و تقلید رها کرده و با خلاقیت و شجاعت، ارزشهای جدید را پایهگذاری کرده است. او با خواست قدرت خود، به زندگی به سبک خود معنا میدهد و به آن میگوید «بله». او با تجربه و تقبّل همه جنبههای زندگی، از جمله شادی و غم، نیکی و بدی، زیبایی و زشتی، به سطحی بالاتر از انسان معمولی میرسد.
- بازگشت جاودانه: این عبارت نشاندهنده یک فرضیه فیزیکی و متافیزیکی است که بر اساس آن، حوادث زندگی به صورت دورهای و بیپایان تکرار میشوند. نیچه معتقد است که با توجه به محدود بودن تعداد عناصر و قوانین جهان، حالات ممکن آن نیز محدود هستند. پس حالات فعلی جهان در گذشته بیانتها و در آینده بیانتها چندین بار رخ دادهاند و خواهند داد. این فرضیه انسان را وارد این چالش میکند که زندگی خود را به گونهای برگزیند که اگر بخواهد همین زندگی را برای همیشه تجربه کند، از آن راضی باشد.
- خواست قدرت: این عبارت نشاندهنده یک مفهوم انتزاعی و متافیزیکی است که بر اساس آن، همه چیز در جهان، از جمله انسان، حیوان، گیاه و ماده، دارای یک خواست قدرت هستند. خواست قدرت یعنی تمایل به بقا، رشد، تکامل و تسلط بر محیط. نیچه معتقد است که خواست قدرت اصل وجود و معنای جهان است و همه چیز در جهان به خاطر خواست قدرت خود عمل میکنند. انسان نیز دارای چندین خواست قدرت است که با هم رقابت میکنند و بر هم تأثیر میگذارند. انسان با شناخت و برآورده خواست قدرت خود، میتواند به سطح بالاتری از زندگی دست یابد.
- تغییر ارزشها: این عبارت نشاندهنده یک فرآیند تاریخی و فرهنگی است که بر اساس آن، ارزشهای قدیمی و سنّتی جامعه غربی دچار سقوط و تحلیل شدهاند و جای خود را به ارزشهای جدید و نوین دادهاند. نیچه معتقد است که ارزشها چیزهای ثابت و جاودانه ای نیستند، بلکه چیزهای متغیر و تاریخی هستند که بر اساس خواست قدرت گروههای مختلف انسانی پایهگذاری میشوند. او با تکنیک خود، سعی میکند تا ریشه تاریخی و روانشناختی ارزشهای حاکم بر جامعه زمان خود را برملا کند و نشان دهد که آنها چگونه بر اساس خواست قدرت گروههای ضعیف شکل گرفتهاند. او با این کار، مبنای اخلاق، دین، فلسفه و فرهنگ غرب را مورد شک و سؤال قرار میدهد و به جای آن، ارزشهای جدید را پیشنهاد میدهد که بر اساس خواست قدرت گروههای قوی و آزاد شکل گیرند.
این بود برخی از مفاهیم کلیدی کتاب «چنین گفت زرتشت» که نشاندهنده فلسفه نوین و جسورانه نیچه هستند. البته این مفاهیم به صورت ساده و خلاصه بیان شدهاند و برای درک عمیقتر آنها، لازم است که به متن اصلی کتاب و تفسیرهای مختلف فلاسفه و منتقدان مراجعه شود.
بررسی سبک نثر
کتاب «چنین گفت زرتشت» به سبک نثر شعرانه و تمثیلی نوشته شده است. نیچه از زبانهای مختلف، از جمله آلمانی، یونانی، لاتین، فرانسوی و انگلیسی، استفاده کرده و به صورت آزاد و خلاقانه با کلمات بازی کرده است. او از ابیات، ترانهها، حکایتها، تمثیلها، مثالها، تعارضها، تکرارها و سؤالها بهره گرفته است تا مطالب خود را به صورت جذاب و قابل فهم بیان کند. سبک نثر کتاب به شدت تأثیرگذار بوده و الهام بخش بسیاری از نویسندگان، شاعران و هنرمندان بوده است. این سبک همچنین باعث شده است که کتاب در برابر تفسیرهای مختلف باز باشد و هر خواننده میتواند به طریقی آن را برای خود معنا کند.
بررسی منابع
کتاب «چنین گفت زرتشت» حاصل تأثیر و الهام از منابع مختلف است که نیچه با آنها آشنا بوده و از آنها بهره برده است. برخی از این منابع عبارتند از:
- فلسفه باستان: نیچه به عنوان یک زبانشناس کلاسیک، با فلسفه یونان باستان و روم باستان آشنا بوده و از آنها الهام گرفته است. او به خصوص از هراکلیت، اسپینوزا، دموکریت و زرتشت تأثیر پذیرفته است. او از هراکلیت برای تأکید بر تغییر و جنبش مستمر جهان، از اسپینوزا برای تأکید بر یگانگی وجود و خدا، از دموکریت برای تأکید بر مادّگرایی و طبیعتگرایی و از زرتشت برای تأکید بر خواست قدرت و تغییر ارزشها استفاده کرده است.
- فلسفه مدرن: نیچه با فلسفه مدرن نیز آشنا بوده و از آنها استفاده کرده است. او به خصوص از شوپنهاور، کانت، هگل، فوئرباخ و اشتیرنر تأثیر پذیرفته است. او از شوپنهاور برای تأکید بر رنج و نفسانیّت جهان، از کانت برای تأکید بر نسبیّت دانش و قضاوت، از هگل برای تأکید بر تاریخگذاری فلسفه، از فوئرباخ برای تأکید بر مادی گرایی و نقد دین و از اشتیرنر برای تأکید بر فردگرایی و نقد اخلاق بهره گرفته است.
- ادبیات: نیچه با ادبیات مختلف آشنا بوده و از آنها الهام گرفته است. او به خصوص از شعر و تاریخ یونان باستان، شعر و رمان آلمان، شعر و رمان فارسی، شعر و رمان فرانسوی، شعر و رمان روسی، شعر و رمان انگلیسی، شعر و تاریخ هندی و چینی استفاده کرده است. او از ادبیات برای بیان احساسات، تصویرسازی، تمثیلپردازی، نقد و مقایسه فرهنگها و ارزشها بهره برده است.
- موسیقی: نیچه با موسیقی نیز آشنا بوده و از آنها الهام گرفته است. او به خصوص از موسیقی کلاسیک آلمان، مخصوصاً آثار ریچارد واگنر، تأثیر پذیرفته است. او از موسیقی برای بیان روح و جان فلسفه خود، برای تأکید بر تضاد و هماهنگی نیروهای آپولونی و دیونیسی، برای تأکید بر شادمانی و غمگینی زندگی، برای تأکید بر رنگینکمان وجود و برای تأکید بر هنر به عنوان چاره نهایی استفاده کرده است.
بررسی تأثیرات
کتاب «چنین گفت زرتشت» یکی از پُرتأثیرترین کتابهای فلسفی قرون 19 و 20 بوده و بسیاری از فلاسفه، روانشناسان، نویسندگان، شاعران، هنرمندان و سیاستمداران را تحت تأثیر قرار داده است. بعضی از این تأثیرات عبارتند از:
- فلسفه: کتاب «چنین گفت زرتشت» باعث شد که فلسفه مدرن به سمتهای جدید حرکت کند و مباحث مختلف را مورد نقد و تحلیل قرار دهد. این کتاب به خصوص در حوزه فلسفه قرون 20 و 21، مانند فلسفه پستمدرن، فلسفه هستیشناسانه، فلسفه زبان، فلسفه هنر، فلسفه سیاسی و فلسفه دین، تأثیرگذار بوده است. بعضی از فلاسفهای که از نظرات نیچه در این کتاب الهام گرفتهاند عبارتند از: هایدگر، سارتر، کامو، دِلوز، فوکو، دریدا، لیوتار، لاکان، رورتی، هابرماس و …
- روانشناسی: کتاب «چنین گفت زرتشت» باعث شد که روانشناسی به عمق روح و روان انسان بپردازد و عوامل مختلفی را که بر شخصیت و رفتار انسان تأثیر میگذارند، شناسایی و تحلیل کند. این کتاب به خصوص در حوزه روانشناسی تحلیلی، روانشناسی انسانگرا، روانشناسی وجودی و روانشناسی اجتماعی، تأثیرگذار بوده است. بعضی از روانشناسانی که از نظرات نیچه در این کتاب الهام گرفتهاند عبارتند از: فروید، یونگ، آدلر، فرانکل، راجرز، فروم و …
- ادبیات: کتاب «چنین گفت زرتشت» باعث شد که ادبیات با سبکها و مضامین جدید حرکت کند و با استفاده از زبان شعرانه و تمثیلی، مسائل فلسفی و فرهنگی را بیان کند. این کتاب به خصوص در حوزه ادبیات قرون 20 و 21، مانند ادبیات نوگرا، ادبیات پستمدرن، ادبیات هستیشناسانه، ادبیات زبانگرا و ادبیات نقادانه، تأثیرگذار بوده است. بعضی از نویسندگان و شاعرانی که از نظرات نیچه در این کتاب الهام گرفتهاند عبارتند از: کافکا، جویده، هسه، مان، بورخس، بکت، سولژنیتسین، هاکسلی، اودِن و …
- هنر: کتاب «چنین گفت زرتشت» باعث شد که هنر به شکلها و محتواهای جدید حرکت کند و با استفاده از عناصر زیباییشناسی و همچنین نقد و تحلیل فرهنگ و جامعه معاصر، آثار هنری خلاقانه خود را خلق کند. این کتاب به خصوص در حوزه هنر قرون 20 و 21 تأثیرگذار بوده است. بعضی از هنرمندان و نقّادان هنری که از نظرات نیچه در این کتاب الهام گرفتهاند عبارتند از: پیکاسو، کاندینسکی، دالی، موندریان، کله، آدورنو، گرینبرگ و …
- سیاست: کتاب «چنین گفت زرتشت» باعث شد که سیاست به سمت ایدئولوژیها و رویکردهای جدید حرکت و با استفاده از تحلیل و انتقاد از فرهنگ و جامعه موجود، پیشنهادات و راهکارهای جدید را ارائه کند. این کتاب به خصوص در حوزه سیاست قرون 20 و 21 بسیار تأثیرگذار بوده است. بعضی از سیاستمداران و روشنفکران سیاسی که از نظرات نیچه در این کتاب الهام گرفتهاند عبارتند از: موسولینی، هیتلر، گاندی، راسل، کامو، مارکوزه و …
نظر شخصی
کتاب «چنین گفت زرتشت» یک کتاب فلسفی و هنری است که برای من بسیار جذاب و چالشبرانگیز بود. این کتاب با زبان شعرانه و تمثیلی، مسائل مختلف فلسفی و فرهنگی را مطرح کرده و به نقد و تحلیل آنها پرداخته است. این کتاب باعث شد که من درباره خود، دنیا، خدا، اخلاق، فرهنگ و تاریخ فکر کنم و نظرات خود را با نظرات نویسنده مقایسه کنم. این کتاب همچنین باعث شد که من به ارزشهای خود، به هدف و معنای زندگی خود، به خواست قدرت خود و به امکان رسیدن به ابرانسان بپردازم.
به نظر من، نقطه قوت این کتاب، سبک نثر آن است که با استفاده از زبان شعرانه و تمثیلی، مطالب را به صورت جذاب و قابل فهم بیان کرده است. سبک نثر این کتاب باعث شده است که کتاب در برابر تفسیرهای مختلف باز باشد. سبک نثر این کتاب همچنین باعث شده است که کتاب به عنوان یک اثر هنری مورد تحسین قرار گیرد.
به نظر من، نقطه ضعف این کتاب، محتوای آن است که گاهی اوقات بسیار تعصّبآمیز، تکذیبگر، تضادآمیز و نامشخص است. محتوای این کتاب گاهی اوقات بسیار تعصّبآمیز است و به بسیاری از فلسفه، دین، فرهنگ و جامعه حاکم بر زمان خود به شدّت حمله میکند و به بسیاری از مفاهیم و اصول پذیرفته شده در فلسفه، دین، فرهنگ و جامعه حاکم بر زمان خود دست رد میزند.
محتوای این کتاب گاهی اوقات بسیار تضادآمیز است و به بسیاری از مفاهیم و اصول خودش نیز طعنه میزند. همچنین برای بسیاری از مفاهیم و اصول خودش نیز تعریف و توضیح کافی نمیدهد. این موارد باعث شده است که کتاب در برابر انتقادهای مختلف قرار گیرد و همچنین باعث سوءاستفاده بعضی از گروهها و جناحها شود.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
مترجم | |
دسته بندی ها | آموزشی |
قطع کتاب | |
تعداد صفحات | 448 |
سال انتشار | |
نوع جلد | شومیز |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.