بهترین کتاب های ویلیام شکسپیر

امروز خلاصه‌ای از بهترین آثار ویلیام شکسپیر را برای شما گرد آورده‌ایم. اما ابتدا اجازه دهید مطالبی در مورد زندگی این نویسندۀ شگفت‌انگیز فرا بگیریم.

ویلیام شکسپیر شاعر، نمایشنامه‌نویس و بازیگر انگلیسی بود. وی 26 آوریل 1564 در استراتفورد آپون-آون متولد شد. پدرش تاجری محلی و موفق و مادرش دختر یک زمین‌دار بود.

شکسپیر را بزرگترین نویسنده انگلیسی زبان و مهم‌ترین نمایشنامه‌نویس جهان می‌دانند. اغلب وی را شاعر ملی انگلستان خطاب می‌کنند و به سخن‌سرای شهر آوون معروف است.

او بیش از 38 نمایشنامه، 154 غزل، دو شعر بلند روایی و و اشعار دیگری نوشت که البته در اینکه چه کسی مؤلف حقیقی آنهاست تردید وجود دارد. نمایشنامه‌های او به تمام زبان‌های اصلی و زنده ترجمه شده‌اند و بیشتر از آثار نمایشنامه‌نویسان دیگر به روی صحنه می‌رود.

شکسپیر در سن 18 سالگی با آن هاتوی ازدواج کرد. او هشت سال از شکسپیر بزرگتر بود. آنها سه فرزند داشتند: سوزانا و دوقلوها همنت و جودیت. اطلاعاتی بسیار نادر در مورد زندگی پس از ازدواج او وجود دارد. اما اعتقاد بر این است که او بیشتر وقتش را در لندن به نوشتن و بازی در نمایشنامه‌های‌اش می‌گذراند.

بین سال‌های 1585 تا 1592، وی در نقش بازیگر، نویسنده و مالک شرکت بازی به اسم «مردان لرد چمبرلین» که بعداً به «مردان کینگ» شهرت یافت، شغلی موفق را در لندن آغاز کرد.

در 1613، در سن 49 سالگی، در استراتفورد بازنشسته شد و سه سال بعد در آنجا درگذشت. اسناد کمی از زندگی خصوصی شکسپیر باقی مانده است. او در 23 آوریل 1616 در 52 سالگی دار فانی را وداع گفت. مرگش یک ماه پس از امضای وصیت‌نامه‌اش رخ داد، سندی که با توصیف خود با عبارت «در سلامت کامل» آغاز کرده بود. شکسپیر در این وصیت‌نامه بیشتر دارایی بزرگ خود را به دختر بزرگش سوزانا واگذار کرد.

شکسپیر بیشتر آثار شناخته شده خود را بین 1589 و 1613 به رشتۀ تحریر در آورد. اولین نمایشنامه‌های او عمدتاً کمدی‌ها و تواریخ بودند، و این نمایشنامه‌ها هنوز هم جزو بهترین‌های تولید شده در این ژانرها محسوب می‌شوند.

او سپس تا حدود سال 1608 عمدتاً تراژدی‌هایی نوشت، از جمله هملت، اتللو، شاه لیر، و مکبث، که برخی از بهترین نمایشنامه‌های زبان انگلیسی هستند. در اواخر زندگی‌اش، تراژیک کمدی‌هایی را نوشت که رمانس نیز شناخته می‌شدند، و با نمایشنامه‌نویسان دیگر همکاری داشت.

نمایشنامه‌های شکسپیر امروزه هنوز هم از محبوبیت بسیاری برخوردار هستند و پیوسته در زمینه‌های مختلف فرهنگی و سیاسی در سراسر جهان مطالعه، اجرا و بازتفسیر می‌شوند.

1. کمدی خطاها

کمدی خطاها دوگانۀ معمول درام کمدی و بسیار شکسپیرمآبانه است.

دو گروه از دوقلوها به‌واسطۀ طوفانی مهیب از هم جدا می‌افتند. دو تا از آنها سر از مکانی یکسان در می‌آورند، دوتای دیگر در جای دیگر، و پیش‌فرض طرح‌مان در همینجا نهفته است. جفت دوقلوها در شهری با هم ملاقات می‌کنند و کمدی زمانی شروع می‌شود که همسر و دوستان یکی از دوقلوها این برادر تازه‌وارد را با برادر اولی اشتباه می‌گیرند.

همین مشکل برای خدمتکارشان نیز رخ می‌دهد که همزادش خدمتکار همزاد اربابش است. بعد از خواندن فهرست شخصیت‌ها، داستان چندان پیچیده نخواهد بود.

2. تیتوس آندرونیکوس

تیتوس پس از سالها جنگ به رم باز می‌گردد. او با چشمانش دید که بیشتر پسرانش در راه خدمت به امپراتوری جانشان را فدا کرده‌اند و فقط می‌خواهد که بازنشسته شود. به همراه خود ملکه گوت‌ها و فرزندانش را به عنوان زندانی می‌آورد.

طولی نمی‌کشد که ملکه گوت‌ها امپراتور جدید را اغوا می‌کند، کسی که شیوه‌های حریصانه‌اش مشکلاتی را برای تیتوس و خانواده‌اش ایجاد کرده است. زود تیتوس خود را در معرض خیانت امپراتوری می‌بیند که با پشتکار به او خدمت می‌کرد، گوت‌ها به‌تدریج وی را با کشتن، معلول کردن یا تبعید اعضای خانواده تیتوس دیوانه کردند.

اما ملکه گوت‌ها نیز روزگار خوبی را طی نمی‌کند، چون خود را از خدمتکار بدخواهش، آرون که نقشه‌هایی برای خودش دارد، حامله می‌یابد. در حالی که او تلاش می‌کند انتقام خود و خون پسرش را بگیرد، فراموش می‌کند که هنوز دو پسر دیگر دارد که ممکن است از دست بدهد.

تیتوس آندرونیکوس پس از جنگ با گوت‌ها باید امپراتوری خود را به یکی از پسرانش بسپارد. رهبری جدید شهوتی سیری‌ناپذیر دارد و کمر همت به سرکوب قوم تیتوس بسته است. تامورا، ملکه سابق گوت، حاکم جدید را اغوا می‌کند و با همکاری پسرانش سعی می‌کند تیتوس را دیوانه کند و خانواده او را از هم نابود کند.

3. تجاوز به لوکریس

تجاوز به لوکریس شعری روایی است. در سال 509 قبل از میلاد، لوکریس از سوی تارکین، پسر پادشاه روم، مورد تجاوز قرار گرفت. لوکریس همسر یکی از اشراف روم بود. وی خودکشی کرد و جسدش در تالار روم گردانده شد.

شورشی در گرفت و این خانواده سلطنتی تبعید شدند. و این نقطۀ آغاز جمهوری روم بود.

شکسپیر از این داستان به عنوان مبنای شعر خود استفاده کرد.

4. حکایت زمستان

حکایت زمستان نمایشنامه‌ای در پنج پرده از ژانر کمدی رمانتیک است که بین سال‌های 1610 و 1611 نوشته شده و در سال 1611 به اجرا در آمده است. عنوان این نمایشنامه داستان‌های خارق‌العاده‌ای را به ذهن متبادر می‌سازد که در اطراف آتش نقل می‌کنند.

داستان لئونتس پادشاه سیسیل است که با هرمیون ازدواج کرده است و پولیکسنس پادشاه بوهمیا و دوست دوران کودکی پادشاه به دیدن یان دو می‌شتابد. به‌دلیل سوء‌ظن‌های بی‌اساس، لئونتس فکر می‌کند همسر و دوستش به او خیانت کرده‌اند و بر اثر حسادت دستور می‌دهد پولیکسنس را مسموم کنند و هرمیون را به زندان اندازند.

پولیکسنس که در مورد این وضعیت به وی هشدار داده شده بود دست به فرار می‌زند، در حالی که هرمیون در زندان دختری به‌دنیا می‌آورد. در این نمایشنامه به آسیب‌هایی پرداخته شده است که حسادت می‌تواند به خانواده‌ها و دوستی‌ها وارد آورد و همچنین به جبران اشتباهات گذشته می‌پردازد.

5. شاه جان

این نمایشنامه شکسپیر دوران سلطنت جان، پادشاه انگلستان را که بین سال‌های 1199 تا 1216 حکومت می‌کرد نمایش می‌دهد. فرض بر این است که در اواسط دهه 1590 نوشته و در سال 1623 در اولین فولیو منتشر شده است.

شاه جان که با نام زندگی و مرگ شاه جان نیز شناخته می‌شود، داستان این پادشاه را روایت می‌کند که به جنگ فرانسوی‌ها می‌رود، کسانی که از او می‌خواهند تاج و تخت را رها کند تا برادرزاده‌اش آرتور جای او را بگیرد.

در طول این داستان 5 پرده‌ای، جان با کلیسا درگیری‌هایی دارد، اشراف‌زادگان را علیه خود می‌شوراند و شخصیت‌های مختلفی او را احاطه می‌کنند که می‌آیند تا بر او تأثیر بگذارند. از جمله این شخصیت‌ها می‌توان به مادرش، ملکه النور و فیلیپ حرامزاده اشاره کرد.

6. رویای یک شب نیمه تابستان

تسئوس، دوک آتن، در حال برنامه‌ریزی عروسی خود با هیپولیتا، ملکه آمازون‌ها است. او فیلوسترات را استخدام می‌کند تا جشن عروسی چهار روزه را ترتیب دهد. اگیوس، نجیب‌زاده‌ای محلی، به همراه دخترش هرمیا و همچنین لیساندر و دمتریوس وارد می‌شوند. اگیوس از هرمیا می خواهد که با دمتریوس که عاشق وی است ازدواج کند، اما هرمیا عاشق لیساندر است.

هرمیا و لیساندر قصد فرار دارند، و هلنا، دوست هرمیا که عاشق دمتریوس است، ماجرا را به دمتریوس می‌گوید، و یکی پس از دیگری، در جنگلی طلسم شده زندانی می‌شوند. اوبرون، تیتانیا و پوک، گابلینی بسیار بدجنس، پس از بسیاری از اشتباهات طنزآمیز، موفق می‌شوند لیساندر را عاشق هرمیا و دمتریوس را عاشق هلنا کنند. نمایش با برپایی عروسی جمعی به پایان می‌رسد.

7. رومئو و ژولیت

رومئو (مونتاگ) که عاشق روزالین است به یک مهمانی می‌رود تا به این شکل خاطرۀ او را از ذهن بیرون کند یا اندکی قلب شکسته‌اش را آرام کند. در این مهمانی او با ژولیت آشنا می‌شود و بلافاصله عاشق او می‌شود. او بعداً متوجه می‌شود که ژولیت از کاپولت‌ها، خانواده رقیب مونتاگ‌ها، است.

او تصمیم می‌گیرد که به هر حال او را دوست دارد و آنها در جریان «صحنه بالکن» معروف که توافق می‌کنند روز بعد مخفیانه ازدواج کنند عشق خود را به همدیگر ابزار می‌دارند.

کشیش لورنس برای پایان دادن به خصومت بین خانواده‌ها قبول می‌کند این دو را به ازدواج هم درآورد. متأسفانه، دشمنی اوج می‌گیرد و مرکوتیو (مونتاگ)، دوست خوب رومئو، در نهایت با تایبالت (کاپولت)، پسر عموی ژولیت درگیر می‌شود. تیبالت مرکوتیو را می‌کشد که همین باعث می‌شود رومئو با عصبانیت تیبالت را بکشد. در نتیجه، رومئو از ورونا تبعید می‌شود.

8. تراژدی ژولیوس سزار

شهر پر از شایعات و تنش های بزرگ است. در آسمان نشانه‌های ترس، و در هوا نیز نشانه‌هایی است و فالگیرها می‌گریند. سزار محبوب است و احتمالش هست که تاج امپراتوری بر سر گذارد: تاریخ پرافتخار رم در قالب جمهوری پایان خواهد یافت. دشمنان حسود او نقشۀ سوءقصد به او را دارند، اما به کمک بروتوس نیاز دارند تا نقشه آنها نجیب‌تر و محبوب‌تر به نظر برسد، زیرا مردم برای بروتوس احترام قایلند؛ او به دموکراسی و جمهوری اهمیت می‌دهد و فقط به‌خاطر سنت‌های بزرگ روم است که با سزار مخالفت می‌کند، نه از روی حسادت.

تنش‌ها بالا می‌گیرد و بروتوس خود به یکی از توطئه‌گران اصلی تبدیل می‌شود. در حال حاضر افراد زیادی هستند که این راز را می‌دانند که هر لحظه ممکن است چهره از پشت نقابشان بر کشیده شود. سزار مشکوک می‌شود و ممکن است آنقدر عصبی شود که نتواند در جمع حاضر شود. بروتوس عاقلانه توطئه‌گران را به خویشتن‌داری ترغیب می کند: آنها فقط باید «به‌دنبال» سزار بروند و نیازی به «کشتن» حامیان او نیست، زیرا این مسئله باعث از دست رفتن پایگاه مردمی آنها می‌شود.

9. همانطور که دوست دارید

«همه دنیا یک صحنه است…» دوک ارشد و درباریانش توسط برادرش دوک فردریک سرنگون شده‌اند و در نتیجه آنها به جنگل آردن گریخته‌اند. روزالیند دختر دوک ارشد نیز تبعید شده است، اما دختر غاصب سلیا (پسر عموی روزالیند) او را همراهی می‌کند.

احمق دادگاه، تاچ استون، دختران تبعید شده را تا جنگل وحشی همراهی می کند. اورلاندو پسر ارجمند یکی از درباریان نیز پس از پیروزی در کُشتی و عاشق روزالیند شدن به جنگل می‌رود.

در آنجا او و روزالیند دوباره به هم می‌رسند، حال او مردی شده است، و همه شخصیت‌ها در طبیعت ماجراجویی‌های شادی را تجربه می‌کنند.

10. طوفان

پروسپرو با استفاده از جادو طوفانی به راه اندازد و بازماندگان یک کشتی غرق شده از جمله پادشاه ناپل و آنتونیو، برادر خائن پروسپرو، را عذاب دهد.

کالیبان، برده پروسپرو، نقشه می‌کشد تا خود را از شر اربابش خلاص کند، اما خدمتکار روح پروسپرو، آریل، برنامه‌اش را نقش بر آب می‌کند. فردیناند پسر خردسال پادشاه که گمان می‌رود مرده است، عاشق میراندا دختر پروسپرو می‌شود.

جشن آنها زمانی که پروسپرو با برادرش روبرو می‌شود و هویت خود را در قالب دوک غصب کنندۀ میلان فاش می‌سازد، قطع می‌شود. خانواده‌ها دوباره گرد هم می‌آیند و همه درگیری‌ها پایان می‌یابد. پروسپرو آریل را آزاد می‌سازد، و خود آماده ترک جزیره می‌شود.

11. تراژدی هملت، شاهزاده دانمارک

هملت داستانی است در مورد این که چگونه شبح پادشاهی کشته شده با عواقب غم‌انگیز وبال گردن زنده‌ها می‌شود. روحی انتقام‌جو و قتل یک برادر بر منظره تاریک دانمارک هملت حاکم است.

نمایشنامه با برخورد هملت جوان، شاهزاده دانمارک، و روح پدرش آغاز می‌شود. روح به هملت می‌گوید که او توسط برادرش کلودیوس به قتل رسیده است، او بلافاصله با ملکه بیوه‌اش، گرترود، ازدواج کرد. روح به هملت فشار می‌آورد تا از مردی که تاج و تخت و ملکه‌اش را دزدیده است انتقام بگیرد و هملت قول می‌دهد این کار را انجام دهد.

هملت بدون شک بزرگترین نمایشنامه شکسپیر، تراژیک کمیک، پیچیده و یکی از بهترین‌های زمان خود است. این نوعی نمایشنامه روانشناختی جذاب و از نظر اخلاقی دوگانه است که مدت‌ها پس از پایان صحنه آخر شما را آزار می‌دهد.

12. آنتونی و کلئوپاترا

آنتونی، اکتاویوس سزار و لپیدوس سه‌گانه‌ای را تشکیل می‌دهند که بر امپراتوری روم حکومت می‌کنند؛ اما آنتونی ترجیح می‌دهد اوقات فراغت خود را در مصر در قالب مصاحب ملکه کلئوپاترا بگذراند تا در رم. خبر مرگ همسرش و تهدید شورش از سوی پومپیه جوان، بازگشت او را برانگیخت که با نارضایتی کلئوپاترا مواجه شد.

ملاقاتی بین سزار، لپیدوس و آنتونی رخ می‌دهد که به اهمیت حفظ اتحاد بین‌شان پی می‌برند. برای نشان دادن حسن نیت، آنتونی موافقت می‌کند که با اکتاویا، خواهر بیوه سزار، ازدواج کند. کلئوپاترا با دریافت خبر این توافق خشم فراوانی او را در بر می‌گیرد، به‌شکلی که پیام‌آور نامه را در بهت و حیرت فرو می‌برد.

این تنها آغاز نمایشنامه بزرگ آنتونی و کلئوپاترا اثر ویلیام شکسپیر است.

13. همه چیز خوب است، به خوبی پایان می‌یابد

پسر کنتس روسیلون، برترام، برای کمک به پادشاه فرانسه به پاریس می‌رود. هلنا، زنی تحت حمایت کنتس، عاشق برترام شده است. او قصد دارد به پاریس سفر کند تا از دانش پزشکی خود برای درمان پادشاه بیمار استفاده کند.

هلنا با موفقیت شاه را معالجه می‌کند و پادشاه نیز پاداشش را با ترتیب دادن ازدواجش با برترام پرداخت می‌کند، گرچه برترام او را دوست ندارد. پس از ازدواج، برترام فرار می‌کند تا در جنگ‌ها به دوک فلورانس خدمت کند و بدین شکل از همسر جدیدش فرار کند.

هلنا به خانه برمی‌گردد تا با کنتس زندگی کند. برترام نامه‌ای به مادرش کنتس می‌فرستد و به او می‎گوید که هرگز هلنا را نمی‌پذیرد مگر اینکه برایش فرزندی به‌دنیا آورد و حلقه خانوادگی او را به دست کند، مسئله‌ای که غیرممکن به‌نظر می‌رسد حال که او در فلورانس و دور از خانه است.

14. ترویلوس و کرسیدا

اعتقاد بر این است که این نمایشنامه در سال 1602 نوشته شده است و بعداً در سال 1609 منتشر شد. اگر اسطوره‌های یونانی و تروا را دوست دارید، این نمایشنامه مناسب شماست، چون داستان در طول جنگ تروا رخ می‌دهد.

ترویلوس و کرسیدا تراژدی معمولی نیست، زیرا قهرمان آن نمی‌میرد، اما به‌دلیل مرگ نجیب‌زادۀ تروا، یعنی هکتور، که به رویدادهای دیگری مانند دلشکستگی اضافه شده است، با یادداشتِ غم‌انگیز به‌پایان می‌رسد.

علاوه بر این، لحنی دارد که بین کمدی و مالیخولیایی غم‌انگیز در نوسان است، برای همین اعتقاد بر این است که شکسپیر در زمان نوشتن آن دچار افسردگی بوده است. از جمله مضامین اصلی آن علاوه بر جنگ، عهدشکنی و تعهد و بی‌اخلاقی برخی از شخصیت‌های آن است.

15. اتللو

اتللو بدون شک یکی از بزرگترین تراژدی‌هایی است که تاکنون نوشته شده است. این یکی از آخرین نمایشنامه‌های شکسپیر، و یکی از بهترین نمایشنامه‌های او است. اگرچه در اصل بر اساس داستانی کوتاه بود، اما شکسپیر از آن را اقتباس کرد و مهر خودش را بر روی آن زد.

اتللو ژنرالی در خدمت ونیز است. یاگو دوست اتللو است، اما اتللو مایکل کاسیو را به مقام ستوان شخصی ارتقا می‌دهد و همین موضوع حسادت شدید یاگو را می‌انگیزاند. ایاگو کارزار شیطانی و بدخواهانه‌ای را علیه قهرمان آغاز می‌کند. اتللو با دزدمونا فرار می‌کند، اما یاگو شروع به توطئه علیه آنها می‌کند. اتللو به دزدمونا بسیار مشکوک می‌شود.

او به یاگو اطمینان می‌دهد که قصد دارد دزدمونا را مسموم کند. طرح توطئه‌ها و قتل‌ها ضامن این است که اتللو برای کشتن همسر بی‌گناهش به قلعه بازخواهد گشت، و در نهایت او را خفه می‌کند. امیلیا به اتللو حقیقت را در مورد مکر یاگو می‌گوید. اتللو یاگو را زخمی می‌کند و سپس خود را می‌کشد. یاگو نیز امیلیا را می‌کشد.

16. شاه لیر

شاه لیر تصمیم می‌گیرد که پادشاهی خود را به سه بخش تقسیم کند و هر بخش را به یکی از دخترانش بدهد. لیر برای اینکه تصمیم بگیرد که هر دختر چقدر زمین و قدرت دریافت کند، هر سه آنها را وادار می‌کند که عشق خود را به او ابزار کنند. دو دختر حریص این کار را انجام می‌دهند، دروغ می‌گویند تا لیر را راضی کنند، اما دختر مورد علاقه‌اش این کار را نمی‌کند، بنابراین او همه چیز را به دیگر دختران مکار و شوهرانشان می‌دهد.

اما پس از به‌دست آوردن زمین و قدرت، دختران دیگر هیچ علاقه‌ای به پدر خود ندارند. لیر باید با اشتباه وحشتناکی که به‌خاطر کنار گذاشتن تنها دختری که واقعاً او را دوست داشت روبرو شود.

17. مکبث

مکبث (یا «نمایشنامه اسکاتلندی») بدون شک برای هر کسی که از دبیرستان فارغ التحصیل شده است داستانی آشناست.

در تراژدی تاریک ویلیام شکسپیر، مکبث تسلیم «جاه‌طلبی» خود می‌شود. با انجام این کار، او مرتکب خودکشی، جدای از دیگر گناهان، می‌شود که نتیجه‌ای جز سرنگونی برایش ندارد (همانطور که شاه هنری گفت: «سری که تاج بر سر دارد، ناآرام است!»).

در این درام پنج پرده‌ای متوجه می‌شویم که خرافات نقش مهمی دارند (جادوگران تأثیر زیادی بر جاه‌طلبی‌های مکبث و همسرش دارند). شکسپیر همچنین زمانی را صرف جذب مخاطبان الیزابتی خود با داستان ارواح آن زمان می‌کند. در پایان، «برنام وود به سمت تپۀ دانسینان می‌رود» و مکبث متوجه می‌شود که همه چیز را از دست داده است و «فردا و فردا و فردا» وارد ضربان قلب کوچکش شده و عدالت برقرار می‌شود.

18. تراژدی کوریولانوس

این نمایشنامه یک تراژدی در پنج پرده است که گمان می‌رود بین سال‌های 1605 تا 1608 نوشته شده باشد. همچنین اولین بار در سال 1623 در اولین فولیو منتشر شد. این نمایشنامه بر اساس زندگی رهبر روم، کایوس مارسیوس کوریولانوس، ژنرال آن زمان جمهوری روم است.

او به‌واسطۀ استفاده از ابزار نظامی علیه ولسیان‌ها، شکست دادن ارتش دشمن در دفاع از روم، مشهور شد. به لطف موفقیت او، مجلس سنا او را به مقام کنسولی منصوب کرد، اما به دلیل تحقیر پلبی‌ها، نتوانست رای مردم را به دست آورد و از رم تبعید شد.

او در تبعید با دشمن قدیمی خود متحد می‌شود و رهبری حمله به شهر را به‌دست می‌گیرد. وی تا آنجایی پیش می‌رود که به رم حمله می‌کند اما مادرش او را متقاعد می‌کند که این کار را نکند و متحد جدیدش او را به جرم خیانت می‌کشد.

19. پریکلس، شاهزاده تایر

پریکلس، شاهزاده تایر، خانه خود را ترک می کند تا از مرگ فرار کند و در مسابقه‌ای برای به‌دست آوردن امتیاز ازدواج با شاهزاده خانم برنده شود.

هنگامی که امکان بازگشت به خانه برایش مهیا می‌شود، همراه با خانواده‌اش سوار کشتی می‌شود، اما طوفانی آنها را از هم جدا می‌کند، بنابراین پریکلس تنها برمی‌گردد. سال‌ها بعد، پریکلس دخترش را پیدا می‌کند و با همسری که فکر می‌کرد دیگر مرده است می‌رسد.

20. سیمبلین

پادشاه بریتانیا که با نام‌های تراژدی سیمبلین یا سیمبلین نیز شناخته می‌شود، یک تراژدی در 5 پرده است، اما ژانرهایی مانند عاشقانه و کمدی را نیز در خود دارد. اگرچه زمان نگارش این نمایشنامه مشخص نیست، اما در سال 1611 اجرا شد.

طرح شامل مضامین حسادت و بی‌گناهی است که در نمایشنامه‌های دیگر شکسپیر نیز وجود دارد. داستان ایموگن/اینوگن (دختر شاه سیمبلین) و لئوناتو را روایت می‌کند که مخفیانه ازدواج می‌کنند و به همین دلیل لئوناتو تبعید می‌شود.

لئوناتو در طول اقامت خود در ایتالیا با یاچیمو بر روی وفاداری و صداقت همسرش شرط‌بندی می‌کند و بعداً با فریب یاچیمو همسرش را به خیانت متهم می‌کند. ایموگن در مواجهه با این وضعیت فرار می‌کند و در ارتش روم وارد خدمت می‌شود. در همان زمان، ملکه بر سیمبلین تأثیر گذاشته است تا علیه روم شورش کند و جنگ آغاز می‌شود.

21. دو خویشاوند نجیب

اعتقاد بر این است که این تراژیک کمدی عاشقانه به طور مشترک توسط ویلیام شکسپیر و جان فلچر نوشته شده است، اما از آنجایی که در اولین برگه حرفی از این همکاری زده نشده است، کسانی هستند که معتقدند شکسپیر در خلق آن شرکت نداشته است.

دوخویشاوند نجیب داستان پالمون و آرسیت را است که پسرعموها و دوستان صمیمی هستند که پس از زندانی شدن توسط آتنی‌ها، از پنجره سیاه‌چال شاهزاده امیلیا را می‌بینند و هر دو عاشق او می‌شوند و این باعث ایجاد رقابت بین آنها می‌شود.

سپس آرسیت آزاد می‌شود و از بازگشت به آتن منع می‎شود، وی این مسئله را نادیده می‌گیرد و در جستجوی امیلیا برمی‌گردد، در حالی که پالمون به کمک دختر زندانبان موفق می‌شود از سیاه‌چال فرار کند. دو رقیب یکدیگر را ملاقات می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که رقابت خود را برای عشق امیلیا با مبارزه در یک تورنمنت عمومی به پایان برسانند.

22. هنری ششم، قسمت 1

این نمایشنامه ای در 5 پرده و احتمالاً در سال 1591 نوشته شده است، همچنین به عنوان 1 هنری ششم نیز شناخته می‌شود، و حول زندگی هنری ششم پادشاه انگلستان رخ می‌دهد. اعتقاد بر این است که با همکاری کریستوفر مارلو و توماس ناشه نوشته شده است.

پس از مرگ هنری پنجم، هنری ششم هنوز جوان است، بنابراین اشراف بر انگلستان حکومت می‌کنند، در حالی که با فرانسوی‌ها می‌جنگند و وقتی هنری ششم پادشاه می‌شود، خانواده‌های اشراف شروع به جدا شدن از هم می‌کنند و بین یورک و لنکستر یکی را انتخاب می‌کنند.

داستان بین وقایعی مانند از دست دادن سرزمین‌های فرانسه از سوی انگلستان، موقعیت‌های سیاسی که جنگ رزها را سبب شده است، و اختلافات شخصی که سیستم سیاسی انگلیس را از هم می‌پاشد، می‌گذرد. در همان زمان، اشراف سعی می‌کنند برای هنری همسر پیدا کنند و در مورد اینکه هنری چه کسی را انتخاب می‌کند به توافق نمی‌رسند.

23. هنری ششم، قسمت 2

اعتقاد بر این است که هنری ششم، قسمت 2 (اغلب با عنوان 2 هنری ششم) در سال 1591 نوشته شده است. نمایشنامه‌ای در پنج پرده است که توسط بسیاری از منتقدان بهترین سه‌گانۀ هنری ششم شناخته می‌شود.

همانطور که نمایشنامه پیش می‌رود، وقایع مختلفی هم سیاسی و هم از زندگی شخصی پادشاه ارائه می‌شود، مانند: توطئه برنامه‌ریزی شده توسط ملکه مارگارت -همسر هنری- همراه با معشوقش، مهم است این نکته برجسته شود که هنری علیرغم اینکه اشراف با این اتحادیه موافق نبودند تصمیم به ازدواج با او گرفت.

 ما همچنین ناتوانی پادشاه در از بین بردن اختلافات بین اشرافش، مرگ مشاور مورد اعتمادش و اجتناب‌ناپذیر بودن درگیری مسلحانه با افزایش تنش بین یورک و لنکستر مواجهیم. این مسایل منجر به شورش دوک یورک می‌شود که در آن حامیانش او را پادشاه اعلام می‌کنند و هنری را مجبور به فرار می‌کند.

24. هنری ششم، قسمت 3

هنری ششم، قسمت سوم نمایشنامه‌ای در پنج پرده است که گمان می‌رود در سال 1591 نوشته شده باشد. این نمایشنامه عواقب و وحشت‌های درگیری مسلحانه را نشان می‌دهد که در هنری ششم، قسمت 2 آغاز شد، که در آن ملت در هرج و مرج و روابط خانوادگی فرو رفته است، خانواده‌ها از هم پاشیده شده‌اند و اصول اخلاقی از بین رفته است.

از جمله موضوعات اصلی نمایشنامه انتقام است که بسیاری از شخصیت‌ها آن را نیروی محرکه‌ای برای هدایت تصمیمات و انجام اعمالشان می‌دانند. می‌توان گفت، انتقام هدف مشترک هر دو طرف درگیری است.

موضوع مهم دیگری که به دنبال انتقام می‌آید تلاش برای کسب قدرت، میل به تسلط و کنترل است، تا جایی که درگیری‌های گذشته اهمیت کمتری پیدا می‌کند زیرا هر یک از طرفین ناامیدانه به‌دنبال پیروزی هستند.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *