

ادبیات فارسی از یک سنت شفاهی قدیمی از داستانسرایی شاعرانه نشات میگیرد. اولین نمونۀ ثبت شده از این سنت، سنگنوشتۀ بیستون در زمان داریوش اول (سال 522- 486 قبل از میلاد) یعنی 522 سال قبل از میلاد در دورۀ امپراتوری هخامنشی است که بر روی صخرهای حک شده است.در این دوران اکثر آثار به صورت نوشتاری بودند اما با مرگ اسکندر مقدونی و سقوط امپراتوری هخامنشی در سال 330 قبل از میلاد این آثار از بین رفتند ولی سنت شفاهی ادامه پیدا کرد و در آثار شاعران پارسی قرون وسطی (476- 1500 پس از میلاد) تجلی یافت.
این شاعران با تلفیق سنتها، افسانهها و اعتقادات مذهبی اعراب مسلمانی که در سال 651 میلادی منطقه را فتح کرده و دین جدید اسلام را بر مردم تحمیل کرده بودند، ادبیات مکتوب فرهنگ خود را خلق کردند. با گذشت زمان، این دو فرهنگ در هم آمیختند و شعر پارسی توانست عالیترین مفاهیم اعتقادی-اسلامی (خصوصا جنبههای عرفانی) را بیان کند، حتی اگر این آثار به زبان فارسی یا به دست ایرانیان نگاشته نشده بود. این ده شاعر نه تنها در توسعۀ ادبیات به اصطلاح مسلمان تاثیر داشتند بلکه بر هنرهای ادبی فرهنگهای سراسر جهان تاثیر گذاشتند و تا به امروز نیز به خوانندگان الهامبخشی میکنند.
در سال 651 میلادی، امپراتوری ساسانی که روند تبدیل آثار شفاهی را به آثار نوشتاری آغاز کرده بود به دست اعراب مسلمان متجاوز افتاد و آنها به عنوان بخشی از تلاش خود در چیره شدن بر مردم بسیاری از آثار ادبی را نابود کردند. با این وجود، در زمان خلافت عباسی (750 – 1258 میلادی)، فرهنگ، زبان، آداب و رسوم و ادبیات فارسی نه تنها در میان نخبگان عرب مسلمان پذیرفته شد بلکه مورد تشویق آنها نیز قرار گرفت. در زمان سلسلۀ سامانیان (819 – 999 میلادی) که به لطف عباسیان حکومت میکردند، هنر، علم و ادب پارسی شکوفا شد و آیندۀ هنرهای ادبی پارسی را بنیاد نهاد.
اگرچه برخی از مترجمان و مفسران امروزی تلاش کردهاند تا عدم همراهی با دین اسلام را در کار شاعران نشان دهند اما این جدایی وجود ندارد و ایمان آنها در کارشان نمود پیدا میکند. تلمیح به احادیث (تفسیرها) و آیات قرآن تقریبا در همۀ آثار این شاعران جریان دارد و حتی در صورت عدم وجود آنها (مانند آثار فردوسی)، ایمان شاعر به یک نیکی والاتر و معنای نهایی زندگی در آثار به چشم میخورد.
با این حال، آیین زرتشتی پارسی باستان نیز به همان اندازه تاثیر مهمی در کار این هنرمندان و به ویژه در «بدعت» زوروانیسم داشته است که ادعا میکرد زمان پدر هستی است و اعتقاد به تقدیرگرایی را تشویق مینماید. از آنجا که زمان یک فرد را در طول زندگی به سمت مرگ سوق میداد هیچکس نمیتوانست هیچ کاری را برای تغییر سرنوشت خود انجام دهد. در همۀ آثار شاعرانی که در ادامه به آنها میپردازیم، قرار گرفتن در برابر این مفهوم وجود دارد و آنها نیروی عشق را فراتر از زمان میدانند و معتقدند که این عشق است که به زندگی فرد معنا میبخشد. این عشق میتواند به انسانی دیگر یا به خداوند باشد اما در هر صورت بدون آن زندگی بیمعنی تلقی میشود.
واژهپردازی شعرگونه، استفاده از نماد، استعاره و تشبیه آزادانه در همۀ اشکال ادبیات فارسی از رسالههای پزشکی گرفته تا نوشتههای تاریخی استفاده میشود اما شعر رسمی اوج بیان این موارد است و اگرچه بسیاری از شاعران بزرگ دیگر نیز به این سنت کمک کردهاند اما این ده شاعر از بزرگترین افراد در این حیطه به شمار میآیند.
ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی، مشهور به رودکی، شاعر درباری نصر دوم سامانی (914- 943 میلادی) بود و وی برای رودکی چنان ارزش قائل بود که او را ثروتمند کرد. محقق ساسان طباطبایی در مورد ثروت رودکی میگوید: «گفته میشود که رودکی در اوج شکوه خود دویست برده داشته و فقط برای حمل اثاث خود به یکصد شتر احتیاج داشته است». اگرچه اغلب گفته میشود که رودکی برای اولین بار به دربار نصر دوم وارد شد اما آثار برجای مانده از وی نشان میدهد که وی پیش از این نیز در زمان پدر نصر دوم یعنی احمد سامانی (907- 914 میلادی) نیز شاعر قابل احترامی بوده است.
این احترام بالا به دلیل استعداد و مهارت بینظیر او در تسلط بر هر قالب شعری بود. تعداد کمی از کارهای او باقی مانده است (فقط 52 اثر از بیش از یک میلیون شعری که نویسندگان بعدی به آن اشاره میکنند) اما همانها هم نشان میدهد که او شاعر بینظیری بود و میتوانست حالات عاطفی پیچیده را با یک تصویرسازی ساده بیان کند. وی با ایجاد مفهوم دیوان (مجموعهای از آثار کوتاه یک شاعر) و اشکال ادبی شعر از جمله غزل، قصیده و رباعی، توسط بسیاری از افراد «پدر ادبیات فارسی» شناخته میشود.
ابومنصور دقیقی به اندازۀ شاعر دربار منصور یکم ساسانی (961- 976 میلادی) موفق بود. هر شاعر فعال در این زمان دقیقا مانند دورههای بعد میتوانست به حمایت یک فرد ثروتمند تکیه کند اما یک شاعر درباری به شرط خشنود نگه داشتن پادشاه میتوانست انتظار درآمد خیلی بیشتری را داشته باشد. شاعران ابیاتی را در وصف جاودانگی نام و اعمال پادشاه مینوشتند و با هدایای مجلل از جانب او پاداش داده میشدند؛ همین امر برای دقیقی نیز صدق میکرد.
در آن زمان، علاقۀ وافری به تاریخ و داستانهای سنتی فارسی وجود داشت از این رو منصور یکم کاری بلندپروازانه را دربارۀ تاریخ، داستانهای شفاهی و افسانههای فارسی، از آغاز تا آن زمان سفارش داد. دقیقی کار را با استفاده از نسخۀ خطی قدیمی به نام خَداینامه (همچنین به نام خوَداینامگ «کتاب شاهان») از دورۀ امپراتوری ساسانی آغاز کرد. او تا هنگام کشته شدن توسط یکی از غلامانش، 1000 بیت از شاهنامه «کتاب پادشاهان» را به اتمام رسانده بود. مانند رودکی، کارهای کمی از او باقی مانده است اما ابیات موجود نشان میدهد که سبک او کاملا رسمی و همانند آثار حماسی بوده است. وی به دلیل شروع اثری شهرت دارد که باعث شده است تا نام ابوالقاسم فردوسی برای همیشه زنده بماند.
ابوالقاسم فردوسی طوسی عضوی از دهقانان بود، طبقۀ برتر و زمینداران جامعه که قابل مقایسه با اربابان فئودال در اروپا بودند. از زندگی وی تقریبا هیچ چیزی گفته نشده است به جز اینکه مطمئنا او تحصیلات خوبی داشته، متاهل بوده و دارای یک فرزند دختر بوده است (گرچه در شاهنامه سوگنامهای وارد شده که مربوط به پسری است که پیش از فردوسی مرده است). پس از کشته شدن دقیقی، فردوسی در سال 977 میلادی چالش نوشتن شاهنامه را برای امیر منصور (که ادعا میکرد برای دخترش جهیزیه تامین خواهد کرد) پذیرفت اما اندکی بعد سلسلۀ سامانی سقوط کرد و سلسلۀ غزنویان (977 -1186 میلادی) جایگزین شد ولی پادشاهان این سلسله به اندازۀ سامانیان از ادبیات فارسی قدردانی نمیکردند.
با این حال، فردوسی برای تکمیل شاهنامه در سال 1010 میلادی تشویق شد. میزان استقبال از شاهنامه و اینکه آیا غزنویان به خاطر تلاشهای انجام شده به طور عادلانهای به فردوسی پاداش دادند یا خیر محل بحث است زیرا گزارشهای مربوط به این موضوع عمدتا افسانهای است. با این وجود به احتمال زیاد این اثر در ابتدا استقبال خوبی دریافت کرده است و از آن زمان تاکنون محبوبیت ماندگاری داشته است. هر چه که توسط فردوسی نوشته شده بود از بین رفته است اما شاهنامۀ حماسی که بازگوی تاریخ، افسانهها و تاریخ ایران باستان از آغاز جهان تا فتح مسلمانان میباشد، مدتهاست که یکی از شاهکارهای بزرگ ادبیات جهان و حماسۀ ملی ایران تا به امروز محسوب می شود.
کتاب شاهنامه فردوسی نشر پیام عدالت
0 تومان
10%
کتاب شاهنامه برای جوانان – 3جلدی – قابدار انتشارات نگاه
102,000 تومان
91,800 تومان
91%
کتاب شاهنامه به نثر (بی گزند از باد و باران) انتشارات نگاه
1,150,000 تومان
103,500 تومان
10%
کتاب شاهنامه فردوسی برای جوانان (جلد اول) انتشارات نگاه
18,000 تومان
16,200 تومان
حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی شاعر دربار سلطان بهرام شاه غزنوی (1117- 1157 میلادی) بود. بهرام شاه کار سنایی را چنان تحسین میکرد که مقدمات ازدواج او با دخترش را فراهم کرد. هنگامی که بهرام شاه تصمیم گرفت به جنگ با هند برود و سنایی را احضار کرد تا او را با خود ببرد، سنایی در این زمان، چند قطعه شعر نوشته بود که سلطان را مورد ستایش قرار میداد. سنایی در حین رفتن به دربار از باغی عبور میکرد که در آن مردی مست با خودش در حال صحبت بود و از حماقت بهرام شاه به خاطر فتوحات بدون دلیل و تلف کردن این همه انسان انتقاد میکرد. این مرد همچنین از زندگی سنایی ابراز تاسف مینمود و از او به عنوان یک شاعر با استعداد یاد میکرد که استعدادهای خود را در ستایش یک پادشاه مغرور و ابله هدر میدهد.
سنایی بلافاصله حقیقت را از گفتههای این شخص دریافت، از سمت خود در دربار استعفا داد و به شاگردی یک استاد صوفی درآمد. عرفان تصوف در تمام کارهای موجود سنایی به چشم میخورد، به ویژه در شاهکار او یعنی حدیقةالحقیقه که در زمینۀ ارتباط فرد با خداوند «حماسۀ عرفانی» خوانده میشود. نویسندگان بعدی (به ویژه عطار و مولانا) به طور قابلتوجهی تحت تاثیر سنایی قرار گرفتند و به این موضوع تاکید داشتند که «خطا از دوگانگی آغاز میشود» و نباید هیچ فاصلهای بین فرد و خدا باشد. هیچ دلیلی برای «جستجوی خدا» وجود ندارد زیرا خدا در درون آدم زندگی میکند. بنابراین، انسان باید برای شناختن خداوند، ابتدا خود را بشناسد. این مفهوم و همچنین استفادۀ وی از شراب به عنوان نمادی از طبیعت مستکنندۀ عشق خداوند، توسط بسیاری از شاعران پیرو او نیز استفاده شد.
ابوحامد بن ابوبکر ابراهیم یک شیمیدان (داروساز) بود که حرفۀ پدرش را دنبال میکرد. با توجه به آثار او به نظر میرسد که عطار زندگی راحتی داشته است. از آنجایی که او با اسم مستعار عطار «شیمیدان» شعر مینوشت، به نظر میرسد این کار برای لذت وی بوده و هیچگونه حمایتی در این زمینه نداشته است. او در زمان حیات خود به عنوان شاعر شناخته نشد (اگرچه بعدا به او به عنوان شاعر لقب عطار نیشابوری دادند). عطار تلاشهای شاعران را برای ستایش از پادشاهانی که شایستۀ استعداد آنها نبودند و دریافت هدایا از مقامات در قبال این کار را نمیپسندید. او بر ابیاتی تمرکز میکرد که خواننده را به درک ماهیت وجود و قرب الهی نزدیک کند.
عطار مانند سنایی، یک مسلمان اهل سنت بود که از عرفان تصوف استقبال کرد و این موضوع در آثار او نمود پیدا کرده است. وی بیشتر به خاطر منطقالطیر شهرت دارد، یک شعر تمثیلی که در آن همۀ پرندگان جهان گرد هم میآیند تا تصمیم بگیرند که چه کسی پادشاه آنها خواهد بود. هدهد که به خردمندی شهرت دارد، آنها را در مسیر هفت وادی راهنمایی میکند، آنها در این راه بسیاری را از دست میدهند تا اینکه به لانۀ پرنده عرفانی یعنی سیمرغ میرسند و در آنجا میفهمند که باید خودشان را اداره و رهبری کنند. در سایر آثار وی نیز با مضامین مشابهی به توسعۀ درک صوفیانه از خدا و رابطۀ فرد با امر الهی پرداخته میشود. وی در سال 1220 میلادی طی حملۀ مغولها به نیشابور کشته شد.
جلالالدین محمد رومی پیش از ملاقات با عارف صوفی شمس تبریزی در سال 1244 میلادی و تبدیل شدن به مشهورترین شاعر عرفانی زمان خود، محقق، حقوقدان و فقیه اسلامی بود. وی در افغانستان یا تاجیکستان در خانوادهای ادیب متولد شد، او تحصیلات خوبی داشت، بر چند زبان مسلط (به زبانهای فارسی، عربی، یونانی و ترکی مینوشت) و دنیادیده بود. براساس داستانهای تاریخی، هنگامی که او 18 ساله بود در نیشاپور با عطار ملاقات کرد و عطار با شناخت معنویت این مرد جوان، یکی از کتابهای خود را به او داد. گفته میشود که این دیدار، بیداری متعالی بعدی مولانا را بنا نهاد. وی هنگام آشنایی با درویش صوفی شمس که بهترین دوست و مربی معنوی وی شد، دانشمند قابل احترامی بود. آنها تنها چهار سال با یکدیگر بودند تا اینکه شبی شمس ناپدید شد و دیگر رویت نشد. مولانا به دنبال دوست خود گشت تا اینکه فهمید هیچ مرگ یا فاصلهای نمیتواند ارتباط معنوی آنها را با یکدیگر قطع نماید و او نیروی زندگی شمس را از آن خود میدانست.
پس از آن، او شروع به سرودن شعرهایی کرد که آنها را مرهون روح شمس میدانست. مهارت ادبی و بینش معنوی او چنان گسترده بود که از او به عنوان مولانا «استاد ما» یاد میکردند. بزرگترین اثر وی مثنوی است، کاوش شاعرانهای در ارتباط بین فرد و خداوند که به فرهنگ عامیانه، معنویتگرایی صوفیانه، قرآن، افسانهها و ادبیات مسلمانان و تعداد دیگری از منابع ادبی، تاریخی و مذهبی اشاره دارد. مثنوی در شش جلد نوشته شده بود. آثار کوتاهتر او به طور مداوم به همان موارد اشاره میکنند و قصههای عامیانه و تلمیحات قرآنی را با صدایی روایتگر به مخاطب خود انتقال میدهد. این موارد گاهی اوقات به روشنگری میپردازند و گاهی اوقات مبهم هستند تا خواننده را به طور کامل با موضوع درگیر کنند. وی نه تنها به عنوان یکی از بزرگترین شاعران پارسی شناخته میشود بلکه از او به عنوان بانفوذترین و پرمخاطبترین شاعر در جهان نیز یاد میشود.
ابومحمد مصلحالدین بن عبدالله شیرازی در خانوادهای مذهبی در شهر شیراز متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی او با حملۀ مغولها به سرزمین مادریاش همراه بود. زندگی و فلسفۀ وی به طور قابلتوجهی تحت تاثیر این واقعه و جنگ تقریبا مداوم در منطقه قرار گرفت. او به عنوان یک شاعر بامهارت شناخته میشود. همچنین میتوان از او به عنوان یک سفرنامهنویس، زیرا او بیشتر زندگی خود را صرف مسافرت میکرد (مناطق و تجربیاتی که در آثارش از آنها نام میبرد)، یک تاریخنویس (در آثار خود به وقایع دست اولی اشاره میکند) و یک اگزیستانسیالیست از این نظر که او بر اهمیت زندگی یک فرد با آگاهی کامل از شرایط انسانی و مسئولیت فرد در قبال دیگران و خود متمرکز است، یاد کرد.
وی قبل از سفر به سوریه، مصر، عربستان و هند در مدرسۀ نظامیۀ بغداد به تحصیل مشغول شد و تحصیلات خوبی کسب کرد. وی در طول سفرهای خود، از شرکت در مجامعی که نخبگان و افراد تحصیل کرده در آن حضور داشتند گریزان بود و حضور در بین مردم عادی را به ویژه افرادی که در اثر حملۀ مغول و درگیریهای بین مسیحیان و مسلمانان آواره شده بودند ترجیح میداد. وی در سال 1257 میلادی به شیراز بازگشت و شروع به نوشتن کرد. وی بیشتر به خاطر اثر شعری خود به نام بوستان «باغ» شهرت دارد. او در این کتاب اهمیت و تاثیر پرهیزکاری در زندگی فرد را مورد بررسی قرار میدهد و به عرفان درویش صوفی در تقرب الهی اشاره میکند.
نظامی گنجوی در گنجه (آذربایجان امروزی) متولد و در سنین کم یتیم شد. او توسط دایی مادرش به تحصیل ترغیب شد. ابیات نظامی گواه بر موفقیت دایی او در این امر است، زیرا وی به عنوان یکی از پرمخاطبترین شاعران فارسی تحصیل کرده شناخته میشود. نظامی در عصر خود به عنوان شاعر برجستۀ اشعار عاشقانه شناخته میشود و از آثار سنایی و به ویژه فردوسی به عنوان منابع اصلی و برای الهام گرفتن بهره برده است. دانشمندان گمان میکنند که نظامی احتمالا شاهنامه را حفظ بوده است زیرا به طور قابلتوجهی ردپای اثر فردوسی در کارهای او مشخص است. نظامی نیز سنت پیشینیان خود را در تمرکز بر عشق – چه بین دو فرد یا بین فرد و خداوند – به عنوان مهمترین جنبۀ وجودی انسان ادامه داد.
محقق حسین الهی قمشهای خاطرنشان میکند که «نظامی یاد میدهد که تنها نقشی که انسان در کل تئاتر هستی ایفا میکند، نقش عاشق است» (لوئیزون، 78). نظامی بیشتر به خاطر خمسه «پنج گنج» خود شهرت دارد، اثری شامل پنج شعر به هم پیوسته که از سنایی و فردوسی الهام گرفته شده و به موضوع روابط انسانی میپردازد. این اثر داستان معروف خسرو و شیرین را در خود جای داده است. نظامی معتقد بود که بدون عشق، زندگی بیمعنی است و زندگی یک فرد تنها با سرمایهگذاری برای عشق به دیگران ارزش پیدا میکند.
ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام در نیشاپور در خانوادهای از طبقۀ بالا متولد شد که مطمئن بودند وی توسط دانشمندان برجستۀ آن زمان همه چیز را خواهد آموخت. او به این دلیل که او را شاعر بزرگی میدانستند در لیست ما قرار نگرفته است بلکه به این دلیل از او نام بردهایم که شعر او -توسط ادوارد فیتزجرالد (1809 – 1883 میلادی) به زبان انگلیسی گفته شده- در قرن بیستم میلادی رواج یافت و علاقۀ غربیها را به ادبیات فارسی برانگیخت. در زمان خود، او به عنوان یک ستارهشناس و ریاضیدان شناخته میشد به طوری که دانشمندان امروزی این سوال را مطرح کردهاند که آیا اثر معروف رباعیات عمر خیام اثر اصلی اوست؟
شهرت خیام به دلیل مشارکت وی در ساخت تقویم جلالی است که یک تقویم نوآورانه خورشیدی بود و نادرستیهای تقویم اسلامی را اصلاح میکرد. بنابر چیزی که معاصران و کسانی که اندکی پس از مرگ او نوشتهاند، زندگی خیام وقف علم و تحقیقات ستارهشناسی بوده است. شهرت وی به عنوان یک شاعر کاملا به خاطر تلاشهای فیتزجرالد است که رباعیات او را نه به صورت ترجمهای از شعر اصیل فارسی بلکه همان به صورتی که از آن به عنوان «تقلید» یاد میشود و تفسیری آزاد از نسخۀ اصلی است که فیتزجرالد آن را «دگرگونسازی» مینامد (لوئیزون، ششم). «ترجمه» فیتزجرالد، در ابتدا در سال 1859 میلادی برای منتشر شدن با هیچ استقبالی روبرو نشد، اما بعد از آن به یکی از محبوبترین آثار اواخر قرن 19 و 20 میلادی تبدیل شد و همچنان یکی از معروفترین گلچینهای آثار ادبی در این عصر است.
خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، احتمالا از پدر و مادری تحصیل کرده در شیراز متولد شده است. به غیر از منابعی که در آثار او وجود دارد، اطلاعات بیشتر دیگری در دسترس نیست. از او به عنوان بزرگترین شاعر پارسی و به خاطر بینش و اعتلای معنوی که در آثار او وجود دارد به عنوان یک فرد مقدس یاد میشود. وی در جستجوی عشق به عنوان ارزش اصلی وجود انسان، به احتمال زیاد از همۀ شاعرانی که از آنها نام بردیم بهره برده است، اما مطمئنا از سنایی، عطار، مولوی و نظامی درس بیشتری گرفته است. گفته میشود که وی قرآن را حفظ بوده و از عرفان تصوف کاملا به عنوان وسیلهای استقبال کرده است که با آن میتوان معشوق – خدا – را که به نظر او هدف نهایی هر فرد در دنیا است شناخت.
همۀ کسانی که آرزو داشتند اتحاد با خداوند را در زندگی خود به عنوان پاداش داشته باشند میتوانند برای رسیدن به مقصد خود هنگام زندگی از مادیات چشمپوشی کنند. حافظ به خوبی از نماد سنایی برای شراب به عنوان تأثیر والای خدا بر عاشق حقیقت استفاده کرد و مذهبی را که به شدت در مقابل اتحاد فردی و عرفانی با خداوند از طریق خودشناسی، تادیب نفس و صبر در برابر سکوت ظاهری خدا در صورت دعای خالصانه سختگیری دارد نپذیرفت. او در آن زمان به عنوان بزرگترین صدای نسل خود شناخته شد و اندکی پس از مرگ وی مقبرهای بزرگ بر قبر وی بنا شد. این مقبره در دهۀ 1930 میلادی گسترش و مزین داده شد و امروزه مکانی زیارتی برای افراد سکولار و مذهبی و طرفداران دیدگاه شاعر است.
شعر فروغ فرخزاد بیان سرپیچی و مقاومت است. او شخصیتی بحثبرانگیز داشت؛ در اوایل بیست سالگی از همسرش طلاق گرفت و تعداد زیادی از دوستانش مرد بودند که او با جسات تمام زمان زیادی را با آنها میگذراند. اشعار او نیز به دلیل صدای بیپروا و زنانه و انتقاد شدیدی که از موقعیت زنان در جامعۀ ایران دارد به شدت جنجالی است. شعر فرخزاد نه تنها از به تصویر کشیدن احساسات ابایی نداشته بله به طرز جسورانهای احساسات نویسنده را بیان میکند و باعث میشود کار او از لحاظ سیاسی جذاب و به شدت شخصی باشد. فرخزاد از طریق نوشتههای خود به صدایی برای زنان در سطح عمومی و فردی تبدیل شد.
والدین سیمین بهبهانی هر دو شاعر بودند، به همین دلیل او از کودکی در میان ادبیات و شعر قرار داشت و نوشتن شعرهای خود را قبل از نوجوانی آغاز کرد. بهبهانی که دو بار نامزد دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شده است، چه در محافل شعر ایران و چه در مسائل حقوق بشر تاثیر قابلتوجهی داشته است. شعر او بسیار سیاسی و منعکسکنندۀ دیدگاههای فمینیستی و انتقادات وی از جامعه در دوران شاه و جمهوری اسلامی است. پرداختن به مصیبت فقر، تعصب و جنگ – به ویژه جنگ ایران و عراق – شعرهای بهبهانی را به صدایی برای ستمدیدگان و نادیدهگرفتهشدگان در ایران تبدیل کرده است.
پروین اعتصامی، یکی از برجستهترین شاعران زن ایران، شعر گفتن را از سنین جوانی آغاز کرد. اولین کارهای او در اوایل دهۀ 1920، هنگامی که او فقط یک نوجوان بود، در مجلۀ ایرانی بهار منتشر شد. در طول زندگی او، کار اعتصامی تلفیقی از سبک سنتی و مدرن بود. در حالی که سبک شعری وی از سبکهای نوگرایی دوری میکرد و به اشکال و ساختارهای شعر کلاسیک فارسی، به ویژه غزل پایبند بود، محتوای نوشتههای او به طور قطع به سبک معاصر باقی ماند و به مشکلات جامعۀ ایران در آن زمان پرداخت. اعتصامی از طریق تمثیلها و تصاویر زیبایی که حول طبیعت و سایر نقوش معمولی میچرخد، مسائل مربوط به حقوق زنان، فقر و بیعدالتی اجتماعی را نشان داد.
سهراب سپهری، یکی از تأثیرگذارترین شاعران ایران در دورۀ معاصر، انقلابی را در شعر ایران به وجود آورد که آن را شعر نو نامید. این سبک شعر نوعی نوشتار مدرنیستی بود که وزن شعر، قافیه و ساختار بیت کلاسیک را نادیده میگرفت و شکلهای جدید و بیقید و بندی را ارائه میداد. سپهری خصوصیات شعر غربی را با خصوصیات سنتی شرقی تلفیق کرد و بدین ترتیب سبک و دیدگاه تازهای را ایجاد کرد که از طریق آن ایدههای خود را ارائه میداد. شعر سپهری اگرچه به طرز فاحشی سیاسی و ساختارشکنانه نیست اما همچنان بحثبرانگیز است؛ هنجارهای اجتماعی و ایدئولوژیک را زیر سوال میبرد و از دیدگاههای جدیدی حمایت میکند که به طور مثبتی همۀ بشریت را در برمیگیرد.
احمد شاملو که توسط افراد زیادی پدر شعر مدرن ایران قلمداد میشود، از نخستین شاعرانی بود که سبک سخت کلاسیک شعر قبلی را کنار گذاشت و در عوض از سبک و ساختاری آزاد استفاده کرد. آنچه که باعث پیچیده شدن کار وی شده است، استفادۀ مستمر وی از اشارات و ارجاعات به شاعران سنتی و محبوب ایرانی مانند خیام و حافظ است. اشعار وی برای ایجاد شعرهای بدیع از تصویرسازیهای قدیمی و آشنا در اشکال جدید و در عین حال از نظر فرهنگی مرتبط با اشعار شخصی استفاده میکند و به محل تلاقی گذشته و حال تبدیل میشود. شاملو همچنین کتاب کوچه را نوشت، یک اثر بسیار تأثیرگذار 13 جلدی که تاریخ فولکلور ایران را جمعآوری و مرور میکند.
نتیجهگیری
آثار این شاعران و بسیاری دیگر، زمینهساز تداوم فرهنگ و ارزشهای فارسی بود و باعث شکوفایی و تاثیرگذاری بر ادبیات فارسی شد که امروز آن را در جهان که به رسمیت میشناسند. درخشش این هنرمندان در بیان جایگاه انسان و قدرت تحولآفرین عشق در طول زمان طنین انداز شده و همچنان ایمان به هدف والاتر و معنا در زندگی را تشویق میکند.
ادبیات هر فرهنگ بازتاب ارزشهای مشترک مردم آن و بیان فردی از یک واکنش جمعی به انسانیت است. شاعر آنچه را که دیگران احساس میکنند، اغلب بدون اینکه بدانند آنها چه کاری انجام میدهند، بیان میکنند و مدنظر قرار میدهند حتی اگر تا زمان خواندن سخنان هنرمند تصوری از نیاز خود نداشته باشند. تمام ادبیات جهان با همین ارزش کشف شخصی و فرهنگی طنینانداز است اما ادبیات فارسی، در قالب شعر، تجربۀ منحصر به فردی از آمیختگی بینظیر دنیای زندگی روزمره و تعالی ابدیت را ارائه میدهد؛ نه فقط در یک دوره یا از طریق کار یک هنرمند، بلکه به طور مداوم از آغاز آن تا کسانی که امروز این سنت را ادامه میدهند.
۱-فردوسی
۲-خیام
۳-سعدی
۴-مولانا
۵-حافظ